عاشورای حسینی

قتلگاه -(از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین)
۱۲
دنبال کردن این شاعر
۱۷۶۰
۱
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین


سوی دشمن عصمت کبرا هراسان آمده
پا برهنه وا اخا گویان بمیدان آمده
زینب بی خانمان با چشم گریان آمده
از برای دیدن شاه شهیدان آمده
دید در دریای خونین دست و پا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین


امر بر آن دختر زهرا چنین دشوار شد
در میان معرکه بی یار و بی غمخوار شد
چاره ی دیگر ندیده عاقبت ناچار شد
ملتجی بر ابن سعد کافر غدّار شد
دید در دریای خونین دست و پا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین


دستها بر سر بزد با ناله و فریاد و آه
گفت زینب ای عمرسعد لعین و رو سیاه
میکشند این قوم حسینم را تو مینمایی نگاه
یک مسلمان نیست آیا در میان این سپاه
دید در دریای خونین دست و پا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین


صوت زینب را شنیده چشم خونین کرد وا
بر تکلّم آمده گفتا غریب کربلا
تو مکن اینجا توقف رو بخیمه خواهرا
از برای قتل من میاید آن شمردغا
دید در دریای خونین دست و پا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین


منتظر برگشت آن غمخواره برسوی خیام
جمع میکرد آل طاها را بیک خیمه تمام
شد بلند آواز تکبیر صدای اهل شام
بانگ زد از آسمان روح الامین قتل الامام
دید در دریای خونین دست و پا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین


«غمگینا» زین محنت غم جمله ذرّات جهان
ضجه و ناله کنان بوده همه قدوسیان
فاطمه بر سر بزد آمد بفریاد و فغان
گفت یا جدا ببین آیا چه کرده است امتان
دید در دریای خونین دست و پا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین
جمعه ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۴۹ نوشته شده توسط یوسف اکبری
شاعر:
مرحوم ملا عبادالله غمگین اردبیلی

نوحه های دهه ی اول محرم۹۸(روز عاشورا) -(گل زهرای اطهر،می رود سوی میدان)
۱۱
دنبال کردن این شاعر
۲۸۲۰
۳
گل زهرای اطهر،می رود سوی میدان
تا کند بذل جان در،یاری دین و قرآن
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
یا حسین مولی مولی مولی۲

مظهر حی داور،نور چشم پیمبر
هست زینب حسین است،جان زهرا و حیدر
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
یا حسین مولی مولی مولی۲

شده تنها و بی کس،اندر آن دشت غمناک
همه اصحاب و یاران،بر زمین با تن چاک
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
یا حسین مولی مولی مولی۲

یک طرف پاره پاره،پیکر پاک اکبر
یک طرف غرقه در خون،حنجر ناز اصغر
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
یا حسین مولی مولی مولی۲

یک طرف گشته پرپر،از ستم غنچه ی یاس
یک طرف بر زمین است،هر دو تا دست عباس
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
یا حسین مولی مولی مولی۲

هر طرف راه او را،دشمن از کینه بسته
قلب او شد دریده،شد جبینش شکسته
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
یا حسین مولی مولی مولی۲

از همه سو ز کینه،شد حسین تیرباران
سوی مقتل دویدند،همه ی نیزه داران
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
یا حسین مولی مولی مولی۲

بی حیا شمر ملعون،خنجرش را کشیده
بین گودال مقتل،سر او را بریده
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
یا حسین مولی مولی مولی۲

خون دل اهل بیتش،زآتش خیمه ها بود
سر سالار زینب،بر روی نیزه ها بود
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
یا حسین مولی مولی مولی۲

دشمنان ظالمانه،از ستم وحشیانه
همه اهل حرم را،می زدند تازیانه
روز عاشوراست یا حسین جان
محشر کبراست یا حسین جان
یا حسین مولی مولی مولی۲
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۰ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
رضا یعقوبیان

زمزمه عاشورا -( کجا میخوای بری - وایسا برادرم)
۱۰
دنبال کردن این شاعر
۶۹۵

۱
کجا میخوای بری - وایسا برادرم
بذار ببوسمت - به جای مادرم
داداش حسین حسین
کجا میری / با این غمای بی امون
کجا میری / برادر قامت کمون
می بینی بی رحمن اینا
به کی میخوای بسپاریمون
(حسین من حسین من)


۲
کشته من و داداش - این کهنه پیرهنت
بذار که بندازم - دستامو گردنت
حسین حسین حسین
الهی که / نبینمت خزون شدی
الهی که / نیام پیشت با اشک و آه
سر از تنت جدا نشه
نبینمت توو قتلگاه
(حسین من حسین من)

دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۹:۳۹ نوشته شده توسط محدثه محمدی
شاعر:
رضا رسولی

وای خدا رحم کند -(وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه)
۹
دنبال کردن این شاعر
۳۶۹۳
۴
وای خدا رحم کند

وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه
یک تن لب تشنه با ، یک سپه رو سیاه
آمده خون خدا ، یک تنه در رزمگاه
روبروی لشکری ، بی کس و بی تکیه گاه
******
بعد وداع با حرم ، آمده در کار و زار
سید و سالار دین ، حجت پروردگار
شاه عطش نور حق ، حضرت سلطان عشق
از علی و فاطمه ، روی زمین یادگار

مثل پدر حمله ور ، بر صف دون می شود
لشکر دشمن از این ، حمله نگون می شود
خصم جفاپیشه را ، روی زمین می زند
یک به یک کوفیان ، غرق به خون می شود

وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه
******
یکتنه با یک سپاه ، گشته مقابل حسین
لرزه بیفکنده بر ، خیمه باطل حسین
ضربت شمشیر او ، از همه کوبنده تر
رعد شکافنده است ، بر صف جاهل حسین

رزم نفر با نفر ، زنده نماند کسی
روبروی او رجز ، نامه نخواند کسی
عبدودان در مصاف ، کشته شوند یک به یک
جرات جنگیدنش ، را نتواند کسی

وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه
******
گرد شه تشنه لب ، حلقه زده لشکری
حمله ور از هر طرف ، گشته جنایتگری
تیر و کمان ، سنگ و چوب ، نیزه و شمشیر و نی
می رسد از هر طرف ، بر تن بی یاوری

مانده غریبانه در ، بین هزاران نفر
گر بکشد یا شود ، کشته بیابد ظفر
آه و فغان و امان ، از دل زینب که در
راه اسارت شود ، با سر او همسفر

وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه
******
عاقبت آن تشنه از ، شدت زخم فزون
بی رمق افتاده در ، دجله گودال خون
خنجر برا به کف ، چکمه ظالم به پا
بین همه کوفیان ، آمده شمر زبون

از غم تنهایی و ، ماتم بی یاوری
شرح عزا در عزا ، غصه بی لشکری
آه دل زینب و ، اشک رخ فاطمه
نوحه غمناله شد ، روی لب سروری

وای خدا رحم کند ، یک نفر و یک سپاه
******

یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۳ نوشته شده توسط سجاد
شاعر:
محمدرضا سروری

نوحه ذوالجناح و حضرت سکینه (س) -((اسب بی صاحب كو پناه ما))
۹
دنبال کردن این شاعر
۵۷۳۹
۴
اسب بی صاحب

(اسب بی صاحب كو پناه ما)
(در كجا مانده تكیه گاه ما)
******
ذوالجناح اسب باوقار عشق
مركب سرخ تك سوار عشق
در كجا خفته بر زمین سرد
پیكر سبز سر به دار عشق

(در كجا مانده تكیه گاه ما)
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
یال خونینت شارح غم است
در نگاه تو راز مبهم است
از رُخت پیداست موسم فراق
چشمة چشمت بحر ماتم است

خیره بر درها بین نگاه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
نعرة جانسوز می كشی چرا؟
درد تنهایی می كشد مرا
سینه ام گشته جای درد و غم
با كه گویم این كوه غصه را؟

بی كس و تنهاست خیمه گاه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
شیهه ات برده از دلم توان
می زنی سر را بر زمین چسان
بغض غم راه سینه را گرفت
پیش چشمانم تیره شد جهان

شد ره غربت شام راه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
بی سوار از ره آمد این براق
می زند بر دل آتش فراق
طاقتم طاق است در درون نهم
یاد بابا با شور و اشتیاق

خسرو بطحا پادشاه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
هلهله برپاست در صف عدو
می رسد برگوش بانگ های و هو
سوی ما نآمد مهربان پدر
مانده بر دلها كوه آرزو

تا سما رفته سوز آه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
آه حسرت شد بر لبم مقیم
می وزد اندوه بر رخ نسیم
قامت غم در قالبم نشست
شانه را خم كرد ماتم عظیم

كس نماند دیگر در سپاه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
كودكی گرید در غم پدر
دیده بارانیست خون چكد بصر
سروری گوید از غم فراق
موسم هجران كی رود به سر؟

تا شود دنیا دل بخواه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
سه شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۰ نوشته شده توسط محمدرضا سروری
شاعر:
محمدرضا سروری

شعر غزل مرثیه امام حسین علیه‌السلام حضرت سکینه علیهاالسلام روز عاشورا(وداع) -(اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را)
۹
دنبال کردن این شاعر
۴۶۶۷
۳
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را

نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی
که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را

نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان
به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را

فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد
بزرگی کن، ببوس این دختر کوچک‌تر خود را

لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست
برو در نهر علقم، کن خبر آب‌آور خود را

ز دورادور، می‌دیدم گلویت عمه می‌بوسید
مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را؟

به همراه مسافر آب می‌پاشند، ‌من ناچار
به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را

کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست
چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را؟

دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۳ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
حاج علی انسانی

شب دهم ماه محرم

نوحه واحد شب عاشورا -(شب آخر شد بیا بنشین خواهر من)
۱۸
دنبال کردن این شاعر
۵۲۴۷
۹
شب آخر شد بیا بنشین خواهر من
بیا بنشین نور هر دو چشم تر من
بیا بنشین که رسیده وقت جدایی ای خواهر من
رسیده نوبت که جان را سازم فدایی ای خواهر من

(تو نور چشم حسینی/تو مهتاب عالمینی)(۲)
تحمل کن خواهر زارم درد دوری
که سهم تو گشته از دنیایت صبوری

الوداع،خواهر زار و غمینم(۲)

بیا تا با تو وصیت گویم نگارم
خزان گردد عصر فردا فصل بهارم
ز بالای تل ببینی شمری نشسته رو سینه ی من
مهیا شو رختی از غربت را کنی خواهر جان تو بر تن

(خدا حافظ جان خواهر/روم بر دیدار مادر)(۲)
سلامت را می رسانم بر مادر خود
سپارم دست تو طفلان و دختر خود

الوداع،خواهر زار و غمینم(۲)

بیا قربان تو جان این بچه هایم
حسین جان قرآن بخوان این لحظه برایم
که بعد از این سوز صوت تو نشنوم ای زیبا نگارم
منم چون تو فصل پاییز است بعد تو این فصل بهارم

(حسین جان ای حاصل من/غم تو شد قاتل من)(۲)
بگو جانا در فراقت زینب چه سازد
چگونه امید خود را خواهر نبازد

الوداع،ای نور چشمان تر من(۲)

وحید زحمت کش شهری
چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۷ نوشته شده توسط وحید زحمت کش شهری
شاعر:
وحید زحمتکش شهری

متن شعر نوحه شب عاشورا -(امشب دل اهل حرم را غم گرفته )
۱۵
دنبال کردن این شاعر
۵۹۱۸
۹
امشب دل اهل حرم را غم گرفته
در کنج خيمه خواهرى ماتم گرفته
دم نينوايى _ امان از جدايى
برادر حسين جان
صوت غريبى را نبينم بر زبانت
کشتى مرا با اين ترک هاى لبانت
بوسم تمام بند بند استخوانت
مرو نازنينم _ غمت را نبينم
برادر حسين جان
من يک تنه گردم سپاهت اى اميرم
با ديده پر اشک دامانت بگيرم
دستت بنه بر سينه ام تا که نميرم
حسين جان حبيبى _ نبينم غريبى
برادر حسين جان
کم گريه کن اى غم کشيده خواهر من
بايد که صبرت تو باشى ياور من
گويم براى تو چه ايد بر سر من
تو با اه سوزان _ دلم را مسوزان
برادر حسين جان
واى از غروبى که سر نيزه نشينم
هم صورت و هم معجران را پاره بينم
ايکاش تير ايد من اين صحنه نبينم
همه در فرارند _ امانى ندارند
برادر حسين جان
یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۰ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
قاسم نعمتی

زمزمه ی محرم -(ای پناهِ من ای برادرم ای وجود تو سایه ی سرم)

ای پناهِ من ای برادرم
ای وجود تو سایه ی سرم
روحِ مرتضی جانِ کوثرم
ای حسین حسین (۲)

از برم مرو ای بهارِ من
مرهم دلِ بی قرارِ من
جانِ من بمان در کنارِ من
ای حسین حسین (۲)

جانِ فاطمه در تبِ حسین
ذکر یا اله بر لبِ حسین
محو روی او زینبِ حسین
ای حسین ای حسین(۲)

خیمه‌ها همه در پناهِ تو
چشمِ اصغرت در نگاهِ تو
می شود پناهِ سپاهِ تو
ای حسین حسین(۲)

در عزا همه کنجِ خیمه‌ها
در وداعِ آن شاهِ کربلا
بر لبِ همه، وا محمدا
ای حسین حسین (۲)

#هستی_محرابی
چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰:۲۲ نوشته شده توسط هستی محرابی
شاعر:
هستی محرابی

نوحه سنگین شب عاشورا -(چه شور و غوغایی امشب)
۱۵
دنبال کردن این شاعر
۲۰۲۹

۰
#سبک_واحد_ده_شبی
#مجموعه_اشعار_محرم_الحرام_?
#شب_دهم
#اجرانشده

بند اول:

چه شور و غوعایی امشب
شده بین خیمه بر پا
خدا زینب بی قراره
برای طوفان فردا

میدونه زینب
بی حسین میشه
ظهر عاشورا
تو دنیا

قلبش آشوبه
میدونه فردا
عید قربانه
خدایا

میگه داداش قرآن بخون
آروم بگیره این دلم
بی تو بگو چیکار کنم
خشکیده میشه ساحلم

امون امون واویلتا

بند دوم:

امون از ظهرِ غریبی
که آقا تشنه و بی حال
با پیکری خون و زخمی
سرازیر میشه تو گودال

میبینه زینب
از بالای تَل
که میشینه شِمر
رو سینه

سر رو می بُرّه
از قفا نامرد
مادرش داره
میبینه

کُندیِ خنجرش کنار
دوازده ضربه بی حیا
زد و برید سر از حسین
سرو گذاشت رو نیزه ها

امون امون واویلتا

?: #کربلایی_عادل_خوشرو
?: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#وحید_زحمت_کش_شهری
جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۱۸ نوشته شده توسط وحید زحمت کش شهری
شاعر:
وحید زحمتکش شهری

متن شعر شب عاشورا -(شب عاشورا ، کربلا غوغا)
۱۴
دنبال کردن این شاعر
۴۱۲۳
۳
آه و واویلا صد آه و واویلا
شب عاشورا ، کربلا غوغا

لَیلهٔ عشق و شبِ ملاقات است
ِموسمِ ذکر و هَم مناجات است

کربلا عرشِ فروغ جانان بود
خیمه ها مهدِ ، نور قرآن بود

از دو چشم او باران غم بارد
زینب کبری ، غصه ها دارد

شاه دین امشب دل بر خدا داده
عصر فردا او ، بی سر افتاده

امشبی را ماه انجمن باشد
عصر فردا او ، بی کفن باشد
پنج شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۲ نوشته شده توسط علیرضا گودرزی
شاعر:
امیر عباسی

شب نهم ماه محرم

متن نوحه حضرت عباس -(یـاورم عبّاس ، آب آورم عبّاس)
۲۳
دنبال کردن این شاعر
۱۰۲۴۴
۱۲
یاورم عباس

یـاورم عبّاس ، آب آورم عبّاس
ای علمدارِ ، سرلشکـرم عبّاس
بـاورم عبّاس ، رزم آورم عبّاس
سوزد از داغت ، پا تا سرم عبّاس
******
من که بعد از تو ، بی یـار و تنهایم
بر سر نعـشـت ، افـتـاده از پایم
می روی امـا ، می سـوزم از داغـت
یـک تنـه تنهـا ، در بیـن اعدایم
ای امیـرِ من ، برخیـز و غوغـا کن
بـذر امّیـدی ، در سینـه برپـا کن
شیـر میدانـم ، سـالار بی دستـم
خیز و رحمی بر ، گل های تنها کن
یـاورم عبّاس ، آب آورم عبّاس
ای علمدارِ ، سرلشکـرم عبّاس
******
تیـغ بی یـاری ، در دل فرو گشتـه
پایـة جـانِ ، مـن زیر و رو گشتـه
داد از این ماتم ، بیداد از این ماتم
خیـمـه درگیـرِ ، داغِ عمـو گشتـه
ساقیِ لشکر ، کو دست و بـازویَت
کی زده فـولاد ، بر طـاق ابـرویَت
مانـده ام حیران ، از این دَغَل کاران
نیزه بوسیـده ، چشـم خداجـویَت
یـاورم عبّاس ، آب آورم عبّاس
ای علمدارِ ، سرلشکـرم عبّاس
******
بر تو می نـازم ، ای نایِ خشکیـده
مثل تو سقـّا ، کی در جهان دیـده؟
داغ هجـرانـت ، ای بـاوفـا یـارم
جایِ جایـم را ، غـم درنـَوَردیـده
مشـک امّیـدِ لـب تشنگـان پـاره
بر سـرِ سـاحل دیـدم به یک باره
هـمـرهِ آهــت ، آهــم رَوَد از دل
از تـنـم رفـتـه ، دیگـر رهِ چـاره
یـاورم عبّاس ، آب آورم عبّاس
ای علمدارِ ، سرلشکـرم عبّاس
******
یـارِ افتـاده ، بـر پهـنـة سـاحـل
باورِ هجـران ، مشکـل بوَد مشکـل
من که می سـوزم ، اما زَنَـد خنـده
از سـرِ کینـه ، بر رویِ من قـاتـل
ای زده بوسـه ، بر تیغ و شمشیرها
پـاره پـاره تـن ، از نـاوک تیـرها
از خداوند خواه ، بر سروری بخشد
عُمـر با عـزت ، با حُسـن تقدیرها
یـاورم عبّاس ، آب آورم عبّاس
ای علمدارِ ، سرلشکـرم عبّاس
******
یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۹ نوشته شده توسط سجاد
شاعر:
محمدرضا سروری

زمزمه،نوحه و شور شب تاسوعا_برادرم خواندی تا که شنیدم من
۲۳
دنبال کردن این شاعر
۳۰۶۵
۳
زمزمه،نوحه وشور شب تاسوعا
برادرم خواندی،تا که شنیدم من،بسویت ای عباس،زود دویدم من
چوآمدم آنجا،دل حسین خون شد،دودست تو ازتن،جدا چو دیدم من
وای ابوفاضل،وای ابوفاضل، وای ابوفاضل، وای ابوفاضل ۲
_____________________________
تنت به خاک وخون،سه شعبه را دیدم،تیر زچشم تو،برون کشیدم من
چونکه ترا دیدم،چو سرو افتاده،ناله زدم از دل،کمر خمیدم من
وای ابو فاضل....
___________________________
وای علمدارم،بی تو علم افتاد،عدو کند خنده،هلهله وفریاد
سکینه می گوید،آب نمی خواهم،بگو عمو آید،کند دلم را شاد
وای ابوفاضل....
_____________________________
نگاه تو می کرد، دل حرم آرام، قوت دل بودی برمن وبر ارحام
ناله زند بهرت،زینب محزونت،به فکر فردا و اسارتِ در شام
وای ابو فاضل....

شعر:اسماعیل تقوایی
یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت حضرت عباس علیه السلام -(همــراه اشكـم ، اسيـرآهـم )
۲۳
دنبال کردن این شاعر
۲۱۲۸
۱
پاره پاره تن

همــراه اشكـم ، اسيـرآهـم
دستت فتـاده ، ميـان راهـم
صحرا زخون ،تولاله گون است
دلم زداغت، غرقه بخون است
اي علمدارم زپا افتاده اي تو
پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(۲)


باآتش دل، بـا اشك ديـده
بوسه زدم بر، دست بريده
عطروجودت، آيـد زصحرا
آيدبگـوشم صـداي زهـرا
اي علمدارم زپا افتاده اي تو
پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(۲)


درخون تورامن، وقتي كه ديدم
پشتم شكست وازغم خميدم
سرو رشيـدم، بـرروي خـاكي
باتن بي دست، بس چاك چاكي
اي علمدارم زپا افتاده اي تو
پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(۲)


صدچشمه خون از، تنت روان است
داغت برايم، بسي گران است
بـرديـدة تـو، تيـري نشستـه
درپيش چشم، پهلـوشكستـه
اي علمدارم زپا افتاده اي تو
پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(۲)


رخسارة تو،درخـون نشستـه
عمود دشمن، فرقت شكسته
چه سازم اي گل، بااينهمه غم
جسمت برادر، پاشيده ازهم
اي علمدارم زپا افتاده اي تو
پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(۲)


تا كه زدستت ،رهـا علـم شـد
جسم شريفت، قلم قلم شد
برخيز وبنگر، حسيـن رسيـده
امّـا زداغ ، توقـدخميـــده
اي علمدارم زپا افتاده اي تو
پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(۲)


طفلان به خيمه، درانتظـارنـد
چه كس بگويد، عمـو نـدارند
مانده به سوي، خيمه نگاهت
سكينه مانده،چشمش براهت
اي علمدارم زپا افتاده اي تو
پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(۲)
جمعه ۲۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۷ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
استاد سید هاشم وفایی

نوحه وزمینه شهادت حضرت ابوالفضل _از درون خیمه ها آید صدای تشنگان
۲۳
دنبال کردن این شاعر
۱۸۴۲
۱
زمزمه، نوحه وزمینه شهادت حضرت ابوالفضل
از درون خیمه ها آید صدای تشنگان
ای سپهدارم برو بر خیمه ها آبی رسان

ای عموی مهربان
ای امید کودکان
جان من عباس من، جان من عباس من۲
________________________
حالیا که می روی سوی فرات آب آوری
گوییا جان برادر را تو با خود می بری

ای علمدار حسین
یار وغمخوار حسین
جان من عباس من....
_____________________________
آن قد وبالای تو آرامش اهل حرم
زود برگرد خواهرت زینب بماند محترم

چشم ما ماند براه
تا که برگردی تو ماه
جان من عباس من....
_____________________________
تا که بر گوش حسين او رسید ادرک اخا
برد رو به آسمان دست دعا خون خدا

ای خدا آب آب آورم
رحم کن من مضطرم
جان من عباس...
__________________________
چون رسیدش دست عباسش زتن افتاده بود
تیر در چشم وسر وتن پر زخون، جان داده بود

در کنار اونشست
گفت که پشتم شکست
جان من عباس....

شعر:اسماعیل تقوایی
سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۰ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

متن شعر حضرت اباالفضل (ع) محرم ۹۸ (آوار تنهایی) -(علمـدارم فتـاده بر زمیـن است)
۲۲
دنبال کردن این شاعر
۳۳۵۳
۳
علمـدارم فتـاده بر زمیـن است
جـدا دسـت یـل ام البنیـن است
بـه فـرق او عمـود آهنیـن است
شکسته سر دونیمه از جبین است
******
در ایـن آوار تنهـایـی
برادر جان تو سقـایـی
حـرم را کن پذیـرایـی

در این غوغای بی یاری
ندارم جـز تو سـرداری
نمــا بـاز آبــرو داری

ابالفضلـم علمـدارم نباشـد وقـت خوابیـدن
که بی تو قوّت جانش گسسته خواهرم زینب

دلم بی تاب گلم بی آب
دوباره یاوری کن مهربان عبـاس

هـوا دلگیر علـم برگیر
حرم در چنگ مردانی خدا نشناس

جـدا دسـت یـل ام البنیـن است
علمـدارم فتـاده بر زمیـن است
******
در این دشـت بلاپـرور
منـم بی یار و بی یـاور
غمـت را کی کنم بـاور ؟

علم را از زمیـن بـردار
ابـالفضـل علمـبــردار
علـم بـردارِ سـر بر دار

علمـدارم حرم بی تو ببین گردیده بی سامان
که از درد فـراق تو شکستـه خواهـرم زینب

تو سقـایی تو آقـایی
به پا خیز و دوباره حملـه کن آغاز

منم تنها در این صحرا
عطش افکنـده آتش ، کو پر پرواز ؟

بـه فـرق او عمـود آهنیـن است
علمـدارم فتـاده بر زمیـن است
******
در این صحرای پاییزی
در این دریای خونریزی
بـرادر ، بر نمی خیـزی ؟

امیـدم بـوده دسـت تو
نشستم با شکسـت تو
شکستم با نشسـت تو

برادر جان روم بی تو چگـونه تا حرمـگاهان؟
که در خیمه به امیدت نشستـه خواهرم زینب

دلم غمگین غمت سنگین
نـدارم ای بـرادر جان غمـت باور
دلت مجنون سرت پر خون
حـرمگـاه انتظـار مشـک آب آور

شکسته سر دو نیمه از جبین است
علمـدارم فتـاده بر زمیـن است
******
در این وادی شدم تنها
منم با کوهی از غـم ها
به کـام تشنـه بر دریـا

ببیــن آوای دلگیــرم
کنـار طفـل بی شیـرم
کمی بعد از تو می میرم

شود شیعـه عـزادارت به دنیا تا صف محشـر
چنان شالی که بر گردن ببسته خواهرم زینب

تو بر خاکی دو صد چاکی
منم دلخستـه ای با ماتمـت همزاد
به آغـازت به پـروازت
همیشه سروری در این عطش آباد

به دیدارش سـرایم آتشیـن است
علمـدارم فتـاده بر زمیـن است
چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
محمدرضا سروری

واحد شب تاسوعا -(بیایدبریم زیارت حرم سقای تشنه لب)
۲۲
دنبال کردن این شاعر
۲۶۷۷
۳
واحد حضرت عباس علیه السلام

بیایدبریم زیارت حرم سقای تشنه لب
شوربگیریم همه زیر علم سقای تشنه لب
فیض بگیریم ازحرم و کرم سقای تشنه لب

دوباره ابالفضل پای روضه های تو دم میگیرم
دوباره باذکر ابوفاضل شوروماتم میگیرم
ذکرلب اهل حرم عموووو
آب به خیمه نرسید به فدای سرت

بیاید بریم کرببلا حرم تک یل ام البنین
توی حرم گریه کنیم به یاد تک یل ام البنین
میخوام بخونم براتون روضه تک یل ام البنین

بمیرم برای پسر حیدرامیرالمومنین
آقام ازروی اسب باصورت افتاده برروی زمین
رقیه توخیمه میگه عمووووو
آب به خیمه نرسید....

بیایدبریم کرببلا حس کنیم عطرگل یاس و
بیاید بریم کرببلا حس کنیم ؛شور واحساس و
بیایدبریم کرببلا ببینیم، کف العباس و

میخواست آب بیاره نانجیبادستاشو بریدن
مشکو پر زآب کرد اما گرگا مشکشو دریدن
سکینه باگریه میگه عموووو
آب به خیمه نرسید.....

بیایدعزاداری کنیم کربلا قحطی آبه
اونیکه خونجگرتره ازهمه بی بی رُ بابه
آخه روی دست پدراصغرش خیلی بیتابه

غریبی ِ ارباب دل اهل حرم و کباب کرد
باتیرسه شعبه حرمله اصغرش و سیراب کرد
صدای گریه علی عموووو
آب به خیمه نرسید.....
دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰:۲۶ نوشته شده توسط حسن نازپرور
شاعر:
حسن نازپرور

شب هشتم ماه محرم

سبک زمینه روضه ای حضرت علی اکبر(ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی -(با رفتنت ای اکبرم، "نور حرم رفت ۲")
۲۷
دنبال کردن این شاعر
۷۲۸۹
۱۰
با رفتنت ای اکبرم، "نور حرم رفت ۲"
بال و پرم بودی ولی، "بال و پرم رفت ۲"

ای قوت قلب حرم
ای نور چشم مادرم
پاشو بریم ای اکبر من

پاشو غریبی‌مو ببین
پاشو دیگه از رو زمین
پاشو بریم پیغمبر من

این دفعه گرگا یوسف دریدن
باید بسازم با دل بریدن

" وَلَدی وَلَدی وَلَدی وَلَدی "


با ناله‌هات توی حرم، "تاب‌وتب افتاد ۲"
بابای پیرت بی‌هوا، "از مرکب افتاد ۲"

سخته چقد داغ جوون
از زانوهام رفته تَوون
صورت رو صورتت میذارم

داغت شکست پشت منو
جسم کَمت کشته منو
داره میره صبر و قرارم

دشمن با خنده میزد کنایه
قرآنت آخر شد آیه آیه

" وَلَدی وَلَدی وَلَدی وَلَدی "


از سفره‌ی کرامتت، "پر شده صحرا ۲"
پاشو ببین بالاسرت، "اومده زهرا ۲"

میشه مگه یادم بره
سنگینی خود و زره
آورده بود جونت را بر لب

دور از نگاه خیمه‌ها
می‌پیچمت توی عبا
ای وای اگه زینب ببینه

میبینی از پا افتاده بابا
مثل تو قلبم شد اِرباً اِربا

" وَلَدی وَلَدی وَلَدی وَلَدی "

*شاعر: محمدحسین مکارم

باز دل‌شوره‌ای افتاده به جانم چه کنم؟
تندتر می زند آخر ضربانم چه کنم؟

پسرم رفته و چندی است از او بی خبرم
باز هم بی خبری بُرده امانم چه کنم؟

همۀ ترسم از این است: صدایم بزند
دیر خود را به کنارش برسانم چه کنم؟

گرگ‌ها دور و بر یوسف من ریخته‌اند
پدری پیرم و افتاده جوانم چه کنم؟

به زمین خورده انار من و صد دانه شده
جمع باید کنم او را و ندانم چه کنم

*شاعر: محسن عرب خالقی
شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۵ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
محسن عرب خالقی

شهادت حضرت علی اکبر(ع) -( یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید)
۲۴
دنبال کردن این شاعر
۲۶۵۸
۱

یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید
یا که بردید به تشییع پدر را نبرید

پدری داغ جوان دید ملامت نکنید
روی زانو اگر افتاد شکایت نکنید

چون‌رمق نیست تکانی بدهد پایش را
پس بگیرید همه زیر بغل هایش را

نکند ناله که زد طبل برایش بزنید
جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید

آی مردم جگر سینه زنان غم دارد
غم سنگین شب هشت محرم دارد

غم ان لحظه که ارباب به شهزاده رسید
ولدی گفت نشست و ز جگر ناله کشید..

ای جوانمرد، جوانمرگ شدی یا نشدی؟
پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی

خنده ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است
نیستی و همه دشت، پیمبر شده است

زرهت حرز علی داشت،دریدند چرا
گرگها چنگ به روی تو کشیدند چرا

داغ سنگین تو را شانه من تاب نداشت
تشنه بودی، پدر تشنه تو آب نداشت

قوت چشم تر من، کمرم را نشکن
حرمت ریش من و اهل حرم را نشکن

نیزه نگذاشت که آه تو پایان برسد
جان به لبهای تو ای محتضر آسان برسد

مانده ام با تو و اینگونه گرفتار شدن
رشته رشته شده ای مثل عبای تن من

آیه ها چیده شد افسوس که کوثر نشده
نه هنوز این تن پاره علی اکبر نشده

زخم های تنت از موی سرت بیشتر است
بردن پیکر تو کارهزاران نفر است

چشم زد قامت طوبای تورا چشم حسود
پای جسم تو می افتادم اگر عمه نبود

سه شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۱ نوشته شده توسط محدثه محمدی
شاعر:
سید پوریا هاشمی

نوحه شهادت حضرت علی اکبر -(می روی ای پسر کمی آهسته تر)
۲۳
دنبال کردن این شاعر
۸۸۷۱
۱۰
نوحه شهادت حضرت علی اکبربه سبک(همه جا کربلا..)
می روی ای پسر کمی آهسته تر۲
قدمی ره برو پیش چشم پدر۲
ولدی یا علی ولدی یا علی۲
_________________؛؛؛
سوی میدان رود شبه پیغمبرم
من به دنبال او پدری مضطرم
ولدی یا علی....
_____________________
وای بر من چرا ابتا گو شده
نکند دشمنش چیره بر او شده
ولدی یا....
_____________________
ای علی آمده پدرت در برت
پاره پاره شده پس چرا پیکرت
خیز واز جا بگو سخنی جان من
شادمان کن مرا روح وریحان من
ولدی یا علی....
_______________________
بوده ای ای علی حاصل عمر من
خیز از جا شرر بر وجودم مزن
بین علی گریه ام، خنده دشمنم
برسر نعش تو خسته جان می کنم
ولدی یا علی......
____________________
عمه ات آمده بهر دلداریم
دیده حال مرا آمده یاریم
خواهرانت همه منتظر درحرم
بی اذان گو شده ای علی لشگرم
ولدی یا علی....

شعر:اسماعیل تقوایی
دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۲۵ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه سینه زنی و زنجیر زنی حضرت علی اکبر -(رود به میدان اکبر آن مه خوش سیما)
۲۲
دنبال کردن این شاعر
۹۲۶۳
۱۶
رود به میدان اکبر آن مه خوش سیما
خیره شده چشم شاه به آن قدو بالا
آن مه خوش سیما،آن مه خوش سیما
کند دعای خیری پشت سرش مولا
ز هیبتش لرزیده جان و تن اعدا
آن مه خوش سیما،آن مه خوش سیما

گویا که پیمبر شده عازم سوی میدان
ذکر لب اکبر همه دم آیه ی قرآن
او تازه جوان است،او تازه جوان است

لاله ی لیلایی،عزیز زهرایی(۲)

ایا گروه اعدا منم گل احمر
عزیز جان مولا منم علی اکبر
منم گل احمر،منم گل احمر
برای احقاق حق شوم چو گل پرپر
شوم فدای راه مکتب پیغمبر
منم گل احمر،منم گل احمر

این پیکر و این جان من و نیزه و خنجر
با تیغ دودم می شوم همچون گلِ پرپر
من پور حسینم،من پور حسینم

لاله ی لیلایی،عزیز زهرایی(۲)

بیا بیا ای بابا برس به فریادم
سرم به زانو گیرو دمی بکن شادم
برس به فریادم،برس به فریادم
بیا به ضرب نیزه ز مرکب افتادم
دمی بیا ای بابا بکن تو امدادم
برس به فریادم ،برس به فریادم

بنگر که نشان از بدنم در دل صحراست
دل منتظر وصلت پیغمبر و زهراست
بابای غریبم،بابای غریبم

لاله ی لیلایی،عزیز زهرایی(۲)

وحید زحمت کش شهری
پنج شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۵ نوشته شده توسط وحید زحمت کش شهری
شاعر:
وحید زحمتکش شهری

نوحه های دهه ی اول محرم۹۸(حضرت علی اکبر ع) -(ای گل لیلا علی،هستی زهرا علی)
۲۱
دنبال کردن این شاعر
۴۸۳۲
۸
ای گل لیلا علی،هستی زهرا علی
یاور دین خدا،همچنان بابا علی
خلقا و خلقا چنان پیغمبری
در شجاعت همچو جدت حیدری
یا علی اکبر مدد۲

ای تو شمس مشرقین،ای به لیلا نور عین
ای گل باغ ولا،بر تو می نازد حسین
ای که هستی اسوه ی مهر و وفا
اولین مقتول دشت کربلا
یا علی اکبر مدد۲

از همه خوبان سری،از همه دل می بری
همچو بابایت حسین،خوب و بد را می خری
امشب از لطف تو مهمان توام
یا علی ریزه خور خوان توام
یا علی اکبر مدد۲

در ره دین خدا،کرده ای جانت فدا
یا علی اکبر تویی،شمع جمع شهدا
ای که هستی قهرمانی بی بدیل
از بنی هاشم تویی اول قتیل
یا علی اکبر مدد۲

شور محشر شد به پا،در میان خیمه ها
در وداع اکبر است،ناله ی واویلتا
جملگی اهل حرم با اشک و آه
می رود اکبر به سوی قتلگاه
یا علی اکبر مدد۲

ای شهید اولین،حامی قرآن و دین
در وداعت یا علی،محشر کبری ببین
ای که از خوبان عالم برتری
می روی اما دلم را می بری
یا علی اکبر مدد۲

ای تمام حاصلم،در غمت خون شد دلم
می روی اما بود،دوری از تو مشکلم
در فضا پیچیده عطر و بوی توست
می روی اما دل من سوی توست
یا علی اکبر مدد۲

ای علی اکبرم،کن نظر چشم ترم
در کنار پیکرت،بین که خم شد کمرم
بعد تو از زندگی سیرم علی
جان زینب بی تو می میرم علی
یا علی اکبر مدد۲
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۷ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
رضا یعقوبیان

شب هفتم ماه محرم

واحد یا زمزمه حضرت علی اصغر علیه السلام -(لالا لالا گل پونه ، لالایی چشمات گریونه)
۲۴
دنبال کردن این شاعر
۴۶۰۲
۲
لالا لالا گل پونه ، لالایی چشمات گریونه
دل من کاسه ی خونه ، علی علی لالای

لالایی می خونم برات ، میمیرم پای گریه هات
گلایه دارم از فرات علی علی لالای

لالایی ، عمو نیومده حرم
لالایی، رو خاکه دستای قلم
لالایی ، افتاده هم مشک و علم
لالایی

-----------------

بمیرم حال تو بده ، تب تو بالا اومده
لبای تو ترک زده علی علی لالای

نفسات گرمه آتیشه، دعا کن مستجاب میشه
آسمون کاش بارونیشه علی علی لالای

لالایی دووم بیار کبوترم
لالایی ببین غریب و مضطرم
لالایی نمونده آبی تو حرم ، لالایی

علی علی لالای...

-------------
حرمله کمون اومد، پسرم به زبون اومد
ناله از آسمون اومد علی علی لالای

دست بابا پر خونه ، دل خیمه پریشونه
لالا لالا گل پونه ، علی علی لالای

لالایی ، نبینمت رو نیزه ها
لالایی ، بامن تو کوچه ها نیا
لالایی ، نیفتی زیر دست و پا
لالایی
پنج شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۳ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
حسین رحمانی

زمينه شهادت حضرت علي اصغر سلام الله عليه محرم ۹۸ -(يه دنيا حرفِ نا گفته ، ميونِ چشمِ ترمه)
۱۸
دنبال کردن این شاعر
۱۹۲۶
۸
يه دنيا حرفِ نا گفته ، ميونِ چشمِ ترمه
به اين دلم افتاده ، لالائيه آخرمه

زود بود ، تو رو از شير بگيرم علي
مادر ، شرمندتم بميرم علي
از اون ، رو زيكه اومده حرمله
به اون ، تيرِ سه شعبه خيرم علي ....

بد جوري دلشوره دارم از سپاه حرمله
بد جوري دلشوره دارم از نگاه حرمله
بد جوري دلشوره دارم از سلاحِ حرمله


آه ، لالايي لالايي بخواب مادر


ديدم رو دست بابات ، چطور داري ميخندي
ديدم چطور چشماتو ، آروم آروم ميبندي

مُردَم ، زخم گلوتو ديدم علي
دست و ، پا ميزدي ميسوختم علي
حيف شد ، رفتي به تن نكردي مادر
واست ، پيرهني رو كه دوختم علي

چي ميشد كه ميرسوندن به لبات يك قطره آب
مثل بابات آسمون و ميديدي دود و سراب
پيش چشماي ترم كشتن تو رو واسه ثواب


آه ، لالايي لالايي بخواب مادر


قهري با مادرت علي ، چرا مادر پر كشيدي
مگه ازم بدي ديدي ، كه روي نيزه خوابيدي

تو قبر ، خودم گذاشتم بدنت و
يادم ، نميره ناخن زدنت و
تيره ، حرمله نگذاشت كه ببينم
آخر ، من به زبون اومدنت و

رفتي و طعنه به اشكاي منه مادر زدن
جون دادم تا كه براي نبش قبرت اومدن
من خودم ديدم كه دعوا بود براي اين بدن...

آه ، لالايي لالايي بخواب مادر


صلوات الله عليهم اجمعين
لعنة الله علىٰ اعدائهم اجمعين
التماس دعا
كربلا - ذي الحجة ٩٨
چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۴ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
عباس میرخلف زاده

نوحه شب هفتم (حضرت علی اصغر) _غوغای العطش خیمه بپا شد
۱۸
دنبال کردن این شاعر
۲۶۷۳
۷
نوحه شب هفتم(حضرت علی اصغر)
غوغای العطش،خیمه بپا شد۲
مادرشش ماهه،گرم دعا شد۲
لای لای علی لای لای ای علی اصغر۲
____________________________
میان گهواره، اصغر بیتابست
لبش خشک وکامش، تشنه ی آبست
لای لای...
___________________________
تا عمویش عباس،آبی بیارد
خدا کند قدری،باران ببارد
تلظی می کند،اصغر بی شیر
به وعده ی عمو،دل می سپارد
لای لای..
__________________________
با بابایش اصغر،رفته به میدان
شایدگیرد بابا، آبی از عدوان
تیری آمد اصغر،سیرابِ خون شد
ربابه در خیمه،زارومجنون شد
لای لای..
_____________________؛____
قنداقه ای خونین،بردست بابا
نجوا دارد با او،زاده زهرا
حالا چسازم من،نور دو عینم
بابای تنهایت،بابا حسینم
لای لای...
جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۶ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه های دهه ی اول محرم۹۸(حضرت علی اصغر ع) -(تو گل پیغمبری،تو گلاب کوثری)
۱۷
دنبال کردن این شاعر
۳۰۶۸
۶
تو گل پیغمبری،تو گلاب کوثری
نور چشم زینبین،تو علی اصغری
باب حاجات جهانی یا علی
بر همه آرام جانی یا علی
یا علی اصغر علی۲

ای گل پرپر علی،لاله ی احمر علی
پاره ی قلب حسین،شیرخوار اصغر علی
از کرم مهمان تو هستم علی
ریزه خوار خوان تو هستم علی
یا علی اصغر علی۲

نام تو رمز حیات،زینت ارض و سمات
از کرامات خدا،تو شدی باب النجات
شد عجین مهر و ولایت با گلم
آمدم سوی تو مولی با دلم
یا علی اصغر علی۲

هستی خون خدا،عطر و بوی کربلا
میهمان تو منم،ای گل زهرا نما
سوی تو مولی الموالی آمدم
کن نظر با دست خالی آمدم
یا علی اصغر علی۲

ای ولایت را گلاب،یا علی اصغر بخواب
من بمیرم تو شدی،تشنه ی یک قطره آب
روز عاشورای خونین جای شیر
حرمله زد از عداوت بر تو تیر
یا علی اصغر علی۲

ای مرا ماه منیر،در صف هیجا چو شیر
بعد داغت یا علی،گشته بابای تو پیر
دیگر از این زندگی سیرم علی
از غم داغ تو می میرم علی
یا علی اصغر علی۲
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۱ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
رضا یعقوبیان

نوحه حضرت علی اصغر -(آماده ام آماده ی جهادم )
۱۶
دنبال کردن این شاعر
۱۹۸۳
۱
نوحه سنتی حضرت علی اصغر
آماده ام آماده ی جهادم۲
در راه تو سر را به کف نهادم۲
بابا ببر میدان سرباز شش ماهه۲
بابای مظلومم بابای مظلومم۲
___________________
هل من معینت را که من شنیدم
از بین گهواره برون پریدم

بابا مشو غمگین اصغر شود یارت۲
بابای مظلومم...
______________________
ای حرمله تیر خودت کمان گیر
آماده ی رزمم مکن تو تاخیر

سرباز میدانم بر کف بود جانم
بابای مظلومم....
_______________________
سیراب از خون گلوی خویشم
جانم شده بابا فدای کیشم

جان در رهت دادم مسرور ودلشادم
بابای مظلومم....
_________________________
ای اصغرم رفتی و دل کبابم
از بهر تو شرمنده ی ربابم

رویی ندارم تا بر خیمه بر گردم
شش ماهه ی پرپر بابا علی اصغر
بابای مظلومم....

شعر:اسماعیل تقوایی
یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۵ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

شب ششم ماه محرم

نوحه شهادت عبدا.. ابن الحسن _دست عبدا..در دست عمه دارد نظاره حال عمو جان
۲۲
دنبال کردن این شاعر
۲۷۰۸
۶
نوحه شهادت عبدا..بن حسن
دست عبدالله،دردست عمه،داردنظاره،حال عمو جان
می بیندعمو،بنشسته برخاک،روسوی خیمه،با چشم گریان

ای عمو جانم ای عمو جانم، ای عموجانم،ای عمو جانم۲
______________________________
گوید ای عمه،کن رها دستم،تا کنم یاری،عمو حسینم
بشنو صدای، هل من معینش،یاری ندارد،نور دو عینم
ای عمو....
______________________________
دشمن از هر سو،حمله آورده،با تیغ ونیزه،برعمو جانم
ترسم ای عمه،من که یتیمم،در کرببلا،بی عمو مانم
ای عمو...
______________________________
آمدم عمو، تا مثل قاسم،شهد شهادت ،نوشم برایت
همچو عمویم،در رهت افتد،دستم از پیکر،گردم فدایت
ای عمو....
_____________________________
آه وواویلا،حسین مظلوم،پیکری بی جان،دارد درآغوش
کنار خیمه،زینب از غم،یتیم حسن،گردیده مدهوش

شعر:اسماعیل تقوایی
شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۶ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه شب پنجم (عبدا.. ابن حسن _عمه زینب بین عمویم مانده تنها بین میدان
۲۱
دنبال کردن این شاعر
۳۰۲۶
۴
زمزمه ونوحه شب پنجم(عبدا..ابن حسن)
عمه زینب، بین عمویم،مانده تنها،بین میدان۲
دیده گریان،با تنی زار بر لبش نام شهیدان۲
ای عمو جان،ای عمو جان، ای عمو جان، ای عمو جان۲
____________________________
سایه ی او،بعد بابا،هر زمان رو،ی سرم بود
وقت سختی،پدرانه، همچو بابا، در برم بود
ای عمو جان....
___________________________
یک نفر باشد عمویم دشمنان دو رش فراوان
طاقت ماندن ندارم کن رهایم سوی میدان
ای عمو جان...
_____________________________
ای عمو جان آمدم که،چون سپر باشم برایت
تا کنم هم،چون برادر، جان نا قابل فدایت
ای عمو جان....
____________________________
بر روی صدر عمویش، جان او از، تن رها شد
آخرین سرباز دینش این یتیم مجتبی شد
ای عمو جان...

شعر:اسماعیل تقوایی
چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

زمزمه وزمینه شب پنجم(عبدا.. ابن حسن) _ببین ای عمه...
۱۹
دنبال کردن این شاعر
۲۳۴۲
۳
ببین ای عمه، عموجانم،مانده بی یار ونا توان باشد
دل او بهرحرمها وکودکان آن ناگران باشد
عمو جان من شده خسته
بمیرم بر خاک بنشسته
عمو جانم ای عمو جانم..عمو جانم ای عمو جانم۲
_____________________________
چو بابا پیش خدا پر زد،بوده او در دنیا امید ما
نوازش ها کرده او ما را،بوده بر خوشبختی نوید ما
ببین عمه او شده تنها
رهایم کن تا روم آنجا
عمو جانم....
______________________________
ببین عمه دورش از هرسو، گرگ خونخواری،رو به او آید
از آنها شمشیر و تیر وسنگ،بیشمارانه،بر عمو آید
نگاهش افتاده سوی من
ندارد یاری عموی من
عمو جانم ای...
______________________________
عمو جانم آمدم میدان، بار دیگر گیرم،در آغوشت
سرم روی سینه ات بگذار،تا شوم از عطر تو مدهوشت
جداگردد دستم از پیکر
فدای تو ای مه انور
عموجانم ای...
__________________________
عجب جایی گشته قربانگاه بهر عبدا...،آه و واویلا
نشیند شمر لعین آنجا،سینه ی مولا آه وواویلا

چه می سازد خواهرش زینب
بده صبری را به او یارب
حسین جانم ای حسین جانم۲

شعر:اسماعیل تقوایی
سه شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۷ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن(ع) محرم۹۸ -(دیگر از غصه دل بی شکیب است)
۱۷
دنبال کردن این شاعر
۱۷۴۸
۴
دیگر از غصه دل بی شکیب است
عمه بنگر عمویم غریب است

غوطه ور در بین خون افتاده تنها
عمه جان دستم رها کن جان زهرا

عمه... شد خضاب از خونْ سر و روی امامم
عمه... کربلا پُر گشته از بوی امامم
عمه... می رَوَم سوی امامم

ای عموجانم ثارالله

ای عمو آخرین یاور آمد
تا سر کوی تو با سر آمد

آمدم که تا ابد باشم کنارت
آمدم بوی حسن گیرد مزارت

جانا... من به پایت هست خود را می گذارم
جانا... این دل سرمست خود را می گذارم
جانا... دست خود را می گذارم

ای عموجانم ثارالله
چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
بهمن عظیمی

زمزمه ی محرم -(خریده ام ز جان بلای تو. تمومِ رنجِ کربلای تو)
۲۳
دنبال کردن این شاعر
۱۴۷۸

# شب_چهارم_واحد_محرم_۹۹
#طفلان_حضرت_زینب_س

◾️بنداول

بین دو گلِ خواهرت آماده ست
هر یکی شون چو شیرِ آزاده ست
خدا به عشقِ تو مرا داده ست
دهم به راهت (۲)
نیّتِ قلبم و که می دونی
میخوام کنم بَرا تو قربونی
برای من عزیزتر از جونی
عزیز برادر (۲)
نبینمت تو اوجِ غم هایی
نبینمت غریب و تنهایی
نبینمت تو چنگِ اعدایی
خواهر فدایت (۲)

◾️بند دوم
ببین حسین حالِ پریشونم
دلِ شکسته چشمِ گریونم
قابل بدون گلای خندونم
برادرِ من(۲)
شنیده ام تا که صدای تو
خریده ام ز جان بلای تو
تمومِ رنجِ کربلای تو
برادرِ من(۲)
دو طفلِ من تا ز فرس افتاد
مرغِ دلت توی قفس افتاد
دیدم که جانت از نفس افتاد
برادرِ من(۲)

◾️بند سوم
دو غنچه‌ی گلم شده پرپر
فدای تارِ موت عون و جعفر
این بوده حاجتِ دلِ خواهر
برادر من(۲)
دور از نگات تو خیمه میمونم
تا نبینی این چشمِ پُر خونم
از داغِ گلهام روضه میخونم
عزیز خواهر(۲)
تو رو به زخمِ سینه ی مادر
به آهِ لبهای علی اصغر
خجالتم نده از این بیشتر
برادر من(۲)

#هستی_محرابی
#شب_پنجم_ادامه_دارد
#شب_چهارم_ادامه_دارد
یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۰ نوشته شده توسط هستی محرابی
شاعر:
هستی محرابی

مرثیه طفلان حضرت زینب(س) -( مادر! ز آقا و مولای جهان رخصت بگیر)
۱۹
دنبال کردن این شاعر
۱۷۱۱

مادر! ز آقا و مولای جهان رخصت بگیر
لطف کن از بهرِ این دو نوجوان رخصت بگیر

ما دو تا را پر بده در آسمانِ کربلا..
بهرِ پرواز از میانِ آشیان رخصت بگیر

جانِ ما را پیش کش کن برای شاهِ دین
جانِ ما ناقابل است از شاهمان رخصت بگیر

تابِ ماندن نیست اصلاً ای صبورِ اهل بیت
خواهشاً از بهرِ این دو ناگران رخصت بگیر

یک قسم بر مادرت وا می کند صدها گره
گر که مقدور است با قدّ کمان رخصت بگیر

ما دو تا راخرج کن پای حسین ابن علی
پس بیا تا که توان داری توان رخصت بگیر

می رسد بر گوشمان انگار نجوای علی..
تا شود راضی امیر مؤمنان رخصت بگیر

با شهادت سربلندت می کنیم ای عاقله
بهرِ ما از این امام مهربان رخصت بگیر

سه شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۴۶ نوشته شده توسط محدثه محمدی
شاعر:
محسن راحت حق

سبک سنتی یک ضرب طفلان زینب(س) -(دو طفل خواهرت فدای اصغرت)
۱۵
دنبال کردن این شاعر
۲۸۰۲
۵
دو طفل خواهرت فدای اصغرت
بگردان هر دو را دورِ سرت
به خیمه می نشینم که شرمت را نبینم۲
برادر جان برادر۳
حسین تا زنده ام ز تو شرمنده ام
ز هر دو طفل خود دل کنده ام
قبولم کن برادر مکن شرمنده خواهر۲
برادر جان برادر۳
تو هستی جان من مهِ تابان من
فدای تو من و طفلان من
برادر کن عنایت به خواهر زاده هایت۲
برادر جان برادر۳
بده رخصت به من بپوشانم کفن
به عشق تو به جسم این دو تن
که قربانِ تو گردند شهیدان تو گردند۲
برادر جان برادر۳

پنج شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۳۹ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
مهدی مقیمی

نوحه های دهه ی اول محرم۹۸(فرزندان حضرت زینب س) -(من به تاب و در تبم،در غمت جان بر لبم)
۱۵
دنبال کردن این شاعر
۲۱۳۱
۱
من به تاب و در تبم،در غمت جان بر لبم
ای گل زهرا نگر،زینبم من زینبم
ای برادرجان فدایت یا حسین
هدیه آوردم برایت یا حسین
ای برادر یا حسین۲

یا حبیبی یا حبیب،ای به درد من طبیب
با دو هدیه آمدم،سوی تو یار غریب
من که هستم دختر بنت رسول
این دو هدیه یا حسین جان کن قبول
ای برادر یا حسین۲

من گرفتار توام،خسته بیمار توام
ای امید عالمین،با دو گل یار توام
ای که هستی بر علی نور دو عین
کن قبول این هدیه هایم یا حسین
ای برادر یا حسین۲

این دو فرزندان من،جانفدای اکبرند
تا دم آخر حسین،ریزه خوار اصغرند
ای که هستی بر همه عالم امیر
این گلانم را حسین از من بگیر
ای برادر یا حسین۲

این دو گل در راه تو،یا حسین پرپر شوند
در میان بحر خون،غرق خون بی سر شوند
گرچه هستند هر دو بر زینب امید
نزد زهرا روسپیدم روسپید
ای برادر یا حسین۲
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۰ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
رضا یعقوبیان

نوحه وزمزمه شهادت قاسم بن الحسن _یکدم اجازه ای میدان روم عمو
۸۲
دنبال کردن این شاعر
۳۵۴۹
۵
زمزمه ونوحه قاسم ابن الحسن
یکدم اجازه ای، میدان روم عمو
تا بهر خود کنم، من کسب آبرو

شیر جمل بود، بابای من حسن
رزم آوری زاو، گردیده سهم من
جانم عمو عمو، جانم عمو عمو، جانم عموعمو۲
________________________
بگرفته قاسمش، مولا حسین به بر
ریزد سرشک خون، بهرش زهر بصر

او یادگاری اش، مانده ز مجتباست
حالا روان سوی، میدانی از بلاست
جانم عمو عمو....
_________________________
زیبای خیمه ها، مستانه میرود
بی خودو بی زره، جانانه می رود

ریزد به پشت او، زینب ز دیده آب
مادر به خیمه ها، حالش شده خراب
جانم عمو عمو.....
___________________________-
مرگست بهر من، احلی من العسل
‌بابای من بود، شیر یل جمل

بهر عمو حسین،خود را فدا کنم
بر اکبر جوان، من اقتدا کنم
جانم عمو عمو....
___________________________
قاسم صدا زده، ای شاه دادرس
افتاده ام ز اسب، فریاد من برس

زیر سم ستور، له‌ استخوان او
از پیکرش برون، گردیده جان او
جانم عمو عمو...

شعر:اسماعیل تقوایی
سه شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۳ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت قاسم ابن الحسن _قصد میدان کند قاسم مه جبین
۳۰
دنبال کردن این شاعر
۶۰۷۶
۱۱
قصد میدان کند قاسم مه جبین۲
دیده گریان بود در پی اش شاه دین۲
ای عمو ای عمو ای عمو ای عمو۲
_____________________________
نوجوان حرم ای گل یاسمن
می بری جان من ای یتیم حسن
سوی میدان روی بی کلاه وزره
بر دلم اینچنین قاسم آذر مزن
ای عمو.....
______________________________
نگهت می کند مادر خونجگر
سینه وسر زند بهرتو ای پسر
عمه ات می کند قاسمش را دعا
با دلی خون کند قامتت را نظر
ای عمو...
_____________________________
گفت من قاسمم رو به قوم دغا
پسرمجتبی نوه ی مرتضی
پدر من حسن بوده شیر جمل
آمدم تا کشم خصم خون خدا
ای عمو....
___________________________
جنگ خوبی نمود آن گل نازنین
لیک با ضربه ای گشت نقش زمین
ای عمو جان بیا رس به فریاد من
زیر نعل ستور شدم از روی زین
ای عمو....
_____________________________
سوی میدان دوید شهدا را امیر
گرتواند دهد مددی بچه شیر
تا رسیدی عمو بر سرقاسمش
جان زکف داده بود آن مه بی نظیر
ای عمو....

شعر:اسماعیل تقوایی
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۰ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه شب ششم (حضرت قاسم) _آماده گشتم ای جان جانان
۲۶
دنبال کردن این شاعر
۳۷۴۲
۱۳
نوحه وزمزمه شب ششم(حضرت قاسم)
آماده گشتم ای جان جانان
اذنم بده تا روم به میدان
طاقت ندارم دوری اکبر
خواهم سر آید این درد هجران
مظلوم عمو جان،مظلوم عموجان،مظلوم عمو جان، مظلوم عمو جان ۲
______________________________
من ازسبوی عشق تو مستم
ای بعد بابا تمام هستم
شوق شهادت بین در وجودم
دل دیگر از این دنیا گسستم
مظلوم عمو...
_____________________________
زینب بپوشان روی چو ماهش
یوسف در آمد از قعر چاهش
او می درخشد چون ماه تابان
حیران بماند دشمن سپاهش
مظلوم عمو....
____________________________
حالا که پا در میدان گذاری
بر تن چرا تو زره نداری
ای بچه شیرِ شیر جمل تو
شیرت حلالت،با این سواری
مظلوم عمو...
____________________________
بااینکه عمر تو در پگاهست
اندر مصاف تو یک سپاهست
این دل گواهی دارد عمو جان
بر تو شهادت پایان راهست
مظلوم عمو...
____________________________
از پشت اسبش پایین بیفتاد
آمد بگوش عمویش فریاد
ادرک عمو جان برس بدادم
قاسم تو در این ورطه جان داد
مظلوم عمو....

شعر:اسماعیل تقوایی
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۸ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه شب ششم (حضرت قاسم) _آماده گشتم ای جان جانان
۲۶
دنبال کردن این شاعر
۳۷۴۳
۱۳
نوحه وزمزمه شب ششم(حضرت قاسم)
آماده گشتم ای جان جانان
اذنم بده تا روم به میدان
طاقت ندارم دوری اکبر
خواهم سر آید این درد هجران
مظلوم عمو جان،مظلوم عموجان،مظلوم عمو جان، مظلوم عمو جان ۲
______________________________
من ازسبوی عشق تو مستم
ای بعد بابا تمام هستم
شوق شهادت بین در وجودم
دل دیگر از این دنیا گسستم
مظلوم عمو...
_____________________________
زینب بپوشان روی چو ماهش
یوسف در آمد از قعر چاهش
او می درخشد چون ماه تابان
حیران بماند دشمن سپاهش
مظلوم عمو....
____________________________
حالا که پا در میدان گذاری
بر تن چرا تو زره نداری
ای بچه شیرِ شیر جمل تو
شیرت حلالت،با این سواری
مظلوم عمو...
____________________________
بااینکه عمر تو در پگاهست
اندر مصاف تو یک سپاهست
این دل گواهی دارد عمو جان
بر تو شهادت پایان راهست
مظلوم عمو...
____________________________
از پشت اسبش پایین بیفتاد
آمد بگوش عمویش فریاد
ادرک عمو جان برس بدادم
قاسم تو در این ورطه جان داد
مظلوم عمو....

شعر:اسماعیل تقوایی
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۸ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

شب پنجم ماه محرم

رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم
رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم

رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی
نشان حرمله و خولی و سنان بدهم

دلم قرار ندارد در این قفس باید
کبوتر دل خود را به آسمان بدهم

عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو
من آمدم که حسن را نشانتان بدهم

عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است
خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم

سپر برای تو با سینه می شوم هیهات
اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم

مگر که زنده نباشم که در دل گودال
اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم

من آمدم که شوم حائل تو با عمه
مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم

عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان
جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم

کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم
عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم

صدای مرکب و نعل جدید می آید
عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم

فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر
که روی سینۀ مولای خویش جان بدهم

عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش
بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم

برای آنکه جسارت به پیکرت نشود
خودم لباس تنت را به این و آن بدهم

(مهدی مقیمی)

از نسل حیدرم، حسنی زاده ام عمو
از کوچکی به دست تو دلداده ام عمو
با سن و سال کوچکم آماده ام عمو
افتاده ای زمین و من افتاده ام عمو

حالا زمان مردی و پیکارم آمده
بابایم از مدینه به دیدارم آمده

کشته شدن به راه تو باشد سعادتم
چشم انتظار لحظه پاک شهادتم
من هم مدافع حرمم، از ارادتم
هوهوی ذوالفقار من اوج عبادتم

ابن الحسن فدای جراحات پیکرت
من مرده ام مگر که بیفتد ز تن سرت

دیدم بریده شد نفسِ ربنایِ تو
در زیر دست و پاست عمو دست و پای تو
می آمد از اَواخرِ مقتل صدای تو
از خیمه آمدم که بمیرم برای تو

خوردم قسم به فاطمه، تا زنده ام عمو
با سنّ کم برای تو رزمنده ام عمو

هرطور شد دویدم و بی حال دیدمت
در زیر چکمه ها چه بد اقبال دیدمت
اصلاً تو را بدون پر و بال دیدمت
وقتی رسیدم، در تهِ گودال دیدمت

دیدم که شمر روی تنت راه می‌رود
دارد نفس ز سینه ی تو آه، میرود

دستم اگر شکسته، فدایِ سرِ شما
این حنجرم فدای علی اصغرِ شما
امروز که فتادم عمو در برِ شما
شد زنده روضه های غمِ مادر شما

از مادرت شکست اگر پهلو ای عمو
از من بریده شد به رهت بازو ای عمو

(رضاباقریان)

کشته‌ی دوست شدن در نظر مردان است
پس بلا بیشترش دور و بر مردان است

یازده ساله ولی شوق بزرگان دارد
در دل کودک این‌ها جگر مردان است

همه اصحابِ حرم طفل غرورش هستند
این پسربچّه‌ی خیمه پدر مردان است

بست عمّامه همه یاد جمل افتادند
این پسر هرچه که باشد پسر مردان است

نیزه بر دست گرفتن که چنان چیزی نیست
دست بر دست گرفتن هنر مردان است

بگذارید «حسن» بودن او جلوه کند
حبس در خیمه شدن بر ضرر مردان است

گرچه «ابنُ‌الحسنم»؛ پُر شدم از ثارالله
بنویسید مرا «یابنَ‌اباعبدالله»

(علی اکبر لطیفیان)

پرستوی حریم کبریایم
کبوتر بچه ی آل عبایم

نمی ترسم اگر بارد به من تیر
که من با تیر باران آشنایم

انا بن المجتبی، ابن المصائب
بلی مردم یتیم مجتبایم

غم بابا ، غم عمه، غم طشت
خدا داند نمی سازد رهایم

اگر تیغی به دست آرم ببینند
که من نوباوه ی شیر خدایم

عمو فرمانده ی عشق است و من هم
بسیجی اش به دشت کربلایم

دگر رزمنده ای باقی نمانده
به غیر از من که یاری اش نمایم

به قرآن الهی کوثرم من
به قرآن حسینی هل اتایم

عمو بوی پدر دارد همیشه
عمو بوده پدر عمری برایم

عمو احساس من را درک می کرد
عمو می داد با رویش صفایم

عمو در قلب من عمری طپیده
عمو داده خودش درس وفایم

عموی مهربانم جای بابا
پسر می کرد همواره صدایم

خوشم رنگ عمو گیرم در این دشت
ز خون سرخ این دست جدایم

خوشم بر سینه ی او جان سپارم
الهی کن اجابت این دعایم

(سید محمد میر هاشمی)

شب چهارم ماه محرم

دو تازه جوان
دوباره در دل من خیمه عزا نزنید
نمک به زخم من و زخم خیمه ها نزنید
شکسته تر زمن پیر دیگر اینجا نیست
مرا زمین زده است اکبرم شما نزنید
برای آنکه نمیرم ز شرم مادرتان
میان این همه لبخند دست و پا نزنید
خدا کند که بگوید کسی به قاتلتان
فقط نه اینکه دو بی کس دو تشنه را نزنید
که در برابر چشمان مادری تنها
سر دو تازه جوان را به نیزه ها نزنید
حسن لطفی
دو غیرت اللهی
کودکانی عاشق و دلداده پروردم حسین
تا جوان گشتند قربان تو آوردم حسین
شیرشان دادم که شیر کربلای تو شوند
هر دو را نذر علی اکبرت کردم حسین
گر چه نا قابل ترین هدیه دو طفل زینبند
اذن تو درمان بود بر قلب پر دردم حسین
داغ این دو پیش مظلومی تو هیچ است هیچ
من پریشان تو بین قوم نا مردم حسین
کودکانم جای خود گر رخصتی بر من دهی
سینه و پهلو سپر دور تو می گردم حسین
غیرت این دو ز جنس غیرت سقای توست
هر دو را رزمنده راه تو پروردم حسین
در وجود این دو صبر و طاقت این درد نیست
بنگرند از کینه نیلی چهره زردم حسین
جواد حیدری
گل پسران زینب
آورده ام نذر علی اکبرش کنم
نذر علی نشد سپر حنجرش کنم
گل های باغ زندگی ام را یکی یکی
نذر دهان خشک علی اصغرش کنم
در راه او برای خدا دل خوشی خود
نذر دل شکسته آب آورش کنم
آورده ام گل پسران ام برای چه؟
آورده ام تا که فدای سرش کنم
اصلا بزرگ کردم شان من به این امید
سربازهای کوچک این لشگرش کنم
او دست رد به سینه خواهر نمی زند
می خواست یادی هم فقط از مادرش کنم
علیرضا خاکساری
دو نوجوان مرا هم قبول کن جانا
بریز در دل من هر چه داری از غربت
کجاست مأمن غم های کاریت؟ این جا!
تمام عمر غمت را کشیده ام بر دوش
چرا کنون نکنم غم گساریت این جا
خدا کند که بمیرم، امامِ بی یارم
اگر دمی نگرم بیقراریت این جا
ز پیش نعش علی سر بلند برگشتی
چقدر دیدنی است پایداریت این جا
چه زود پیر شدی بعد اکبر لیلا
فدای هیمنهٔ بردباریت این جا
مگیر ای پسر فاطمه امید را از من
دلم خوش است برادر به یاریت این جا
دو نوجوان مرا هم قبول کن جانا
شوند کشتهٔ چشم بهاریت این جا
بزرگ کردمشان پای سفره عشقت
فقط به خاطر خدمتگزاریت این جا
اجازه ده که شوم همره نهالانم
شریک معرکهٔ لاله کاریت این جا
نمی شود مگر از آن لب پر از مهرت
مرا منه به غم شرمساریت این جا
مجتبی روشن روان

شب چهارم ماه محرم

نوحه حضرت حبيب ابن مظاهر (ع) -( اي دلربا اي نازنين – غروب عمرم را ببين )
۴
دنبال کردن این شاعر
۴۸۵۰
۴
نوحه حضرت حبيب ابن مظاهر (ع)
اي دلربا اي نازنين – غروب عمرم را ببين
مرا رسيده فصل پيري – من آمدم دستم بگيري
حسين حسين عزيز زهرا
/./././
دور تو مي گردم حسين – سر تا به پا دردم حسين
نگاه تو باشد طبيبم – حبيب من ببين حبيبم
حسين حسين عزيز زهرا
/./././
غسل شهادت كرده ام – سوي تو رو آورده ام
اگر چه ناتوان و پيرم – آمدم از عشقت بميرم
حسين حسين عزيز زهرا
/./././
تويي امام و دلبرم – تويي كلام آخرم
من از ازل مست تو بودم – عشقت بود در تار و پودم
حسين حسين عزيز زهرا
/./././
شد لحظه هاي آخرم – بيا به بالاي سرم
اي قبله من روي ماهت – بيا كه من كنم نگاهت
حسين حسين عزيز زهرا
شاعر : سید محسن حسینی
www.emam8.com دانلود سبکhttp://www.emam8.com/sabk/new/21276.mp3?_=12

سبک ۲ ـ ذکر / زمینه ـ منا -(صحراي كربلا گشته مناي من)
۴
دنبال کردن این شاعر
۱۲۸۶
۱
سبک ۲ ـ ذکر / زمینه ـ منا
صحراي كربلا گشته مناي من
زينب به زمزمه دارد نداي من
زينب كند سلام
خوانده مرا به نام
از بهرِ این قیام
ای نور عالمین ـ یا حضرت حسین(۲)
در روز محشرم هر دو اميدِ من
باشد محاسن و موي سپيدِ من
چشمم به سوي یار
دستم سبوی یار
قربانِ روي یار
ای نور عالمین ـ یا حضرت حسین(۲)
فرمان بده حسين تا جان فدا
در سنِ پيري ام محشر به پا كنم
هستم حبيبِ‌ تو
دل، بی شکیب تو
يارِ غريبِ تو
ای نور عالمین ـ یا حضرت حسین(۲)

پنج شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۳ نوشته شده توسط حسن فطرس
شاعر:
حسن ثابت جو

نوحه های دهه ی اول محرم۹۸ حضرت حبیب ابن مظاهر -(خادم اهل بیت،عصمت داورم من)
۴
دنبال کردن این شاعر
۷۰۰

خادم اهل بیت،عصمت داورم من
از طفولیت خود،یار پیغمبرم من
یا حسین مولی من حبیبم
بهر جان دادن بی شکیبم
یا حسین مولی مولی مولی۲

بعد ختم رسولان،یاور مرتضایم
با تمام وجودم،یار دین خدایم
یا حسین مولی من حبیبم
بهر جان دادن بی شکیبم
یا حسین مولی مولی مولی۲

دیده ام غربتش را،دلغمین حسینم
گرچه پیرم ولی من،همنشین حسینم
یا حسین مولی من حبیبم
بهر جان دادن بی شکیبم
یا حسین مولی مولی مولی۲

عزتی داده بر من،ز کرم داور تو
آمدم تا که گردم،به فدای سر تو
یا حسین مولی من حبیبم
بهر جان دادن بی شکیبم
یا حسین مولی مولی مولی۲

ای گل باغ زهرا،دل خود بر تو بستم
من که پیرم غلام،جانفدای تو هستم
یا حسین مولی من حبیبم
بهر جان دادن بی شکیبم
یا حسین مولی مولی مولی۲

داده بر من شرافت،حق ز جود و کرامت
با نثار سر و جان،می کنم من قیامت
یا حسین مولی من حبیبم
بهر جان دادن بی شکیبم
یا حسین مولی مولی مولی۲

گرچه پیرم حسین جان،بر تو یار و معینم
آمدم جان دهم تا،روی ماهت ببینم
یا حسین مولی من حبیبم
بهر جان دادن بی شکیبم
یا حسین مولی مولی مولی۲

جان عالم فدایت،گریم امشب برایت
عزت تو همین بس،گفته مولی ثنایت
یا حسین مولی من حبیبم
بهر جان دادن بی شکیبم
یا حسین مولی مولی مولی۲
چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۸ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
رضا یعقوبیان

نوحه های دهه ی اول محرم۹۸(جناب حبیب ابن مظاهر) -(یا حسین بر تو غلامم)
۴
دنبال کردن این شاعر
۸۱۰
۱
یا حسین بر تو غلامم
بر تو و زینب سلامم
آمدم تا کنم جان فدایت
جان فدای تو در کربلایت
سیدی سیدی یا حسین جان۲

با ولایت آشنایم
کربلای تو منایم
گشته ام از تو مولی هدایت
کعبه ی عشق من کربلایت
سیدی سیدی یا حسین جان۲

یا حبیبی من حبیبم
بی قرار و بی شکیبم
می شوم در ره دین فدایی
تا حسین جان شوم کربلایی
سیدی سیدی یا حسین جان۲

این بود تنها امیدم
بر درت اول شهیدم
جان خود بهرت آماده کردم
آمدم تا که دور تو گردم
سیدی سیدی یا حسین جان۲
سه شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۶ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
رضا یعقوبیان

شب چهارم ماه محرم

نوحه سنتی و زنجیرزنی حضرت حر -(حُرّم و دل خسته ام من دل به لطفت بسته ام من)
۲۴
دنبال کردن این شاعر
۱۴۳۲۵
۱۶
حُرّم و دل خسته ام من (۲)
دل به لطفت بسته ام من
گر چه بر درگهت روسیاهم
جان زهرا نما یک نگاهم
یا حسین یا حسین یاحسین جان (۲)
********
من گنهکارم حسین جان (۲)
بر تو بیمارم حسین جان
گرچه راه تو را من ببستم
تا ابد از تو شرمنده هستم
یا حسین یا حسین یاحسین جان (۲)
********
بین که در رنج و ملالم (۲)
ای حسین جان کن حلالم
خاک پای تو پور بتولم
توبه کردم مرا کن قبولم
یا حسین یا حسین یاحسین جان (۲)
********
یا حسین در شور و شینم (۲)
خاک پای زیبنینم
من فدای تو و غصه هایت
آمدم تا کنم جان فدایت
یا حسین یا حسین یاحسین جان (۲)
********
حُرّم و شرمنده هستم (۲)
بر سر راهت نشستم
شد گناهم که ره بر تو بستم
قلب تو قلب زینب شکستم
یا حسین یا حسین یاحسین جان (۲)
********
غرق اندوه و ملالم (۲)
جان اصغر کن حلالم
آمدم تا براهت دهم جان
راضی از حُرّ شود نور یزدان
یا حسین یا حسین یاحسین جان (۲)
********
دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱:۲۴ نوشته شده توسط سید محسن احمدزاده صفار
شاعر:
رضا یعقوبیان

شعر زیبای استاد سازگار برای حضرت حر -( منکه گرفتار توأم یا حسین)
۱۶
دنبال کردن این شاعر
۵۹۵۷
۱۴

منکه گرفتار توأم یا حسین


حرِّ گنهکار توأم یا حسین


آمده ام باز که حُرّم کنی


سنگ شدم گوهر و دُرّم کنی


ای نگهت برده دل از دست من


گوشه ی چشم تو همه هست من


حُرّ اسیر آمده اعجاز کن


گوشه ی چشمی به رویم باز کن


تشنه لبم آب حیاتم بده


سیّدی العفو نجاتم بده


عالم غم در دل تنگ تو بود


لشگر من در پی جنگ تو بود


دست عطایت همه را آب داد


بر تن بیتاب همه تاب داد


جز تو که بر تیر بلا تن دهد


وز کرمش آب به دشمن دهد


باب تو بر قاتل خود شیر داد


از کرمش به خصم، شمشیر داد


تو ثمر آن شجری یا حسین


تو پسر آن پدری یا حسین


از تو سزد ای پسر بوتراب


تا که به دشمن بدهی جام آب


ای به فدای تو و آقائی ات


خصم تو شرمنده ی سقائی ات


کاش فلک خانه خرابم کند


هُرم لب خشک تو آبم کند


گر چه خود از شطّ فرات آمدم


در طلب آب حیات آمدم


کاش می آرودم یک جرعه آب


بر لب خشکیده ی طفل رباب


العطش طفل تو کشته مرا


دیشب از این غصّه نمردم چرا


آه که هم گام به دشمن شدم


باعث این سوزِ عطش من شدم


یوسف زهرا! زگنه خسته ام


بر کرم و لطف تو دل بسته ام


تو پسر فاطمه ای یا حسین


فُلک نجات همه ای یا حسین


حال اگر من به تو بد کرده ام


فاطمه را واسطه آورده ام


مرا به صدّیقه ی کبری ببخش


به محسن شهید زهرا ببخش


خواست چو اسب خود آید فرود


شاه به سویش درِ رحمت گشود


کای شده از خود تهی از دوست پُر


مادرت از روز ازل خوانده حُر


حُرِّ ریاحی نسب اهل بیت


گشته پر از تاب و تب اهل بیت


گم شده ی فاطمه پیدا شدی


وصل به ریحانه ی زهرا شدی


ای به بلی گفته بلی مرحبا


حرِّ حسین ابن علی مرحبا


قبله ی عشّاق صلایت زده


فاطمه امروز صدایت زده


شیفته ی پُر زدنت بوده ام


منتظر آمدنت بوده ام


روح شو ای دوست به تن ناز کن


با پسر فاطمه پرواز کن


باغ گل یاس شدی، مرحبا


وصل به عبّاس شدی، مرحبا


در پی دیدار حبیب آمدی


یا که به یاریّ غریب آمدی


از ادب تو، به من و مادرم


بود حسینی شدنت باورم


بودی از آغاز طرفدار من


پیش تر از بودن خود یار من


این که دلت پُر زتجلاّی ماست


عهد الست تو تولاّی ماست


زندگی روح تو در روح ماست


زخم تو زخم تنِ مجروح ماست


گر چه مرا زخم فزون بر تن است


بستن زخم سرِ تو با من است


زخم تو و دست من و دستمال


هر سه برای تو بود سه مدال


تا نشود از تو مدال تو باز


سر نَبُرد از تو کس ای سرفراز


فرق تو را اهل ستم بشکنند


رأس مرا بر سر نی می زنند


چون تن مجروح تو افتد به خاک


در برِ من جان دهی ای جانِ پاک


قتلگهت را شرف علقمه است


زائر تو مادر من فاطمه است


تو نه حسینی که حسینی دگر


فاطمه را نور دو عینی دگر


هر که زما گردد، ما می شود


بر سر این قاف، هما می شود


حرّ، تو دگر کرب و بلایی شدی


کرب و بلای نه، خدایی شدی


ذات خداوند خریدار توست


«میثم» ما شاعر دربار توست
دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱:۳۸ نوشته شده توسط سید محسن احمدزاده صفار
شاعر:
استاد حاج غلامرضا سازگار

متن شعر نوحه حضرت حر(ع) محرم ۹۸ -(حرم و دل خسته ام من)
۱۴
دنبال کردن این شاعر
۲۶۰۵
۸
حرم و دل خسته ام من
دل به لطفت بسته ام من
گرچه بر درگهت روسیاهم
جان زهرا نما یک نگاهم
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲

من گنهکارم حسین جان
بر تو بیمارم حسین جان
گرچه راه تو را من ببستم
تا ابد از تو شرمنده هستم
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲

بین که در رنج و ملالم
ای حسین جان کن حلالم
خاک پای تو پور بتولم
توبه کردم مرا کن قبولم
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲

یا حسین در شور و شینم
خاک پای زینبینم
من فدای تو و غصه هایت
آمدم تا کنم جان فدایت
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲

حرم و شرمنده هستم
بر سر راهت نشستم
شد گناهم که ره بر تو بستم
قلب تو قلب زینب شکستم
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲

غرق اندوه و ملالم
جان اصغر کن حلالم
آمدم تا به راهت دهم جان
راضی از حر شود نور یزدان
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۳ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
رضا یعقوبیان

نوحه حضرت حرّ(ع)محرم۹۸ -(مخلصانه شدم نوکر تو)
۱۳
دنبال کردن این شاعر
۱۱۸۴
۱
مخلصانه شدم نوکر تو
سر به زیر آمدم در بر تو

ریزه خوار سفره ی نان تو هستم
من همان حرّ پشیمان تو هستم

مولا... بنده ی عالیجنابم کرده زهرا
مولا... جزو نوکرها حسابم کرده زهرا
مولا... انتخابم کرده زهرا

یاحبیبی یاثارالله

من غلامم غلام سیاهت
زیرورو شد دلم با نگاهت

عاقبت دادی نجاتم از تباهی
ای به قربان تو حرّ بن ریاحی

مولا... مادرم باشد کنیز مادر تو
مولا... هستی ام نذر علیِّ اصغر تو
مولا... نوکرم من نوکر تو

یاحبیبی یاثارالله
چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
بهمن عظیمی