داستان جذاب‌ترین خانم پزشک در ایران

داستان جذاب‌ترین خانم پزشک در ایران
در این مطلب، مروری بر زندگی جین سیمور، بازیگر نقش اصلی سریال «پزشک دهکده» یعنی همان دکتر کویین خواهیم داشت.
روزیاتو: دهه‌ی ۹۰ میلادی با اتفاقات مهم زیادی همراه بود. با این حال، بسیاری این دوره را با سریالی به یاد می آورند که از محبوبیتی جهانی برخوردار شد: سریال «پزشک دهکده» که کمک بدون چشم داشت به دیگران را به مخاطبان خود می آموخت.

در ادامه مروری بر زندگی جین سیمور، بازیگر نقش اصلی سریال «پزشک دهکده» یعنی همان دکتر کویین خواهیم داشت.
پزشکی در خونش بود
داستان جذاب‌ترین خانم پزشک در ایران
جین سیمور در سال ۱۹۵۱ در انگلیس متولد شد. مادرش پرستار و پدرش متخصص زایمان بود. سیمور گرچه دنباله روی راه پدر و مادرش در حیطه ی پزشکی نشد اما به نظر می رسد زندگی او با دنیای پزشکی گره خورده بود چرا که یکی از مهم ترین نقش های زندگی اش، پزشکی به نام دکتر کوئین در سریال «پزشک دهکده» شد.
سیمور گفته: «پدرم مرا با باله، اپرا، تئاتر و پزشکی آشنا کرد. خبر نداشت که چقدر به کار دکتر کویین خواهد آمد!»
بازیگر باسابقه و پرکاری است
داستان جذاب‌ترین خانم پزشک در ایران
جین سیمور فعالیت بازیگری خود را از دهه ی ۷۰ میلادی با بازی در فیلم های «تنها راه» (The Only Way) و «فرانکشتاین: داستان واقعی» (Frankenstein: The True Story) آغاز کرد. اما زمانی به شهرت رسید که در یکی از فیلم های جیمز باند به نام «زندگی کن و بگذار بمیرد» (Live and Let Die) بازی کرد. به لطف این فیلم، او به شهرتی جهانی دست یافت.
در سال ۱۹۸۰ یکی از مهم ترین نقش های اصلی رمانتیکش را در فیلم «جایی در زمان» (Somewhere in Time) ایفا کرد. با این حال، او نمی دانست که یکی از بهترین نقش هایش را هنوز بازی نکرده است.
زندگی شخصی اش با دشواری هایی اما یک چرخش سرنوشت ساز همراه بود
داستان جذاب‌ترین خانم پزشک در ایران
زندگی حرفه ای سیمور به خوبی پیش می رفت اما در زندگی شخصی اش شرایط اندکی پیچیده بود. این بازیگر در سال ۱۹۸۱ با دیوید فلین ازدواج کرد و این زوج صاحب دو فرزند به نام های کاترین و شان شدند. اما زندگی مشترک آن ها دوام نیاورد و به جدایی منتهی شد.
جین سیمور در اینباره گفته: «من یک طلاق ویرانگر داشتم که به خاطر آن همه چیز را دست دادم. ۹ میلیون دلار به بانک مقروض شده بودم و از همه ی بانک های مهم شکایت داشتم. بی پول و بی خانمان بودم، با دو بچه. به خاطر همین به ایجنت بازیگری ام زنگ زدم و گفتم هر کاری باشد انجام می دهم.»
داستان جذاب‌ترین خانم پزشک در ایران
اینگونه شد که ایجنت سیمور نقش دکتر کویین را برای او دست و پا کرد. سیمور در اینباره گفته: «ساعت ۱۰ شب فیلمنامه ی سریال به دستم رسید. باید ۱۰ صبح روز بعد خبر می دادم که می خواهم این نقش را بازی کنم یا نه و بعدش ظهر همان روز می رفتم مستقیم می رفتم پیش واحد لباس و ۶ صبح روز بعد هم فیلمبرداری شروع می شد. قراردادم هم ۵ ساله بود.»
هیچکس فکرش را نمی کرد این سریال به موفقیت و محبوبیت عظیمی برسد، اما جین سیمور وقتی به  سر صحنه رفت، فهمید که این پروژه موفق خواهد شد. او در اینباره گفته: «این سریال جادوتان می کند.»
موفقیت سریال «پزشک دهکده»
داستان جذاب‌ترین خانم پزشک در ایران
سریال «پزشک دهکده» در سال ۱۹۹۳ روی آنتن رفت و در نهایت بعد از ۶ فصل و ۱۴۹ قسمت به پایان رسید. این سریال که نامزد دریافت جوایز امی و گلدن گلوب شد، داستان پزشکی را روایت می کند که زندگی راحت و بی دردسر خود در شهر را رها می کند تا در یک دهکده به کار طبابت مشغول شود.
این سریال در آمریکا به موفقیت و محبوبیت زیادی دست یافت و در سرتاسر دنیا مورد تحسین قرار گرفت. این مجموعه تلویزیونی یکی از مشهورترین سریال های دهه ی ۹۰ میلادی و از نمادهای آن دوره است.
داستان جذاب‌ترین خانم پزشک در ایران
حالا با گذشت ۲۰ سال از پخش این سریال، جین سیمور آمادگی بازگشت به نقش دکتر کویین را دارد. او در اینباره گفته: «ما بهترین فیلمنامه را در اختیار داریم و همه چیز برای ساخت دوباره ی این سریال آماده است. داستان را از ۲۶ سال بعد شروع می کنیم و موضوعش برابری زنان است. باید یک شبکه یا کسی را پیدا کنیم که بخواهد انجامش دهد، اما همه مان پای کار هستیم. فکر همه چیز را کرده ایم. بت سالیوان (خالق سریال) این کار را کرده و فوق العاده است.»
خانواده و پروژه های آینده
داستان جذاب‌ترین خانم پزشک در ایران
جین سیمور حالا در ۷۱ سالگی بهتر از هر وقت دیگری است. او مرد زندگی اش را پیدا کرده است، ۴ فرزند و ۳ نوه دارد و خوشحال تر از این نمی تواند باشد. او در اینباره گفته: «همه ی زندگی من این است: خانواده ام و دوستان نزدیکم که حکم خانواده را برای من دارند و تلاش برای تأثیرگذار بودن.» منظور او از مورد آخر یک بنیاد خیریه به نام Open Hearts Foundation است که با الهام از فلسفه ی مادرش آن را تأسیس کرده است. این بنیاد به راه اندازی و رشد نهادهای غیرانتفاعی کمک می کند.
داستان جذاب‌ترین خانم پزشک در ایران
با این حال، زندگی خانوادگی سیمور او را از زندگی حرفه‌ای اش بازنداشته است. سیمور هنوز به بازیگری مشغول است. او در سال های اخیر در آثار زیادی نقش آفرینی کرده است و پروژه هایی هم برای آینده دارد.

 

گوناگون/ سنت‌ های ماه رمضان در گوشه و کنار دنیا

گوناگون/ سنت‌ های ماه رمضان در گوشه و کنار دنیا
گوناگون/ سنت‌ های ماه رمضان در گوشه و کنار دنیا
سایز متن
الف
الف
 
 
 
 
۳۶۹
۴
کجارو/ در حدود ۱٫۶ میلیارد مسلمان در سراسر دنیا زندگی می‌کنند که از فرهنگ‌ها و نژادهای مختلفی هستند. از خاورمیانه تا آسیا، از اروپا تا آفریقا، تقریبا در همه جای دنیا مسلمانانی هستند که این ماه مبارک را به روزه‌داری و عبادت می‌گذرانند و هرکدام سنت‌ها و آداب و رسوم خاصی برای ماه مهمانی خدا دارند.

روزه‌داری از صبح زود آغاز می‌شود، زمانی که موذن، اذان صبح را می‌گوید و مسلمانان را به خواندن نماز صبح، دعوت می‌کند که اولین نماز از نمازهای پنجگانه‌ روزانه است. در ماه رمضان، بسیاری از مسلمانان ساعتی قبل از اذان صبح بیدار می‌شوند تا علاوه بر عبادت و راز و نیاز، غذایی به‌عنوان سحری بخورند که در طول روز، دچار ضعف نشوند.

روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان یکی از آیین‌های مشترک مسلمانان سراسر دنیا است. این امر، با آداب خاصی همراه است که روزانه مورد توجه قرار می‌گیرد و تقریبا همه‌جای دنیا یکسان است؛ مثلا سحری خوردن قبل از اذان صبح و افطار کردن بعد از اذان مغرب که جزو احکام روزه است. در این ماه مبارک، مسلمانان سراسر دنیا به کارهای خیر مانند کمک به دیگران، نماز و عبادت و گذراندن اوقات در کنار خانواده، توجه ویژه‌ای نشان می‌دهند. به غیر از این سنت‌های مرسوم و یکسان، جوامع مختلف مسلمان، آداب و رسوم خاصی برای گرامی داشتن این ماه مقدس دارند و هرکدام به شیوه‌ خاص خودشان آن را ارج می‌نهند.

AndroidOnlineNewsImage id=2683…

گرگیعان یا قرقیعان (Gerga’aan)
ماه رمضان در کویت با سنت پسندیده‌ دید و بازدید اقوام و آشنایان همراه است. مسلمانان کویت در این ماه مبارک، بعد از افطار به دیدن خانواده، دوستان و همسایه‌های خود می‌روند. بعد از دو هفته از آغاز ماه مبارک رمضان، زنگ آغاز قرقیعان به صدا در می‌آید. یک سنت سه روزه که در طی آن بچه‌ها با لباس‌های محلی، درب همسایه‌ها را می‌زنند و شعرها و آوازهای مخصوص می‌خوانند و در عوض، شیرینی و شکلات به‌عنوان عیدی می‌گیرند.

بچه‌ها در حالی که لباس‌های محلی پوشیده‌اند، آوازخوانی و سر زدن به خانه‌ همسایه‌ها را بعد از نماز مغرب شروع می‌کنند. بازدید همسایه‌ها به بچه‌ها این فرصت را می‌دهد که لباس زیبا و سنتی‌شان را نشان دهند و برای خانواده‌ میزبان، شعرهایی می‌خوانند که در بردارنده‌ دعاهای خیر و آرزوی برکت است.

دو آواز سنتی در این مراسم رایج است؛ یکی برای پسرها و دیگری برای دخترها. هر دو شعر این قابلیت را دارند که نام میزبان را در آن بگنجانند. بعضی از خانه‌ها، مهمانان کوچک بیشتری دارند و ده‌ها کیلو شیرینی و شکلات پخش می‌کنند. این شیرینی‌ها را در بسته‌بندی‌های مخصوص این مراسم از بازارچه‌ها و سوپرمارکت‌ها می‌خرند.

محمد علی، مدیر یک سوپرمارکت در کویت است. او می‌گوید که برای آیین گرگیعان چهار پکیج با قیمت‌های مختلف دارد.

 «این شیرینی‌ها معمولا ترکیبی از آجیل و آب‌نبات هستند. ما معمولا هر سال هزاران کیلوگرم از این شیرینی‌ها می‌فروشیم.»
این سنت در بسیاری از کشورهای اطراف خلیج فارس رواج دارد، ولی تفاوت‌های کوچکی با هم دارند؛ مثلا نام این آیین یا زمان برگزاری آن ممکن است متفاوت باشد. مثلا در امارات متحده‌ عربی، این آیین «حق اللیله» نام دارد و دو هفته قبل از شروع ماه رمضان اجرا می‌شود.

برخی معتقدن هستند که سابقه‌ این سنت به زمان‌های دور برمی‌گردد و نوعی یادآوری و بازسازی از یک واقعه‌ تاریخی است. وقتی در اولین ماه رمضان پس از اسلام، حضرت فاطمه (س)، دختر پیامبر (ص)، دو هفته بعد از ماه رمضان، بین همسایگان، خوراکی پخش کرد.

کونفه یا کنافه
کشورهای سراسر دنیای اسلام، هرکدام دسرهای خاص ماه رمضان دارند که البته بعضی از آن‌ها بین کشورهای مختلف، مشترک است. یکی از مشهورترین شیرینی‌هایی که در ماه رمضان رواج دارد، شیرینی لذیذ کونفه است. برای تهیه‌ این شیرینی از نوعی پنیر، آرد سمولینا استفاده می‌کنند، شربتی روی آن می‌ریزند و با پودر پسته تزیین می‌کنند. رنگ آن نارنجی روشن است و ظاهری بسیار اشتهابرانگیز دارد.

این شیرینی را در تمام طول سال تهیه می‌کنند و اصالتا متعلق به منطقه‌ فلسطین است، ولی در بسیاری از کشورهای خاورمیانه تهیه می‌شود و شکل‌های مختلفی دارد. با وجود اینکه در تمام طول سال آن را تهیه می‌کنند ولی تهیه‌ آن با حال و هوای ماه رمضان گره خورده و در این ماه، طرفداران بیشتری دارد. به این دلیل که معمولا در این ماه، روزه‌داران سعی می‌کنند با انواع شیرینی افطار کنند.

کسانی که این شیرینی را امتحان نکرده‌اند شاید برایشان این همه طرفدار، عجیب باشد ولی حتما باید آن را امتحان کنید تا بفهمید چرا این‌قدر محبوب است. ترکیب بافت نرم پنیر و بافت خشک روکش این شیرینی و شیرینی شربت، ترکیب خوشایندی است که معمولا اکثر سلیقه‌ها می‌پسندند.

امروزه، نابلس را به داشتن بهترین کونفه‌ دنیا می‌شناسند. فروشندگان کنافه در سراسر شهر، در سینی‌های بزرگ فلزی، این شیرینی لذیذ را می‌فروشند. در سال ۲۰۰۹، تعدادی از قنادان شهر گرد هم آمدند و این دسر را در ابعاد بسیار بزرگ تهیه کردند تا رکورد جدیدی در کتاب رکوردهای گینس ثبت کنند. نتیجه‌ تلاش آن‌ها، کنافه با طول بیش از ۷۰ متر بود که هزاران دلار برای تهیه‌ آن هزینه شد. متاسفانه وب‌سایت رکوردهای جهانی گینس اعلام کرد که چون عنوانی به نام بزرگترین کنافه در رکوردها وجود ندارد در نتیجه این رکورد، ثبت نمی‌شود.

فانوس
AndroidOnlineNewsImage id=2683…
فانوس در بسیاری از کشورهای خاورمیانه، سمبل ماه رمضان است. این فانوس‌های مخصوص را معمولا با فلز و شیشه‌های رنگی درست می‌کنند. این فانوس‌های دکوری در ماه رمضان، همه جا مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ از خانه گرفته تا مراکز خرید  و خیابان‌ها.

قاهره، زادگاه این فانوس‌ها است. این فانوس‌ها بیش از آنکه جنبه‌ معنوی داشته باشند، از نظر فرهنگی اهمیت دارند. نقل قول‌های متفاوتی در مورد ورود این فانوس‌ها به سنت‌های ماه رمضان وجود دارد ولی به نظر می‌رسد که قدمت آن به قرن دهم برمی‌گردد یعنی زمانی که خلفای فاطمیون، در بخش‌های بزرگی از سرزمین‌های مسلمان مصر، فرمانروایی می‌کردند.

طبق یکی از این نقل قول‌ها، اولین بار در سال ۹۶۹ میلادی در یکی از شب‌های ماه رمضان از فانوس استفاده شد. زمانی که یکی از خلفای زمان به نام معزالدین الله، در زمان تاریکی به شهر رسید و اهالی شهر برای استقبال از او همگی با فانوس به خیابان‌ها رفتند. البته فانوس‌های آن زمان بسیار ابتدایی و ساده‌تر از فانوس‌هایی بودند که امروزه ساخت و استفاده از آن‌ها در ماه رمضان رایج است.

نقل قول دیگری هم وجود دارد که می‌گوید در زمان یکی دیگر از خلفای فاطمیون، زنان در طول سال نمی‌توانستند خانه‌های خود را ترک کنند مگر در ماه رمضان. در این ماه، باید همراه با پسرهایی که با فانوس راهشان را روشن می‌کنند از خانه بیرون بیایند.

همچنین عده‌ای می‌گویند که خلفا به اهالی قاهره دستور دادند که در شب‌های رمضان از این فانوس‌ها استفاده کنند و این کار دلایل مختلفی داشت. یکی به خاطر زیبایی و دیگری به خاطر بهره‌بردن از این منابع نوری. با ظهور الکتریسیته و ورود برق به همه‌ خانه‌ها، این فانوس‌ها به وسایلی دکوری تبدیل شدند و اهالی قاهره هنوز هم آن‌ها را با دست می‌سازند و کسانی که با دقت و ظرافت فراوان این فانوس‌ها را تهیه می‌کنند، هنرمندان واقعی هستند.

در سال‌های اخیر با ورود فانوس‌های ارزان چینی و عدم حمایت دولت از هنرمندان فانوس‌ساز، هنر و مهارت ساخت این فانوس‌های زیبا در حال فراموش شدن است.

نیه کار (Nyekar)
AndroidOnlineNewsImage id=2683…

در جزیره‌ جاوه که سکونتگاه دو سوم از جمعیت ۲۳۴ میلیون نفری مسلمانان اندونزی است، آیین‌های اسلامی با سنت‌ها و آداب و رسوم بومی، طی قرن‌ها، گره خورده است. بسیاری از آداب و رسوم محلی که نقشی اساسی در فرهنگ اهالی این منطقه دارند، جای خود را در آیین‌های آماده‌سازی برای ماه رمضان باز کرده‌اند.

برای اهالی جاوه، ماه رمضان فرصتی برای خوداندیشی و بازسازی ایمان و اعتقاد است. فرصتی برای فکر کردن به گذرا بودن زندگی مادی و آماده‌سازی برای زندگی آخرت. قبل از شروع ماه رمضان و شروع روزه‌داری، مسلمانان باید به مزار درگذشتگان خود بروند. آن‌ها پیش از آغاز ماه مبارک رمضان، قبور رفتگان خود را با گل تزیین می‌کنند و بر سر مزار آن‌ها، دعا و قرآن می‌خوانند. در این دعاها، مسلمانان از خدا عاقبت به‌خیری و سلامتی می‌خواهند. این سنت با نام نیه کار معمولا یک هفته قبل از ماه رمضان اجرا می‌شود و خانواده‌ها از سراسر جزیره به آرامستان‌ها سر می‌زنند و از درگذشتگان یادی می‌کنند.

در بعضی از بخش‌های جزیره، مردم غیر از نزدیکان، حتی به مزار بزرگان و فرمانروایان هم می‌روند و برای آن‌ها فاتحه‌ای قرائت می‌کنند. در بعضی از مناطق روستایی، اهالی خوراکی‌هایی به‌عنوان خیرات سر مزار رفتگان می‌برند و به این آیین نیاندران (nyandran) می‌گویند.

زنان مسلمان در حالی که سبدهای غذا و خوراکی در دست دارند، پیاده به‌سمت آرامستان‌ها می‌روند تا خیرات خود را بین مردم پخش کنند. گاهی چندین کیلومتر برای رسیدن به آرامستان پیاده طی می‌کنند. ثروتمندان معمولا کیک‌های کوچک و انواع میوه به‌عنوان خیرات تهیه می‌کنند، ولی افرادی از اقشار ضعیف‌تر با هرآنچه که در توانشان باشد از مردم پذیرایی می‌کنند.

این آیین توسط بسیاری از مسلمانان اندونزی اجرا می‌شود. حتی کسانی که در دورترین نقاط جزیره زندگی می‌کنند. حتی بسیاری از آن‌ها هر سال به شهرهای دور و نزدیک سفر می‌کنند تا به مزار اقوام درگذشته‌ خود سر بزنند و احترام خود را نسبت به درگذشتگان نشان دهند.

پادوسان
یکی دیگر از سنت‌های قدیمی اهالی جاوه که قبل از شروع ماه رمضان اجرا می‌شود، آیین پادوسان است. نوعی آیین شست‌وشوی بدن که با هدف پاک کردن جسم و روح قبل از شروع روزه‌داری انجام می‌شود. حدودا یک هفته قبل از شروع ماه مبارک رمضان، شرکت‌کنندگان در آیین لباس‌های سنتی به نام سارونگ می‌پوشند و به‌سمت رودخانه‌ها، چشمه‌های آب و دریاها می‌روند و سبدهایی از غذا و خوراکی با خود می‌برند.

بعد از تمام کردن این سنت که شامل شستن صورت و دست‌ها با آب رودخانه یا دریا است، همگی برای دعای دسته‌جمعی گرد هم می‌آیند و بعد روی زمین دور هم می‌نشینند و غذاهای خود را با هم شریک می‌شوند. بسیاری از اهالی جاوه، ترجیح می‌دهند که این سنت را در چشمه‌های طبیعی انجام دهند چون آب چشمه‌ها مستقیما از دل طبیعت بیرون می‌آید. این چشمه‌ها معمولا فاصله‌های زیادی با شهرها و روستاها دارند به همین دلیل کسانی که می‌خواهند در این آیین شرکت کنند باید غذا و آب کافی برای یک روز کامل همراه خود ببرند.

در شهرهایی مثل یوگیاکارتا، فرمانروایان محلی با همراهی نزدیکان و خدمتگزارانشان به‌سمت استخر قصرهای خود می‌روند در حالی که در این استخرها، برگ گل رز و یاس ریخته‌اند. بعد از مراسم دوباره برای عبادت و روزه به قصرهای خود برمی‌گردند.

اجرای این آیین برای بسیاری از اهالی جاوه اهمیت زیادی دارد و حتی امروزه بیشتر از گذشته به آن اهمیت می‌دهند. سالمندان جاوه احساس می‌کنند که فرهنگشان توسط تغییرات سریع زندگی اجتماعی، مدرن شدن زندگی‌ها و تاثیرات سبک زندگی غربی، در حال تهدید شدن است و امروزه جوانان کمتری تمایل دارند که سنت‌ها و آیین‌هایی که پدرها و مادرهایشان انجام می‌دهند، به جا بیاورند. به همین دلیل، جنبش‌ها و کمپین‌های زیادی برای برای زنده کردن این سنت‌های قدیمی در جاوه انجام می‌شود.

اهالی جاوه معتقدند که این سنت‌ها باعث اتحاد بیشتر اهالی می‌شود. قدمت این آیین مذهبی به اواخر قرن سیزدهم و ورود اسلام به جاوه برمی‌گردد. آیین پادوسان شبیه به سنت‌های هندو است که در جاوه قبل از ورود اسلام اجرا می‌شده است. یک آیین مشابه هنوز هم در بین هندوهای اندونزی رواج دارد و اجرا می‌شود.

پیک‌نیک‌های وقت افطار
 
AndroidOnlineNewsImage id=2683…
هر کسی که از غذا خوردن لذت می‌برد و در دهلی زندگی می‌کند، فرقی نمی‌کند که مسلمان باشد یا نه، می‌داند که برای حضور در یکی از این پیک‌نیک‌های ماه رمضان باید به خیابان‌ها و کوچه‌های محله‌های قدیمی شهر سر بزند جایی که مردم با غذاهای خیابانی و با برپا کردن پیک نیک در تراس مساجد، افطار می‌کنند. کوچه‌های منطقه‌ قدیمی شهر مثل مویرگ‌های بدن، از مسجد جامع تا قلب منطقه‌ تریخی شهر ادامه دارند. مسجد جامع بزرگترین مکان شهر برای برگزاری نماز مغرب و عشا است. این مسجد، بیش از ۴۰۰ سال قدمت دارد و برای ۲۵ هزار نفر ظرفیت دارد.

در حیاط و محوطه‌های اطراف مسجد، صدها مسلمان در کنار هم جمع می‌شوند تا افطار کنند مگر اینکه ماه رمضان در فصل‌های سرد سال باشد و برگزاری این پیک‌نیک‌ها ممکن نباشد. آن‌ها زیراندازهای بزرگ روی زمین می‌اندازند و همگی در کنار هم، غذایی که از منزل تهیه کرده‌اند، نوش جان می‌کنند.

بعضی از آن‌ها ترجیح می‌دهند که روزه‌ خود را در رستوران‌های اطراف، افطار کنند یا از قنادی‌ها و دکه‌های فروش غذا، چیزی برای افطار بخرند. بعضی از این دکه‌های غذافروشی، موقتی هستند و فقط در ماه رمضان فعالیت می‌کنند.

حتی بعد از غروب آفتاب، گرمای هوای این شهر غیر قابل‌تحمل است. روزه‌داران باید مراقب باشند که بین اشتیاق برای خوردن غذا و سبک‌تر نگه داشتن رژیم غذایی خود در گرما، تعادل برقرار کنند.

بعضی از دکه‌ها، خرما و میوه‌های تازه و خنک می‌فروشند که بهترین گزینه برای افطار است. اگر خوش‌شانس باشید ممکن است بتوانید غرفه‌ای را پیدا کنید که آب نارگیل یا شربت‌های میوه‌ای و نوشیدنی‌های خنک می‌فروشد. خوردن سوپ هم در زمان افطار توصیه می‌شود و برای دستگاه گوارش، مناسب است. به همین دلیل، بعضی از دکه‌ها سوپ تازه و خوش‌عطر می فروشند.

AndroidOnlineNewsImage id=2683…

اگر به‌عنوان گردشگر از این مراسم بازدید می‌کنید از همه‌ غرفه‌ها و دکه‌ها دیدن کنید و انواع شیرینی‌ها، نوشیدنی‌ها و اسنک‌ها را امتحان کنید. تماشای حال و هوای مردمی که بعد از یک روز روزه‌داری، اکنون در کنار خانواده لحظات شیرین افطار و بندگی را می‌گذرانند، تجربه‌ جالبی برای گردشگران است.

یکی از غذاهایی که می‌توانید امتحان کنید، سمبوسه است که در سینی‌های بزرگ سرو می‌شود. نان کشمیری تازه در نانوایی‌ها به فروش می‌رسد و خوردن انواع نان‌های جدیدی یکی از تجربیاتی است که نباید از دست بدهید. از همه جا صدای صحبت و بگو و بخند می‌شنوید. مردم در مورد مسائل روزمره حرف می‌زنند؛ از سیاست و آب و هوا گرفته تا کریکت و روزه. حضور در چنین جمع‌هایی، فرصت عالی برای گردشگران است تا با سبک زندگی مسلمانان این شهر از نزدیک آشنا شوند و حتی با این خانواده‌ها ارتباط برقرار کنند. حتی اگر دوست دارید در کنار کسانی که در رستوران افطار می‌کنند غذاب بخورید، حتما جایی بنشینید که رو به خیابان باشد تا بتوانید شور و شوق مردم را تماشا کنید.

مسحراتی
 
AndroidOnlineNewsImage id=2683…

این روزها همه‌ ما ساعت و گوشی داریم که آن‌ها را برای صبح زود بیدار شدن تنظیم می‌کنیم. در زمان‌های قدیم در بخش‌هایی از خاور میانه و شمال آفریقا، افرادی بودند که وظیفه‌ بیدار کردن مردم برای سحر را برعهده داشتند و به آن‌ها مسحراتی می‌گفتند. آن‌ها از خیابان‌ها عبور می‌کردند و کلماتی با این مضمون می‌خواندند که:

«مسلمانان بیدار شوید، خدا را عبادت کنید، رمضان ماه بخشایش است.»
و سپس سه بار روی طبل مخصوص خود ضربه می‌زدند. در بعضی از روستاها و شهرهای کوچک، مسحراتی‌ها حتی نام صاحب‌خانه‌ها را با اسم صدا می‌زدند. این سنت هنوز هم در بعضی از مناطق رواج دارد و به نظر می‌رسد که از صدای آلارم گوشی جذاب‌تر باشد!

سنت زیبای بخشش
در بعضی از کشورهای مسلمان، خانواده‌ها، دوستان و شرکت‌های مختلف، بسته‌های مواد غذایی ضروری آماده می‌کنند و آن‌ها را بین کسانی که نیازمند هستند، تقسیم می‌کنند. این بسته‌ها شامل مواد غذایی ضروری سبد غذایی خانواده است مثلا غذاهای کنسروی، پاستا، برنج، تن و سیب‌زمینی. به‌اندازه‌ای که یک خانواده بتوانند دو هفته از ماه رمضان را با این مواد غذایی سر کنند.

بسیاری از افراد قبل از غروب آفتاب و هنگام اذان مغرب، در کنار خیابان‌ها مواد غذایی مثلا میوه‌جات خشک تقسیم می‌کنند تا رانندگانی که هنوز به مقصد نرسیده‌اند و در ماشین‌های خود هستند، بتوانند افطار کنند. معمولا خرما و میوه‌های خشک را برای این کار انتخاب می‌کنند که شیرین است و انرژی کافی دارد و افطار کردن با خرما ثواب دارد و توصیه‌ پیامبر اسلام (ص) است.

افطار مسلمانان دنیا
AndroidOnlineNewsImage id=2683…
روزه‌داران معمولا با خرما و شیر داغ یا آب ولرم افطار می‌‌کنند. غیر از این مورد، هر منطقه‌ای دسر و غذای محصوص برای افطار ماه رمضان دارد. در ادامه، تعدادی از افطاری‌های مرسوم کشورهای مسلمان را معرفی می‌کنیم.

پاکستان
پاکستانی‌ها برای افطار پاکورا می‌خورند که نوعی کوکوی تهیه شده از سبزیجات است. همچنین چات میوه که نوعی سالاد میوه همراه با ادویه‌ مخصوص است.

لیبی
مسلمانان لیبی برای افطار یک سوپ مخصوص به نام شربا دارند که پایه‌ آن سسی تهیه شده از گوجه است و نوعی پاستا در تهیه‌ آن استفاده می‌شود. از دیگر مواد تشکیل‌دهنده ی این سوپ می‌توان به نخود و قطعات گوشت گوسفند اشاره کرد. روی این سوپ، نعنای خشک می‌ریزند.

آلبانی
در آلبانی نوعی پای مخصوص به نام بیرک تهیه می‌کنند و غذایی به اسم پاستیس که در واقع همان پاستا با سس خامه‌ای است. پتلا، یکی دیگر از غذاهای افطار است که با سرخ کردن خمیر تهیه می‌شود و آن را با مواد شیرین یا شور پر می‌کنند.

بنگلادش
مسلمانان بنگلادش برای افطار غذایی به نام پیاجی می‌پزند که کوکوی عدس و پیاز است. بگونی یکی دیگر از غذاهای این منطقه است که با بادمجان سرخ کرده درست می‌شود.

مالزی
اهالی مالزی برای وعده‌ افطار غذایی به نام بوبو لمبوک دارند. این غذا خوراکی تهیه شده از ماهی و سبزیجات است.

AndroidOnlineNewsImage id=2683…

یکی از سنت‌های جالب ماه رمضان که معمولا مورد توجه گردشگران غیرمسلمان قرار می‌گیرد، نماز جماعت است. در این ماه، معمولا از نماز جماعت بیشتر استقبال می‌شود. در مساجد، صف‌های بلند و فشرده‌ نمازگزاران در نظم و آرامشی خاص ایجاد می‌شود و همگی هماهنگ با هم و پشت سر امام جماعت، نماز می‌خوانند. این اتحاد و هم‌بستگی و تبعیت از امام جماعت، نکته‌ای است که توجه گردشگران را جلب می‌کند.

ماه رمضان و سنت‌های مرتبط با آن، یکی از موضوعات جذاب برای گردشگان غیرمسلمان است. حتی مسلمانانی که به سایر کشورهای مسلمان در این ماه سفر می‌کنند، با سنت‌ها و آداب و رسومی مواجه می‌شوند که ممکن است برای آن‌ها جدید و جالب باشد. اگر این فرصت برایتان پیش آمد که ماه رمضان را در یک کشور مسلمان دیگر تجربه کنید، این تجربه‌ ناب را از دست ندهید.

 

او قطعا همه‌ فن‌ حریف‌ترین زن تاریخ هنر ایران است

 او قطعا همه‌ فن‌ حریف‌ترین زن تاریخ هنر ایران است
زبیده جهانگیری نخستین زن بازیگر تلویزیونی در ایران بود.
برترین‌ها: زبیده جهانگیری که به نام شبنم نیز شهرت داشت را می‌توان اولین بازیگر زن ایرانی تلویزیون دانست. گستره فعالیت‌های او کم نظیر بود: از بازیگری گرفته تا روزنامه‌نگاری و نویسندگی و ویراستاری و شعر. اما همین گستردگی و پراکندگی او را از اینکه در هریک از رشته‌های فعالیتش پرآوازه شود، بازداشت. بویژه آنکه در هر یک از این رشته‌ها استعدادی چشمگیر از خود نشان داده بود که نشان می‌داد اگر توانایی را با پیگیری و تمرکز همراه می‌کرد، می‌توانست در آن رشته سرآمد شود.
WhatsApp Image 2022-03-15 at 22.38.07 (6)
زبیده جهانگیری در جلیل آباد «خیابان خیام کنونی» تهران در خانواده‌ای از ایل بختیاری و مالکان روستا‌های فریدن اصفهان به دنیا آمد. خردسال بود که مادرش به صورتی اتفاقی با قمرالملوک وزیری آشنا شد و دوستی آن دو چنان گرم شد که قمر برایش حکم مادرخوانده پیدا کرد و او را «مامان قمر» صدا می‌زد و همین نزدیکی به قمر، امکان همنشینی با بزرگان هنر و صاحبان جاه را برای او فراهم آورد، قمرالملوک وزیری در سال‌های پایانی عمرش، کسی نزدیکتر از زبیده جهانگیری نداشت.
WhatsApp Image 2022-03-15 at 22.38.07 (4)
به توصیه قمر به هنرستان عالی موسیقی رفت و هنرجوی ویلون شد. در همان آغاز، استادان هنرستان به قابلیت صدا و استعداد او در خوانندگی پی بردند و تصمیم گرفتند که روی خوانندگی تمرکز کند، به جای ویلون پیانو بیاموزد و برای خوانندگی اپرا تربیت شود. اما او نه می‌خواست خواننده اپرا شود و نه پیانو بیاموزد، خانواه اش در پی شکوه و اصرار او، به هنرستان موسیقی ملی فرستادندش و در آنجا آموزش ویلون را نزد محمود ذوالفنون پی گرفت.
WhatsApp Image 2022-03-15 at 22.38.07 (2)
اما در هنرستان ملی موسیقی هم استعداد خوانندگی اش کشف شد و او را علاوه بر آموختن ویلون، نزد غلامحسین بنان فرستادند تا خوانندگی بیاموزد: او در این باره در کتاب قمری که خورشید شد نوشت: «به جهت صدایم که آن روز‌ها «صدا» بود به پیشنهاد استاد خالقی، آقای پهلبد رئیس هنر‌های زیبا دستور داد ماهانه سیصد تومان حقوق به من بپردازند و این مایه خوشحالی مامان قمر شد. اکنون من رابطی شده بودم بین بعضی از استادان که با مامان قمر پیوندی دیرین داشتند و احیانا فرصتی برای دیدار با او به دست نمی‌آوردند. از جمله بویژه باید از استاد ابوالحسن صبا یاد کنم و عمو جان حسین تهرانی که براستی عاشق مامان بود و وی هم صمیمانه دوستش داشت.».
WhatsApp Image 2022-03-15 at 22.38.07 (3)
استعداد شاعری زبیده جهانگیری هم در همان آغاز تحصیل در هنرستان کشف شد. سیزده سال بیشتر نداشت که فریدون مشیری یک دو بیتی از او در مجله روشنفکر چاپ کرد و سپس اشعار او در دیگر مجلات هم به چاپ رسید.
همان زمان، ایرج پزشکزاد، نویسنده و طنزنویس نامدار شعری از زبیده جهانگیری را دستمایه نمایشنامه‌ای طنز کرد که در مجله فردوسی چاپ شد. بسرعت جای پای زبیده جهانگیری با وجود سن کمش در مطبوعات باز شد و دیگر نشریات هم شعر‌ها و نوشته‌های او را چاپ کردند. همزمان در دیگری نیز به روی او باز شد: تئاتر.
از چهارده سالگی روی صحنه تئاتر رفت و، چون نسبت به همسالانش جثه درشت تری داشت، نقش‌های مربوط به سنین بالاتر را هم می‌توانست بازی کند. بسرعت بازیگری حرفه‌ای شد و تئاتر پارس با او قرارداد همکاری چند ساله بست. اما بازیگری او را از موسیقی بازداشت. می‌گفت: «استاد بنان به جهت بعضی برنامه‌ها و کار‌های من بشدت ناراحت بودند و گفتند اگر من هم که استاد تو هستم بخواهم به شیوه تو زندگی کنم، بزودی صدایم را از دست خواهم داد.
WhatsApp Image 2022-03-15 at 22.38.07 (1)
من در تئاتر کار می‌کردم، دیر می‌خوابیدم و صبح باید به مدرسه می‌رفتم و استاد خالقی و استاد بنان و آقای میرنقیبی بشدت مخالف کار من. هنرستان را بناگزیر ترک کردم برای کار. مدارک تحصیلی ام آنجا ماند. آقای پهلبد پیغام داد که بروم و موسیقی بخوانم و بعد بروم تدریس موسیقی کنم و خوانندگی هم پیشکشم. نرفتم.»
شانزده ساله بود که برای نخستین بار در ایران، تلویزیون راه اندازی شد، شبکه‌ای خصوصی به نام «تلویزیون ایران» که در آغاز، امواجش تنها در تهران و قم و کرج و شهر‌های اطراف دریافت می‌شد. زبیده جهانگیری به تلویزیون دعوت شد و با بازی در نمایشنامه‌ای تلویزیونی به نام هزار و یک شب که یک شب در میان پخش می‌شد، نخستین بازیگر تلویزیونی زن در ایران شد. در سال‌های بعد در این شبکه تلویزیونی، مجری‌گری هم کرد.
WhatsApp Image 2022-03-15 at 22.38.07 (5)
همکاری او با تلویزیون شش سال ادامه یافت و در همین سال‌ها از جلو دوربین تلویزیون به مقابل دوربین سینما هم رفت. نخست در سال ۱۳۳۹ در فیلم «زن دشمن خطرناکی است» به کارگردانی رضا کریمی نقشی کوتاه و «افتخاری» بازی کرد، سپس در چند فیلم سینمایی دیگر بازی کرد.
او همکاری با خواندنی‌ها را از پانزده سالگی با فرستادن شعر و نوشته آغاز کرده بود. در هجده سالگی همزمان بازی در سینما و تلویزیون عضو تحریریه این نشریه شد و تا تعطیلی خواندنی‌ها که شش ماه پس از پیروزی انقلاب رخ داد، عضو فعال این نشریه بود. خواندنی‌ها تاریخی پر فراز و نشیب داشت و امیرعباس هویدا از مخالفان سرسختش بود. سرانجام هم موفق شد چند سالی سردبیرش علی اصغر امیرانی را مجبور به کناره گیری از سردبیری کرد.
پس از آنکه علی اصغر امیرانی دوباره به خواندنیی‌ها بازگشت، زبیده جهانگیری را دبیر تحریریه کرد، اما با تعطیلی خواندنی‌ها پس از انقلاب، زبیده جهانگیری ناچار شد پیشه تازه‌ای برگزیند: ویراستاری. کتاب‌های بسیاری ویرایش کرد که از جمله آنها، نوشته‌های همکار پیشینش در خواندنیها، ذبیح الله منصوری بود. در هفتمین دهه زندگی اش، نوشته‌های خود را منتشر کرد. دو مجموعه شعر به نام‌های پرواز را فریاد کن و آسمان گریست. او شاعر نیز بود و اشعارش را به نام شبنم می‌نوشت.
WhatsApp Image 2022-03-15 at 22.38.07
زبیده جهانگیری حافظه‌ای شگفت آور داشت و می‌توانست ریزترین جزئیات را از قعر تاریخ معاصر بیرون بکشد و با دقت روایت کند، اما دریغ که بیشتر این روایتها، شفاهی باقی ماند و مکتوب نشد. با این حال اثر مکتوب از او باقی مانده که منابع دست اول و راهشگای پژوهشگران است: «قمر که خورشید شد» که دقیقترین و جامعترین شناختنامه شخصیت و زندگی شخصی قمرالملوک وزیری است.
زبیده جهانگیری دو بار ازدواج کرد، نخست با اکبر مشکین بازیگر سینما و تئاتر و رادیو و سپس با محمد قاضی اسداللهی نقاش و مجسمه ساز. سال‌های پس از مرگ همسرش، برای او که عمری در قلب محافل و حلقه دوستان بود، سال‌های تنهایی بود. او در سن هفتاد و هفت سالگی در تهران که زادگاهش بود بر اثر بیماری سرطان ریه درگذشت.

پنج ایرانی که دل سلبریتی‌های خارجی را بردند

پنج ایرانی که دل سلبریتی‌های خارجی را بردند
هر از گاه لابه‌لای خبرها یک هم‌وطن پیدا می‌شود که در دنیای افراد مشهور و سلبریتی‌های جهانی برای خودش چهره می‌شود.
برترین‌ها: هر از گاه لابه‌لای خبر‌ها یک هم‌وطن پیدا می‌شود که در دنیای افراد مشهور و سلبریتی‌های جهانی برای خودش چهره می‌شود. این مطلب از صفحه ‌ی اینستاگرام �پنشتا� درباره پنج ایرانی است که وارد زندگی سلبریتی‌های پرطرفدار شده‌اند و دل‌شان را ربوده‌اند.
بریتنی اصغری
پنج ایرانی که دل سلبریتی‌های خارجی را بردند
بریتنی اسپیرز خواننده معروف آمریکایی بعد از پنج سال دوستی بالاخره توانست نامزدی‌اش را با سام اصغری رسمی کند و بعید نیست از این پس با یک نام خانوادگی آشنا برای ما ارانی‌ها فعالیت کند: �بریتنی اصغری� بریتنی و سام در پشت صحنه یکی از موزیک ویدئو‌های این خواننده با هم آشنا شدند. آشنایی آن‌ها درست در اوج دوران افسردگی و درگیری‌های حقوقی بریتنی با پدرش بر سر ماجرای قیمومیت اتفاق افتاد. پدر بریتنی اسپیرز در ۱۳ سال گذشته قیمومیت او را برعهده داشت. طبق قوانین آمریکا دادگاه برای افرادی که مبتلا به زوال عقل یا سایر بیماری‌های روانی بوده و قادر به تصمیم گیری و اداره امور خود نباشند قیم تعیین می‌کند.
قیمومیت این خواننده هم شامل دو بخش یکی مربوط به دارایی‌ها و امور مالی، و دیگری مراقبت از خود به عنوان شخص بود. بریتنی اسپیرز از سال ۲۰۰۸ نه تنها هیچ کنترلی بر امور مالی خود نداشت بلکه حتی روابطش با دیگر افراد هم منوط به تایید پدرش بود. بریتنی اسپیرز ۳۹ ساله در یکی از جلسات دادگاه شکایت علیه پدرش گه تابستان امسال برگزار شد در صحبت‌های خود گفته بود که می‌خواهد با سام اصغری ازدواج کند و بچه دار شوند، اما محدودیت قیمومیت به او اجازه این کار را نمی‌دهد. سام اصغری که مربی ورزشی و بازیگر است ۲۷ سال سن دارد در تهران به دنیا آمده.
 
ایرینا شایک و علی کاووسی
پنج ایرانی که دل سلبریتی‌های خارجی را بردند
علی کاووسی متولد سال ۱۳۵۴ تهران، ولی بزرگ شده آمریکاست. او سال‌ها مدیر برنامه‌های �ایرینا شایک� مدل معروف روس بود که در ایران با عنوان �نامزد رونالدو� شناخته می‌شد به خاطر دوستی اش با کریستیانو رونالدو در سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ هرچند ارتباط کاری آن‌ها در سال ۲۰۱۹ به رابطه عاشقانه منجر نشد و اعلام خبر رسمی این رابطه که فقط کاری است از سوی ایرینا، هم در رسانه‌هایی که این گونه خبر‌ها را منتشر می‌کنند بازتاب زیادی داشت.
 
شیوا در خانواده حدید‌ها
پنج ایرانی که دل سلبریتی‌های خارجی را بردند
محمد حدید اصلتا اردنی - فلسطینی است و سال‌هاست در کالیفرنیا زندگی می‌کند. او اگرچه در برج سازی صاحب نام است و ساختما‌ن‌های مجلل زیادی در آمریکا ساخته، اما بیش از همه به عنوان پدر دو سلبریتی معروف دنیای مد یعنی بلا و جی جی حدید شناخته می‌شود و به همین دلیل شهرت زیادی دست و پا کرده. محمد حدید سال ۲۰۱۴ با یک مدل ایرانی به اسم شیوا صفایی ازدواج کرد. شیوا متولد تهران و بزرگ شده نروژ است. ازدواج آن‌ها البته سال ۲۰۱۹ به طلاق انجامید.
 
رضا و ابرو در کرج
پنج ایرانی که دل سلبریتی‌های خارجی را بردند
رضا ضراب تاجر جوان و ثروتمند ایرانی اگر چه به دلایلی مثل شراکت اقتصادی با بابک زنجانی زندانی شدن در آمریکا و ارتباط با رییس جمهور ترکیه شهرت زیادی دارد، اما اول بار با عنوا شوهر ابرو گوندش خواننده معروف اهل ترکیه در ایران شناخته شد. آن‌ها در سال ۲۰۱۰ با هم ازدواج کردند و در مدت ازدواج‌شان چند باری همراه با هم به ایران سفر کردند و تصاویری از آن‌ها در یکی از ویلا‌های ضراب در کرج نیز منتشر شد.
رضا ضراب متولد ۱۳۶۲ است و از ازدواجش با ابرو گوندش خواننده اهل ترکیه یک دختر به نام آلارا دارد. در مدتی که ضراب در آمریکا زندانی بود خبر‌هایی مبنی بر اقدام برای جدایی گوندش از او منتشر شده بود؛ و در نهایت و براساس رای دادگاهی در ترکیه آن‌ها همین امسال و در بهار ۲۰۲۱ به صورت توافقی از همدیگر جدا شدند و بر اساس رای دادگاه حضانت دخترشان نیز به ابرو گوندش واگذار شد.
 
کلارنس و سپیده
پنج ایرانی که دل سلبریتی‌های خارجی را بردند
همین امسال و در خلال رقابت‌های جام ملت‌های اروپا کلارنس سیدروف فوتبالیست معروف هلندی روی خط برنامه تلویزیون ایران آمد و بعد از صحبت‌های فنی کمی فارسی حرف زد و از آشپزی ایرانی گفت. او دو سال پیش از این هم به ایران سفر کرده بود که سفری تفریحی و شخصی به حساب می‌آمد. داستان علاقه این فوتبالیست به ایران در رابطه او و �سپیده کرامتی� زن ایرانی ساکن کانادا دارد. گفته می‌شود کرامتی متولد ایران نیست و از ازدواج قبلی خود هم دو فرزند دارد.

آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس هادی تهرانی، مقیم آلمان

آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس هادی تهرانی، مقیم آلمان
مهندس «هادی تهرانی»  از برترین و موفق‌ترین معماران ایرانى دنیاست و می‌توان به جرأت عنوان کرد که کار‌های او از بالاترین حد استاندارد برخوردار است.
برترین‌ها: «هادی تهرانی» در سال ۱۹۵۴ در تهران متولد شد. وی به مدت شش سال در ایران زندگی کرد و در سال ۱۹۶۰ به همراه خانواده‌اش به آلمان رفت. پس از گذراندن دوران دبیرستان، در سال ۱۹۷۷ تحصیلات خود را در رشته معماری در دانشگاه صنعتی براونشوایک آغاز و تا سال ۱۹۸۴ در این رشته به تحصیل پرداخت.
آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس هادی تهرانی، مقیم آلمان
پس از آن مدتی در مدرسه عالی آخن تدریس کرد و همزمان روی پروژه‌های معماری کار می‌کرد. او استعداد و خلاقیت فراوانی در این رشته از خود نشان می‌داد. او از سال ۱۹۹۹ عضو آکادمی Freie Akademie der Künste آلمان بوده است.
در سال ۱۹۹۱ همراه با دو تن از معماران خبره آلمانی به نام جینز بوت و کایریشتر دفتر معماری BRT را در هامبورگ تاسیس کردند که امروزه با ۱۰۴ کارمند، به عنوان معروفترین و بهترین دفتر معماری در اروپا در حال فعالیت است. «هادی تهرانی» در تهران نیز دفتر معماری دارد.
آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس هادی تهرانی، مقیم آلمان
او معمار و طراح آلمانی بسیار فعال و پویایی است و تا به حال موفق به دریافت جوائز بین المللی متعددی شده است. «هادی تهرانی»  در بین میان مردم آلمان از احترام زیادی برخوردار است. آثار این معمار در سطح بین‌المللی، الگو و نمونه هستند.
معمار و طراحى که به معناى واقعى کلمه مرز‌ها را درنوردیده و کارهاى خلاقانه او با بیش از هشتاد جایزه معمارى و طراحى در مقیاس جهانى ستایش شده اند.
یکی از عوامل کلیدی در موفقیت «تهرانی»، استفاده فراوان از شیشه در نمای ساختمان است. در اکثر کار‌های او از کف تا سقف، شیشه به کار رفته است؛ چرا که او معتقد است سه عامل در ساختمان بسیار مهم است: نور، هوا و چشم‌انداز اتاق. او سعی می‌کند با به‌کار بردن شیشه، ساختمان را از نظر این عوامل در بالاترین سطح استاندارد قرار دهد.
آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس هادی تهرانی، مقیم آلمان
پروژه‌های او بدون در نظر گرفتن مرزها، فراتر از ملیت‌ها و رشته‌های تخصصی اجرا شده اند. اولین ایستگاه راه آهن «با اصول معماری سبز» در فرودگاه فرانکفورت آلمان و خانه «Crane Houses» واقع  در کلن، کنار رودخانه راین، به طور قابل ملاحظه‌ای به نماد‌های شاخص شهری، همانند بسیاری از پروژه‌های دیگر بین المللی شده اند.
در تمام پروژه‌های تخصصی و به ظاهر تحقق ناپذیر او، از معماری و طراحی شهری تا طراحی داخلی و محصولات مورد استفاده در پروژه ها، همه ترکیب بندی‌ها و عناصر، به صورت هماهنگ و بی نقص با یکدیگر در تعامل می‌باشند.
آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس هادی تهرانی، مقیم آلمان
از جمله کارهاى معروف این معمارِ بنام مى توان به سازه عظیم کمانى شکل و تمام شیشه اى «قوس برلین»، و ساختمان ادارى «دوپلکس هامبورگ» اشاره کرد که دومى در سال ۲۰۰۱ بعنوان بهترین ساختمان ادارى جهان شناخته و برنده جایزه ویژه این رشته شد، مهندس «هادی تهرانی» همچنین از طراحان و معماران جزایر مصنوعى نخل دوبى است که تاثیر بسزایى در موفقیت این پروژه داشته است. ایستگاه مرکزى راه آهن هانوفر هم از کارهاى ایشان است.
آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس هادی تهرانی، مقیم آلمان
او بیش از چهل پروژه عظیم را از زمان تأسیس دفتر معماری BRT طراحی و تأسیس کرده و در سه مسابقه از بیست و هشت مسابقه بزرگ جهانی که در زمینه معماری برگزار شده، برنده بوده است. «هادی تهرانی» عقیده دارد که ساختمان‌ها دارای هویت اند و ما در کنار آن‌ها احساس هویت بیشتری می‌کنیم بنابراین باید به گونه‌ای معماری شوند که از آن‌ها احساس خوبی دریافت کنیم.
آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس هادی تهرانی، مقیم آلمان
«هادی تهرانی» در مصاحبه اى که با مجله «وایلد» انجام داد در مورد رموز موفقیت خود این طور گفت: "من همه راه‌ها را به روى خود باز مى بینم و هیچ کارى از نظر من نشدنى نیست، من به محیط اطرافم توجه زیادى دارم، از آن الگو گرفته و طرح هاى خود را ارائه مى دهم"

 

آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس نادر فقيه‌زاده مقیمِ آلمان

آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس نادر فقيه‌زاده مقیمِ آلمان
«نادر فقیه زاده» یکی از بهترین طراحان مدرن خودرو دنیاست. او در حال حاضر سرپرست طراحی خارجی بدنه خودرو شرکت BMW در بخش طراحی‌های حرفه‌ای است.
برترین‌ها: «نادر فقیه زاده» یک طراح خودرو ایرانی است که نام او همیشه در ادامه و یا قبل از این سه حرف شنیده شده است BMW. درواقع امروزه بسیارى از عاشقان خودروهاى BMW خودرو هایى را سوار مى شوند که این جوان با استعدادِ ایرانى طراحى کرده است.
مهندس نادر فقيه زاده
«نادر فقیه زاده» متولد سال ۱۳۵۵ در تهران است. او در سال ۱۹۸۶ به خاطر شغل پدرش که در کنسولگری ایران در فرانکفورت و هامبورگ بود، به اتفاق خانواده به آلمان مهاجرت کرد و دوران مدرسه را در آنجا گذراند.
«نادر فقیه زاده» به طراحی علاقه‌ی زیادی داشت و از این رو با انتخاب رشته «طراحی وسایل نقلیه» در دانشگاه فورزهایم آلمان اولین قدم را برداشت و در ۱۹۹۶ با مدرک فوق لیسانس طراحی خودرو فارغ التحصیل شد. لازم به ذکر است که موضوع پایان نامه او درباره‌ی خودروی قابل پرواز توربینی با نام visoonair بود که بعد‌ها در سال ۲۰۰۱ بازهم به آن پرداخت.
در سال ۱۹۹۶ اولین دوره‌ی اینترشیپ خود را در مرسدس بنز گذراند. بعد از دو سال، کمپانی هاى BMW و «پورشه» از او دعوت به همکاری کردند، ولی از آنجا که علاقه‌ی بیشتری به BMW داشت دعوت این شرکت را پذیرفت و پس از گذراندن دوره‌های اینترشیپ در سال ۲۰۰۱ وارد دپارتمان طراحی پیشرفته این شرکت شد.
مهندس نادر فقيه زاده
او در خصوص ورودش به کمپانی BMW چنین گفت: "بلافاصله پس از فارغ التحصیل شدنم، آقای بنگل مدیر طراحی کمپانی BMW از من دعوت به کار کرد. شروع فعالیتم در قسمت advanced design بود و سپس طراحی داخل اتومبیل را به عهده گرفتم و در نهایت هم در قسمت طراحی بدنه مشغول به کار شدم. "
اولین بخشی که «فقیه زاده» در آن مشغول به کار شد، دپارتمان طراحی فضای خارجی در بخش طراحی‌های حرفه‌ای بود. جایی که تا شش سال آینده میزبان این مهندس جوان بود، مهندسی که قرار بود به زودی به یکی از طراحان برجسته خودروسازی BMW تبدیل شود.
«نادر فقیه زاده» از اواسط سال ۲۰۰۶، تا انتهای سال ۲۰۰۷ به بخش طراحی داخلیِ شرکت منتقل شد. ارتقای طراحی‌های جامع، دارای روح و یکپارچه او موجب گردید تا طرح پیشنهادی او برای فضا‌های داخلیِ دو مدل از سری ۷ BMW، مورد تایید و اجرا در مدل نهایی گردد. او در رابطه با این طراحی می‌گوید: "از تمام تکنولوژی‌های برتر و به روز BMW در طراحی فضای داخلی این سری استفاده کرده ام"
آدم‌حسابی‌ها؛ مهندس نادر فقيه‌زاده مقیمِ آلمان
بسیاری از منتقدین صنعت خودرو و مهندسین BMW اعتقاد دارند که فضای داخلی سری ۷ فعلی از نظر طراحی فضای داخلی بهترین، در نوع خود است.
بعد از آن بود که «فقیه زاده» به بخش طراحی خارجی خودرو در BMW رفت و شروع به خلق BMW سری ۶ جدید کرد. او در یکی از مصاحبه هایش گفت که این کار را با این هدف آغاز کرد:”سری ۶ جدید باید عضلانی، زیبا و مدرن باشد. ” طراحی این مدل ۳ سال به طول انجامید و نتیجه‌ی کار همان شد که همه نیز از کمپانی‌ای همچون BMW انتظار داشتند؛ به گونه‌ای که در نگاه اول به بیننده حس مجلل و لوکس بودن و در عین حال ظریف و زیبا بودن را القا می‌کند.
مهندس نادر فقيه زاده
این جوان خوش فکر ایرانى در مصاحبه هایش گفته است که در طراحى سرى ۶ از موج آب الهام گرفته و میخواسته همانطور که کشتى موج آب را مى شکافد این ماشین هم هندسه ى آب را نشان بدهد.
 شاید این جمله از وب سایت رسمی مهندسین شرکت BMW بیانگر نبوغ «نادر فقیه زاده» در طراحی اتومبیل باشد:
"«نادر فقیه زاده» یکی از بهترین طراحان مدرن اتومبیل و یک طراح شگفت انگیز است."  
او در حال حاضر سرپرست طراحی خارجی بدنه خودرو شرکت BMW در بخش طراحی‌های حرفه‌ای است.

غول‌های پزشکی ایران؛ نه فقط پروفسور سمیعی!

غول‌های پزشکی ایران؛ نه فقط پروفسور سمیعی!
در طول تاریخ ایران زمین پزشکان مشهوری وجود دارند که برای پیشرفت این علم زحمات بسیاری کشیده‌اند و جان بیماران زیادی را نجات داده‌اند.
جام جم آنلاین: در طول تاریخ ایران زمین پزشکان مشهوری وجود دارند که برای پیشرفت این علم زحمات بسیاری کشیده‌اند و جان بیماران زیادی را نجات داده‌اند.
پزشکی جزو مهم‌ترین شغل‌های دنیا به شمار می رود چراکه جان تمام بیماران تنها به دستان پزشکان بستگی دارد .
در ادامه مطلب 10 پزشک بنام و موفق حامعه پزشکی ایران را معرفی کرده ایم.
1.دکتر محمد اسماعیل تشید، پدر بیهوشی نوین ایران
ده چهره ماندگار ایران در حوزه پزشکی
وی از بنیانگذاران بیهوشی نوین در ایران بود و در نظام آموزشی ایران در زمینه بیهوشی تغییراتی اساسی ایجاد کرد که به آموزش نسل جدیدی از متخصصان بیهوشی در ایران منجر شد.این پزشک برای نگارش کتاب خود جایزه کتاب سال را در ایران دریافت کرد.
2. پروفسور مجید سمیعی، چهره برجسته در حوزه مغز و اعصاب
ده چهره ماندگار ایران در حوزه پزشکی
مجید سمیعی، پزشک و جراح مغز و اعصاب ، در حال حاضر ریاست بیمارستان خصوصی علوم عصبی هانوفر را در آلمان به عهده دارد که خود بنیانگذار آن بوده‌است. وی در زمینه تورم مغز و ترمیم و بازسازی دستگاه عصبی محیطی مطالعات مهمی انجام داده است. این پزشک محبوب چهره ماندگار علمی ایران در سال 1385، سمت‌های مشاور صدراعظم آلمان، مشاور رئیس جمهور چین، رئیس انجمن جهانی جراحی قاعده مغز و دریافت عالی‌ترین نشان افتخار دولت چین را در کارنامه کاری خود دارد.
3. دکتر یحیی عدل، پدر جراحی نوین ایران
ده چهره ماندگار ایران در حوزه پزشکی
این جراح ایرانی ملقب به پدر جراحی ایران است. بزرگ‌ترین هنر دکتر عدل آن بود که ترس جراحان را از عمل جراحی از میان برد و به آنان دل داد که به جراحی روی آورند و موفق شوند. البته تکنیک‌های جدید و پیدایش آنتی‌بیوتیک‌ها به موفقیت‌های جدید در جراحی و شهرت او کمک کرد. این پزشک بنام سال ۱۳۸۱ درگذشت.
4. دکتر محمدقلی شمس، پدرچشم پزشکی ایران
ده چهره ماندگار ایران در حوزه پزشکی
وی ملقب به پدر چشم پزشکی ایران از فرانسه است. شمس بنیانگذار بیمارستان چشم پزشکی فارابی به عنوان اولین مرکز تخصصی چشم پزشکی در ایران است. وی هنگام مرگ(سال 75) قدیمی‌ترین عضو انجمن چشم‌پزشکی فرانسه بود و بارها به ریاست انجمن‌های چشم پزشکی مختلف در جهان برگزیده شد.
5. دکتر مسیح دانشوری، اولین متخصص ریه در ایران
ده چهره ماندگار ایران در حوزه پزشکی
وی پزشک متخصص ریه ایران بود. از جمله بیمارانی که با تلاش وی از مرگ نجات یافتند شخصی به نام رزاق منش بود که از ثروتمندان پایتخت به شمار می‌آمد. لذا پس از بهبود با کمک یکدیگر بیمارستان رزاق منش را در تهران احداث کردند. وی در تاسیس چند بیمارستان دیگر همچون بیمارستان ابوعلی و بیمارستان فیروزآبادی نقش محوری داشت. مسیح دانشوری سرانجام سال 1347 در تهران درگذشت.
6. دکتر هاراطون داویدیان، پدر روانپزشکی نوین ایران
ده چهره ماندگار ایران در حوزه پزشکی
وی از بنیانگذاران روانپزشکی در ایران است. هاراطویان در طول نزدیک به نیم قرن تلاش علمی ممتد و بی وقفه، با تصدی سمت‌ها و مسئولیت‌های اجرایی، آموزشی و پژوهشی در سطوح ملی و بین‌المللی، منشأ خدمات ارزنده‌ای در رشته روان پزشکی بوده است. استاد هاراطون داویدیان، پدر علم نوین روانپزشکی ایران و نخستین دستیار رشته بیماری های روانی در کشور پس از سال‌ها تلاش و فعالیت در آبان ماه سال 1388 دار فانی را وداع گفت.
7. دکتر جلال بریمانی، پدر نورولوژی مدرن ایران
ده چهره ماندگار ایران در حوزه پزشکی
بریمانی دارای گواهینامه تحصیلات تخصصی در رشتة علوم اعصاب و روانی از دانشگاه پاریس بود. همچنین وی بنیانگذار انجمن علوم اعصاب ایران نیز بوده است. این پزشک بنام اولین مقالات مغز و اعصاب ایران را در مجلات بین‌المللی به چاپ رساند و سال‌ها مغز و اعصاب ایران را در جوامع بین‌المللی نمایندگی می‌کرد. "تاریخ روابط پزشکی ایران و فرانسه" (تالیف به فرانسه و فارسی) و "در آسمان ادب" (تالیف به زبان فارسی) از جمله آثار وی هستند. این استاد عالی مقام سرانجام در اسفند 1390 درگذشت.
8. محمد حسین ماندگار، پدر پیوند قلب ایران
ده چهره ماندگار ایران در حوزه پزشکی
وی موسسه پیوند قلب و ریه بیمارستان دکتر شریعتی است و در تابستان 1372 اولین پیوند موفقیت آمیز قلب در ایران را به نام خود به ثبت رسانید. دکتر ماندگار در حال حاضر استاد جراحی قلب دانشگاه تهران است. ماندگار بخش جراحی قلب بیمارستان دکتر شریعتی تهران را پایه گذاری کرد که بعدها این مرکز دانشگاهی به یکی از پرکارترین و مشهورترین بیمارستان‌های دانشگاهی تهران در رشته جراحی قلب تبدیل شد.
9. دکتر سیدعلی ملک حسینی ،پدر پیوند کبد ایران
ده چهره ماندگار ایران در حوزه پزشکی
وی نخستین پیوند کبد در ایران از فرد زنده به زنده را انجام داد و در دائرةالمعارف پزشکی به عنوان پدر پیوند کبد در ایران معرفی شد. ملک در دومین دوره چهره‌های ماندگار ، به عنوان چهره ماندگار در عرصه پیوند اعضای حیاتی و جراحی عروق شناخته شد. این متحصص حاذق، رئیس انجمن پیوند اعضای خاورمیانه است.
10. دکتر اسماعیل یزدی، پدر دندانپزشکی نوین ایران
ده چهره ماندگار ایران در حوزه پزشکی
وی نخستین مطب محدود به دندانپزشکی را دایر و همزمان در بیمارستان پارس تهران به عنوان مسئول جراحی های دهان و فک و صورت شروع به فعالیت کرد و اولین جراحی های فک را طبق روش روز انجام داد. یزدی سال ۱۳۵۳ به مرتبه استادی ارتقا یافت و به واسطه فعالیت های درخشان دانشگاهی، آموزشی، پژوهشی و اجرایی در سال ۱۳۶۹ به دریافت لوح استادی ممتاز مفتخر شد.

با زوج خودرویی محکوم به اعدام بیشتر آشنا شوید

با زوج خودرویی محکوم به اعدام بیشتر آشنا شوید
«فلسفه‌ی کسب سود» در شرکت‌های هرمی که در آن دهه‌ دوران اوج خود را سپری می‌کردند؛ شرکت‌هایی که با همین گزاره افراد را ترغیب می‌کردند تا راه هزارساله را یک‌شبه طی کنند و به ثروت‌های افسانه‌ای دست یابند.
خبرگزاری ایسنا - میثم خدمتی: «هرچه زیرشاخه‌ی بیشتری داشته باشید سود بیشتری نصیبتان خواهد شد». این جمله برای کسانی که جوانی‌شان در دهه‌ی هشتاد سپری شده گزاره‌ای آشناست؛ «فلسفه‌ی کسب سود» در شرکت‌های هرمی که در آن دهه‌ دوران اوج خود را سپری می‌کردند؛ شرکت‌هایی که با همین گزاره افراد را ترغیب می‌کردند تا راه هزارساله را یک‌شبه طی کنند و به ثروت‌های افسانه‌ای دست یابند.
بعد از اینکه برخی «سرمایه‌گذاران» خرد این شرکت‌ها متوجه شدند که سودی عایدشان نشده و دارایی اندکشان هم برباد رفته، شاکی شدند و با ازدیاد پرونده‌ها نهایتاً مجلس این شرکت‌ها را غیرقانونی اعلام کرد و به این ترتیب برخی «سرشاخه‌»های آنها راهی زندان شدند.
«وحید بهزادی» و همسرش «نجوا لاشِیدایی» عمده‌ی «فعالیت اقتصادی» خود را اواسط دهه‌ی هشتاد در یکی از همین شرکت‌های هرمی به اسم «پالینور» آغاز کردند؛ شرکتی که در پاییز سال ۸۹ اعلام شد با دستگیری عناصر اصلی آن متلاشی شده اما در سال ۹۸ و در اولین جلسه‌ی رسیدگی به پرونده تخلفات شرکت سایپا، نماینده‌ی دادستان همین زوج را عناصر اصلی آن شرکت معرفی کرد و گفت که تنها یک حساب بانکی نجوا لاشیدایی بین سال‌های ۸۶ تا ۸۸ حدود ۱۳ میلیارد تومان گردش مالی داشته و مجموع عواید حاصل از این شرکت برای این زوج جوان بیش از ۲۶ میلیارد تومان بوده است.
با زوج خودرویی محکوم به اعدام بیشتر آشنا شوید
اینکه چطور این زوج در همان سال ۸۹ از چنگ قانون گریختند خود حکایت دیگری است اما به هر حال آنها پس از بی‌اعتبار شدن شرکت‌های هرمی هم از پای ننشستند و همچنان به گسترش «زیرشاخه‌»های خود ادامه دادند؛ اما این‌بار به جای افراد عادی سراغ افراد بانفوذ یا مدیران اجرایی و بانکی رفتند. این دو با تشکیل مافیایی خانوادگی و کمک‌گرفتن از سایر اعضای خانواده مثل پدر و مادر و خواهر و برادرشان بالغ بر ۲۶۰ حساب بانکی را در اختیار داشتند و توسط آنان موفق به پولشویی کلان سه هزار و ۲۰۰ میلیارد تومانی شدند!
این زوج با ثبت چند شرکت تو در تو به نام خود یا بستگان درجه‌یکشان و ضمن تبانی با شبکه‌‌ای از مدیران بانکی فاسد، به ثبت سفارش صوری واردات خودرو دست زدند و پس از دریافت ارز از بانک پارسیان و بانک سرمایه واضح است که به جای واردات، آن را در بازار آزاد فروختند.
اما از میان جرائم پرشمار این زوج آنچه بسیار پرسروصداتر بود و باعث شد پرونده‌ی آنها به عنوان «پرونده‌ی تخلفات سایپا» هم مشهور شود، تبانی این دو با زیرشاخه‌های دانه‌درشتی در شرکت خودروسازی سایپا بود؛ تبانی با مدیرعامل، معاون بازاریابی و فروش و همچنین مدیر اداره‌ی برنامه‌ریزی فروش سایپا. نتیجه‌ی این همکاری موفق پیش‌خرید شش هزار و ۷۰۰ دستگاه خودرو تنها با ۳۰ میلیارد تومان بود!
قضیه از این قرار بود که وحید و نجوا یک روز تصمیم می‌گیرند ثروت خود را در یک فعالیت اقتصادی مولد سرمایه‌گذاری کنند. به این ترتیب از طریق یکی از نمایندگی‌های شرکت سایپا قرارداد «مشارکت در ساخت» محصولات سایپا را منعقد می‌کنند و شرکت نیز با میانگین پیش‌پرداخت کمتر از پنج میلیون تومان خودروها را تحویل این زوج خوشبخت می‌دهد.
اگر قبلاً برای شما هم این سؤال پیش آمده بود که چطور خودروی صفر در نمایندگی‌های شرکت‌های خودروساز وجود دارد اما در «بازار» نیست، چطور نمایندگی‌های بزرگ صدها دستگاه خودرو را در چند ساعت می‌خرند اما مصرف‌کننده باید پس از پرداخت پول ماه‌ها منتظر دریافت خودرو بماند، چطور قیمت مصوب کارخانه با قیمت نمایندگی همان کارخانه میلیون‌ها تومان تفاوت دارد یا چطور است که در روز پیش‌فروش خودرو، ظرف چند دقیقه موجودی تمام و سایت بسته می‌شود، پاسخ این پرسش‌ها را باید از کسانی مثل آقای جمالی مدیرعامل قبلی سایپا و آقای بهزادی و همسر محکومه‌شان بگیرید.
فهرست ابتکارات و خلاقیت‌های اقتصادی این زوج جوان بقدری بلند بالاست که مرور آن توسط نماینده‌ی دادستان تمام وقت اولین جلسه‌ی محاکمه را به خود اختصاص داد. اما هرچه بود حاصل آن هزاران میلیارد گردش مالی غیرقانونی بدون پرداخت یک ریال مالیات و اندوختن هزاران میلیارد ثروت بود که ۲۴ هزار و ۷۰۰ سکه تمام و یکصد کیلوگرم طلای کشف‌شده از منزل مجرمین، بخش‌ جالب توجه آن بود.
سخنگوی قوه‌ی قضائیه در نشست خبری دیروز خود احکام ۳۴ مجرم دخیل در این پرونده‌ی چندجانبه (ارز، سکه و خودرو) را اعلام کرد. دادگاه ویژه‌ی مبارزه با جرائم اقتصادی، وحید و نجوا را که حلقه‌ی وصل تمام این فسادها و فاسدان بودند به اعدام محکوم کرد. مدیرعامل سابق سایپا حکم هفت سال زندان گرفت و دو «نماینده‌ی مردم» در مجلس فعلی هم بخاطر همکاری در تخلفات سایپا هرکدام حکم پنج سال و یک ماه حبس گرفتند.
هرچند این احکام قابل تجدید نظرخواهی است اما بفرض تأیید حکم و اعدام جوانک شیادی که اصرار عجیبی برای «سلطان خودرو» نامیدن او هست، باید دید بازار خودرو به آرامش می‌رسد؟ آیا اختلاف قیمت کارخانه و بازار از بین خواهد رفت؟ آیا ثبت نام برای خرید خودرو - که امروز از هر زمان دیگری پیچیده‌تر شده - برای آدم‌های معمولی آسان و بی‌دردسر خواهد شد؟ برای دانستن پاسخ لازم نیست ذهن خود را وارد مسائل پیچیده‌ی اقتصادی کنید. فقط کافی است بدانید در سال گذشته بیش از ۸۵۵ هزار خودرو در کشور تولید شد که این زوج تنها کمتر از هشت‌دهم درصد از آن را دلالی کردند.
با زوج خودرویی محکوم به اعدام بیشتر آشنا شوید
این زوج دهه‌شصتی با پرداخت چند سکه‌ی طلا به چند مدیر و معاون در سیستم بانکی توانستند میلیون‌ها دلار ارز دریافت کنند و با پرداخت مبالغی به مدیران اجرایی و نمایندگان مجلس، دم آنان را هم دیدند. آدم‌های رشوه‌بگیر و رشوه‌بده همیشه در سیستم اداری و اقتصادی بوده‌اند و ظاهراً خواهند بود. چند وقت پیش بود که وحید مظلومین با لقب «سلطان سکه» به اعدام محکوم شد؛ قیمت سکه از آن تاریخ حدود ۳۶ درصد (دو میلیون و ۷۵۰ هزار تومان) گران‌تر شده است. وحید بهزادی و نجوا لاشیدایی چه اعدام شوند و چه زنده بمانند، دور آنان در این بازی به آخر رسیده؛ اما این پرسش اساسی همواره برجاست که یک شیاد الدنگ چگونه می‌شود «سلطان»؟!

روزه وصال چیست؟

منظور از روزه وصال چیست؟
مجموعه: احکام دینی


روزه وصال,روزه وصال چیست,صوم وصال‌
روزه وِصال از اقسام روزه حرام است
در روزه وصال تأخير افطار تا سحر يا شب دوم بدون آنکه ترک آن به نيّت روزه باشد، اشکالی ندارد، هرچند برخی، احتیاط استحبابی را در عدم تأخير دانسته اند.
در فقه ما به تمام جنبه های هر مسئله ای اشاره شده است و میتوان مدعی شد که هیچ مسئله ای نیست مگر آنکه حکم آن بیان شده است. یکی از موضوعات فقهی که احکام زیادی دارد، روزه است. روزه هر چند یکی از کارهایی است که خلاف نفس و مبارزه با آن است ولی هر روزه ای در دین ما مجاز نیست بلکه برخی از روزه ها نهی شده است مثل روزه وصال.

احتمالا تا الان اسم روزه وصال را نشنیده باشید این روزه در قدیم در بین برخی افراد بویژه افردی که دنبال ریاضت نفس بودند طرفدارانی داشته است.

منظور از روزه وصال چیست؟
1. در وقت نیّت روزه داری، نیت تأخیر افطار تا سحر روز بعد را داشته باشد؛ یعنی شام و سحر را یکی کند. امام جعفر صادق ( ع) فرمودند:« الْوِصَالُ فِی الصِّیَامِ أَنْ یَجْعَلَ عَشَاءَهُ سَحُورَه» ؛ وصال در روزه یعنی غذایش را تنها در سحر بخورد.

2. در وقت نیّت، نیت روزه گرفتن دو روز پشت سر هم راداشته باشد، بی آن که در شب روزه خود را افطار کند. پیامبر( ص) فرمود:« لَا وِصَالَ فِی صِیَامٍ یَعْنِی لَا یَصُومُ الرَّجُلُ یَوْمَیْنِ مُتَوَالِیَیْنِ مِنْ غَیْرِ إِفْطَارٍ» ؛ وصال در روزه نباید باشد، یعنی نباید دو روز پشت سر هم و بدون افطار روزه بگیرد.
روزه وصال,روزه وصال چیست,صوم وصال‌
روزه وصال؛ روزه ای که جز بر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم ) حرام است

دو تعبیر برای روزه وصال آمده است؛ این مفهوم برای غیر پیغمبر حرام است. رسول اکرم صلی الله علیه و آلهفرمود:صوم وصال ممنوع است. اصحاب عرض کردند: پس شما به چه علت اینچنین می کنید؟ فرمود: شما شبیه من نیستید. آنچه که مرحوم صدوق در« مَنْ لا یَحضُر» نقل کرد، با آنچه را که در جوامع روائی اهل سنّت است، مختصر فرق می کند. ولی یک حدیثی است معروف و فریقین نقل کرده اند که وجود مبارک حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: شما مثل من نیستید. إنّی اَبِیتُ عِندَ رَبّی یُطْعِمُنِی وَ یَسقِینْ. من مهمان خدایم، در نزد خدا بیتوته می کنم، از غذای خدا و آشامیدنی های الهی بهره می برم و مقاومت می کنم. من درصورتی که ظاهراً صائم ام، باطناً در کنار سفره خدا نشسته ام. حس گرسنگی و تشنگی نمی کنم. این مقام برای رسول‌الله ( ص) هست.
گردآوری: بخش مذهبی بیتوته

ناگفته‌هایی از سعید حنایی؛ ۱۸ سال پس از اعدام قاتل عنکبوتی

ناگفته‌هایی از سعید حنایی؛ ۱۸ سال پس از اعدام قاتل عنکبوتی
بیست و هشت فروردین سال ۱۳۸۱ شمسی، یکی از معروف‌ترین قاتلین زنجیره‌ای در مشهد اعدام شد. سعید حنایی ملقب به قاتل عنکبوتی که بنا به اعتقادات سخت مذهبی‌اش ادعا می‌کرد می‌خواسته «جامعه را از فساد و فحشا پاک کند.»
برترین‌ها: بیست و هشت فروردین سال ۱۳۸۱ شمسی، یکی از معروف‌ترین قاتلین زنجیره‌ای در مشهد اعدام شد. سعید حنایی ملقب به قاتل عنکبوتی که بنا به اعتقادات سخت مذهبی‌اش ادعا می‌کرد می‌خواسته «جامعه را از فساد و فحشا پاک کند.»
حنایی در طول تقریبا یک سال شانزده زن و دختر را در شهر مشهد به قتل رساند. مقتولین بین ۱۸ تا ۵۰ سال سن داشتند و به گفته سعید حنایی همگی آنان به اصطلاح «زنان خیابانی» بودند که از طریق تن‌فروشی امرار معاش می‌کردند. اولین‌بار در مرداد سال ۱۳۷۹ خبر گم شدن زنی حدودا سی‌ساله به همراه دختر ۹ ساله‌اش و سپس پیدا شدن جسد او سرفصل ماجرای عجیب و تلخ قتل‌های زنجیره‌ای سعید حنایی شد. قتل‌هایی که تا پیش از اعتراف او یازده فقره بود و پس از دستگیری و اعتراف به شانزده مورد افزایش یافت.
قاتل عنکبوتی مشهد در طول نزدیک به یک سال، شانزده زن را در مشهد کشته بود و به زعم خود و تحت تاثیر تعلیمات متحجرانه دینی در صدد اصلاح جامعه برآمده بود.
هجده‌سال پس از اعدام قاتل عنکبوتی مشهد
سعید حنایی که بود؟
سعید حنایی در اولین جلسه دادگاه که در شهریور ماه سال ۱۳۸۰ برگزار شد خود را ۳۹ ساله و فرزند علی‌اصغر و کارگر ساختمان معرفی کرد. سعید که در یکی از محلات فقیرنشین مشهد به همراه زن ۳۴ ساله خود و سه فرزند خود زندگی می‌کرد. در زمان اعدام قاتل عنکبوتی مشهد، پسر او در کلاس دوم دبیرستان تحصیل می‌کرد و دختران او در مقطع دبستان درس می‌خوانند.
در مرداد سال ۱۳۸۰ و زمانی که سعید حنایی دستگیر شده بود، همسر وی در گفت‌وگویی با روزنامه ایران گفته بود که «سعید از ابتدای زندگی، به جامعه بدبین بود، غیرتی خشک نبود، می‌گفت به هرجا می‌روی، برو، اما جایی باشد که به صاحبش اطمینان داشته باشی.»
همسر سعید حنایی در آن گفتگو با اشاره به تاکیدات مذهبی سعید حنایی گفته بود که «علاقه زیادی به حفظ حجاب داشت، مثلاً اگر مقداری چادر از صورتم کنار می‌رفت، می‌گفت روبگیر، نمازخوان و روزه گیر هم بود.»
در آن گفتگو همسر این قاتل زنجیره‌ای در پرسش به پاسخی درباره «تغییر رفتار سعید حنایی بعد از پر سروصدا شدن ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای زنان خیابانی در مشهد» گفته بود: «من چندین بار به سعید گفتم خیلی دوست دارم قاتل زنان خیابانی را بعد از دستگیری ببینم.
او می‌گفت بعضی‌ها گفته‌اند آهن فروش‌های صدمتری (محله‌ای در مشهد) و جعبه فروش‌ها دست به این قتل‌ها می‌زنند و بعضی‌ها هم گفتند کار گروه انصار است.» به گفته همسر سعید حنایی او همواره از زبان مردم این قتل‌ها را مفید می‌دانسته است.
داستان قتل‌های پی‌در‌پی و دستگیری قاتل عنکبوتی
هفتم مرداد ماه سال ۱۳۷۹ گزارش ناپدید شدن یک زن ۳۰ ساله به همراه دختر هفت ساله‌اش نقطه شروع پرونده قتل‌های زنجیره‌ای مشهد شد. پرونده قتل‌های زنجیره‌ای مشهد قریب به یک سال در جریان بود تا سرانجام در مردادماه سال ۱۳۸۰ قاتل عنکبوتی دستگیر شد. سعید حنایی در این مدت شانزده نفر را کشته بود. شانزده زن خیابانی که برخی از آن‌ها به دلیل فقر بسیار خانواده‌هایشان حتی هزینه‌های کفن و دفن را هم نداشتند.
ماموران پلیس جنایی شهر مشهد هر چند وقت یک‌بار جنازه زنانی را در نقاط مختلف و اغلب دور از انظار پیدا می‌کردند و در تحقیقات مشخص می‌شد برخی از آن‌ها سابقه کیفری هم داشته‌اند. بیشتر آن‌ها به یک روش کشته شده بودند؛ خفگی با روسری. قاتل عنکبوتی مشهد جسد مقتولین را در چادر و یا پارچه‌ای بزرگ می‌پیچید و در نقطه مورد نظر رها می‌کرد.
تشابهات فراوان شکل و روش قتل‌ها تردیدی به جای نگذاشته بود که قاتل سریالی در کمین زنان خیابانی شهر نشسته است. حالا ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای مشهد، ماجرای اصلی اخبار حوادث کشور است و آنقدر توجهات را به خود معطوف کرده که حتی کسانی حاضرند برای کسب شهرت هم که شده خود را به پلیس معرفی کنند و قتل‌ها را به گردن بگیرند!
مثل کسی که خودش را «صیاد سیمرغ» معرفی کرده بود و بازداشت شد و، اما وقتی تحت بازجویی قرار گرفت معلوم شد صرفا برای رسیدن به شهرت چنین ادعایی را مطرح کرده و چیزی از قتل‌ها نمی‌داند. راز پرونده همچنان ناگشوده باقی ماند تا این‌که آخرین طعمه قاتل سریالی باز دست او فرار کرد. «مژگان»، که سابقه مواد فروشی داشت، یک هفته بعد از فرار از دست سعید حنایی در «طرح ویژه پلیس» دستگیر شد و وقتی تحت بازجویی قرار گرفت ماجرای شب فرار را برای ماموران تعریف کرد.
مژگان در تعریف ماجرای فرار اینگونه گفته بود: «مردی با موتور جلوی پایم توقف کرد و از من خواست همراهش به خانه‌اش بروم. اول نمی‌خواستم قبول کنم، اما در نهایت سوار موتور شدم. آن مرد ساکت بود و در طول راه حرفی نزد... وقتی وارد خانه شدیم او در‌ها را قفل کرد ... داشتم روسری‌ام را درمی‌اوردم که آن مرد از پشت سر به من حمله کرد و شال گردنی را دور گلویم انداخت. آن را با تمام زورش فشار می‌داد. من با ناخن‌هایم او را چنگ زدم و بعد با مشت محکم به شکمش کوبیدم. بعد خواستم فرار کنم، ولی در قفل بود به همین دلیل شیشه داخل ساختمان را شکستم. مرد خیلی ترسیده بود. التماس می‌کرد و می‌گفت آرام باشم تا اجازه بدهد بروم. می‌دانستم باز هم نقشه‌ای در سر دارد. به اتاق عقبی دویدم و با صدای بلند گفتم اگر در را باز نکند شیشه‌های اتاقی که به کوچه مشرف بود را می‌شکنم. بالاخره او در را باز کرد و من پا به فرار گذاشتم. آنقدر ترسیده بودم که کفش هایم را جا گذاشتم.»
هجده‌سال پس از اعدام قاتل عنکبوتی مشهد
به گفته مقامات پلیس سعید حنایی همواره بر سر صحنه پیدا شدن جنازه‌ها حاضر می‌شده و حتی گاهی در حمل آن به نیرو‌های پلیس و آمبولانس کمک می‌کرده است. در جریان قتل‌های زنجیره‌ای، یک‌بار سعید حنایی به عنوان مظنون دستگیر می‌شود، اما با تیزهوشی ظن ماموران را از خود برطرف می‌کند و آزاد می‌شود. پس از بازگویی ماجرای فرار مژگان، سرنخ‌ها برای پیدا کردن سعید حنایی بیشتر می‌شود و سرانجام قاتل عنکبوتی مشهد چند هفته بعد از گریختن آخرین قربانی، قاتل عنکبوتی دستگیر شد.
سعید حنایی در اولین جلسه دادگاه به شانزده فقره قتل اعتراف کرد و گفت که از کار خود پشیمان نیست و اگر دستگیر نمی‌شد می‌خواست ۱۵۰ زن خیابانی را به قتل برساند. ۳۱ مردادماه سال ۱۳۸۰ روزی بود که دادگاه سعید حنایی برگزار شد. او ادعا می‌کرد که تمامی زنانی که کشته شده «زنان ناپاکی بودند که گناه را در شهر مقدسی همچون مشهد گسترش می‌دادند».
او مدعی بود که «تنها برای اجرای فرمان الهی را در روی زمین و مملکت اسلامی دست به چنین کاری زده است».
قبل از روز دادگاه سعید حنایی در اعترافات اولیه اش عنوان کرده بود که انگیزه او برای انجام قتل‌ها انتقام‌گیری بوده است. پیش‌تر‌ها روزی مردی همسر سعید را سوار ماشینش می‌کند و مزاحم او می‌شود. این ماجرا تاثیر عمیقی روی سعید می‌گذارد و او در ابتدا سعی می‌کرده تا با مرد‌هایی که مرتکب چنین اعمالی می‌شوند برخورد کند، اما زمانی که مورد ضرب و شتم از سوی آن‌ها قرار گرفت تصمیم گرفت هدفش را تغییر دهد شروع به قتل زنان خیابانی می‌کند. سعید حنایی، قاتل عنکبوتی مشهد در تاریخ ۲۸ فروردین سال ۱۳۸۱ اعدام شد.
منبع: independentpersian