ماجرای قتل جنجالی دختر خبرساز به دست برادرش
«ایمان سامی» با نام کاربری «ماریا»، زن اینفلوئنسر ۲۰ ساله اهل کردستان در آستانه «روز جهانی زنان» در اربیل عراق به دست برادرش به قتل رسید. او که در شبکه‌های اجتماعی خود به دفاع از حقوق زنان می‌پرداخت، عاشق آواز نیز بود و‌ گاهی ویدیوهایی از آواز خواندن خود منتشر می‌کرد.
برترین‌ها: «ایمان سامی» با نام کاربری «ماریا»، زن اینفلوئنسر ۲۰ ساله اهل کردستان در آستانه «روز جهانی زنان» در اربیل عراق به دست برادرش به قتل رسید. او که در شبکه‌های اجتماعی خود به دفاع از حقوق زنان می‌پرداخت، عاشق آواز نیز بود و‌ گاهی ویدیوهایی از آواز خواندن خود منتشر می‌کرد.
1646685214275446186_3303388799924564_3284150399600797745_n_-768x545
سبک زندگی‌ او در فضای مجازی، هنجارهای جامعه کردستان را زیر سوال می‌برد و شاید در دنیای واقعی برایش غیر‌ممکن بود. ماریا که در ۱۲ سالگی مجبور به ازدواج شده بود، در سال‌های اخیر بارها مورد آزار و‌ اذیت همسرسابق و خانواده‌اش قرار گرفته بود.
275598129_5025830057507481_8226877292130623656_n
انجام سامی، برادر ۱۸ ساله ی ایمان گفته به دلیل اینکه خواهرش «آبروی خانواده خود را برده بود» او را به قتل رساند. این صحبت های انجام سامی بازتاب گسترده ای در شبکه های اجتماعی داشت که به دنبال آن، پلیس او را در کرکوک بازداشت کرد. برادر ایمان سامی در نهایت با سلاح کمری و به گفته ی خودش با شلیک «۷-۸ گلوله» او را به قتل رساند. این صحبت های انجام سامی بازتاب گسترده ای در شبکه های اجتماعی داشت که به دنبال آن، پلیس او را در کرکوک بازداشت کرد.
Kurdish-woman-Eman-Sami-Maghdid-Mari-killed-Erbil-Mar-7-2022-Mari-fb
ایمان سامی در تیک تاک بیش از پنجاه هزار دنبال کننده داشت و در پست های خود سنت‌ های جامعه را زیر سؤال می برد؛ او به دفاع از حقوق زنان می پرداخت و علائق عشقی خود را بی‌ پرده به زبان می آورد. گفته می‌ شود ایمان سامی به خوانندگی علاقه داشت، و دوستانش کاری از او که به تازگی در استودیو ضبط شده بود را در شبکه‌ های اجتماعی منتشر کرده اند. یکی از دوستان ایمان سامی در گفتگو با رسانه‌ های کردستان عراق گفته که ایمان در نوجوانی بدون رضایت خود ازدواج کرده و یک سال بعد طلاق گرفته بود. از این جهت و به دلیل تهدید شدن از سوی برادرش نتوانسته بود به خانه ی پدری بازگردد و مستقل زندگی می کرد.
123646251_49a82927-87c2-4ef2-92a4-ab800d517bc9_-768x518
قتل ایمان سامی به دست برادرش در حالی صورت گرفته که اخیراً نهادهای مدافع حقوق زنان در کردستان عراق نسبت به بالا رفتن آمار خشونت علیه زنان و زن‌ کشی در این منطقه هشدار داده‌ اند. یک عضو پارلمان کردستان عراق گفته از آغاز سال جدید میلادی ١١ زن در این منطقه به دلایل مختلف کشته شده‌ اند. همچنین طبق آمار مرکز مبارزه با خشونت علیه زنان، در سال گذشته ی میلادی، ۲۴ زن در این منطقه کشته شده‌، ۶۲ زن خودکشی کرده و ٧٨ زن خود را آتش زده‌ اند. فعالان حقوق بشر می‌ گویند حکومت اقلیم کردستان عراق این مسأله را جدی نگرفته و نهادهای امنیتی این منطقه نتوانسته‌ اند امنیت جامعه زنان را تضمین کنند.
 https://cdn.jabeh.com/node/2022/3/14/QRe2mUKvo3dyM8jG15yGJbfVnHDSy4RngMeXOhut.mp4

 

تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی

تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
دستگیری فردی که خودش را به‌جای «حسین ماهینی» جا زده و چندین میلیارد اخاذی کرده، بهانه‌ای شد تا از کلاهبرداری به اسم «علیرضا جهانبخش»، «حسین رضازاده»، «احسان علیخانی»، «طارمی» و... بگوییم.
روزنامه خراسان: دستگیری فردی که خودش را به‌جای «حسین ماهینی» جا زده و چندین میلیارد اخاذی کرده، بهانه‌ای شد تا از کلاهبرداری به اسم «علیرضا جهانبخش»، «حسین رضازاده»، «احسان علیخانی»، «طارمی» و... بگوییم.
«سلام، من حسین ماهینی هستم، کاپیتان سابق تیم پرسپولیس. 200 میلیارد تومان قدرت خرید دارم و می‌خواهم برای سرمایه‌گذاری پر سود از شما مشورت بگیرم و...»، این‌ها ادعاهای فرد شیادی است که با اسم «حسین ماهینی» در تماس‌های تلفنی و پوشیدن لباس پرسپولیس در ملاقات‌های حضوری، اعتماد چندین نفر را جلب کرده و تا این لحظه مشخص‌شده که با همین روش، حداقل سه میلیارد تومان کلاهبرداری و از اسم این فوتبالیست سوءاستفاده کرده است. او هم اکنون پنج شاکی دارد و سابقه سه بار کلاهبرداری در کارنامه اش دیده می‌شود.
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
یکی از شاکیان این کلاهبردار می‌گوید: «با این آقا، در منطقه سعادت آباد تهران آشنا شدم. خودش را بازیکن پرسپولیس معرفی کرد. گوشی‌اش را به من نشان داد که 100 میلیارد نقد دارم و می خواهم با راهنمایی شما، آپارتمان بخرم. بعدش هم خودروی من را برد، یک ساعت گران‌قیمت هم داشتم، گفت این را هم به من بده، می‌خواهم شبیه‌اش را برای خودم بخرم».
مال باخته دیگری هم می‌گوید: «من بیرون بودم که خانمم زنگ زد و گفت آقای حسین ماهینی به خانه ما آمده و الان منتظر شماست. او آن شب، خانه ما هم ماند و خوابید.» اما «ماهینی» تنها چهره سرشناسی نیست که کلاهبرداران با اسم او سوء استفاده کرده‌اند. چهره‌های سرشناس زیادی همچون احسان علیخانی، خداداد عزیزی، حسین رضازاده، مهدی طارمی، مجید مظفری و... بودند که شیادهایی خودشان را به نام آن‌ها جا زده و از مردم کلاهبرداری کرده‌اند. در پرونده امروز زندگی‌سلام، به تعدادی از این نام‌ها و نحوه کلاهبرداری به اسم آن‌ها اشاره خواهیم کرد.
خرید خودرو برای فدراسیون‌های ورزشی
به‌اسم چه‌کسی؟ حسین رضازاده
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
یک شیاد با معرفی خود به عنوان دکتر آرمان رضازاده و با این ادعا که برادر قهرمان وزنه‌برداری ایران است، ده‌ها نفر را فریب داده و دست به کلاهبرداری میلیونی از آن‌ها زده است. این فرد که از لحاظ چهره و هیکل شباهت زیادی به حسین رضازاده داشته، به بهانه‌های تهیه زمین یا خرید خودرو برای فدراسیون‌های ورزشی، کلاهبرداری‌های متعددی انجام داده است. بعد از دستگیری این افراد، حسین رضازاده که با شنیدن این خبر بسیار متعجب شده بود، گفته: «واقعا عنوان مرا جعل کرده و رفته‌اند کلاهبرداری! نمی‌دانم چه بگویم! چطوری مرا جعل کرده‌اند؟ من که دیگر مشخص هستم و همه مرا دیده اند».
کلاهبرداری در پوشش پول جمع‌کردن برای کودکان کار
به‌اسم چه‌کسی؟ علیرضا جهانبخش
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
متین، همان پسری است که در روز‌های برگزاری جام‌جهانی 2018 نام «علیرضا جهانبخش» را با کاغذ روی پیراهنش چسبانده بود و در کوره‌پزخانه‌های خاورشهر خودش را عضو تیم‌ملی ایران می‌دید. ویدئوی اقدام او آن قدر چرخید تا به دست جهانبخش رسید و او وعده کرد که زندگی بهتری را برایش رقم بزند. اما بعدها اعلام شد با گذشت چند هفته از این ماجرا برخی افراد سودجو با اسم جهانبخش بدون اطلاع ستاره ایرانی به مردم شماره حساب داده‌اند تا از جانب علیرضا برای متین و دوستانش پول جمع کنند. گفته می شود این افراد شیاد خودشان را دوستان جهانبخش معرفی و بیش از یک میلیارد تومان پول جمع کردند.
خواستگاری رفتن و پول گرفتن از خانواده‌ها
به‌اسم چه‌کسی؟ احسان علیخانی
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
«احسان علیخانی» که سال‌ها در برنامه «ماه عسل» و این روزها هم با برنامه عصر جدید، سوژه‌های خاصی را روی آنتن می‌برد، سوژه کلاهبرداران شده است. فردی به دلیل شباهت زیادش به علیخانی خود را در مراسم خواستگاری، برادر این مجری معرفی می کند و بعد با این شیوه که من 30 میلیون چک دارم و خجالت می‌کشم از احسان قرض بگیرم از خانواده دختر اخاذی می‌کند و متواری می‌شود. بعد از بازداشت این پسر مشخص شد او در مراسمی در کیش یک عکس یادگاری با علیخانی گرفته است و با همین روش از 10 خانواده دیگر به همین شکل کلاهبرداری کرده است.
بازیگر شدن در فیلم «قهرمان»
به‌اسم چه‌کسی؟ اصغر فرهادی
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
همزمان با آغاز فیلم برداری «قهرمان» اصغر فرهادی در شیراز، اداره ارشاد فارس در خصوص سوء استفاده برخی افراد در جذب بازیگر برای این پروژه سینمایی هشدار داد. مدیر گروه سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، با توجه به این که پروژه ساخت فیلم سینمایی «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی در شهر شیراز آغاز شده بود، خبر داد که برخی افراد سودجو با سوء استفاده از نام اصغر فرهادی و ادعای همکاری با این پروژه، آگهی‌های واهی و غیرواقعی برای جذب بازیگر به منظور حضور در این فیلم سینمایی منتشر کرده اند.
پول جمع‌کردن در شب یلدا
به‌اسم چه‌کسی؟ خداداد عزیزی
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
اواخر پاییز سال 98، صفحه‌ای در اینستاگرام به نام «خداداد عزیزی»، ستاره فراموش نشدنی فوتبال کشورمان شروع به کار کرد که خیلی زود بیش از 300 هزار فالوئر هم جمع کرد. این پیج در شب یلدای همان سال، از کاربران خواست برای شب یلدا به حسابی که معرفی کرده، پول واریز کنند. وقتی خبر این ماجرا به خداداد عزیزی رسید، در یک پیغام ویدئویی اختصاصی برای ورزش سه، خطاب به اهالی فوتبال گفت: «... صاحب این صفحه که مشغول سوء استفاده از اسم من است، امشب با انتشار یک استوری و شماره حساب از کاربران به مناسبت شب یلدا درخواست پول کرده. من به محض مطلع شدن از این موضوع، مسئله را با پلیس فتا در میان گذاشتم و در عین حال با انتشار این پیام ویدئویی از مردم درخواست می‌کنم که مراقب باشند، گول این صفحه مجازی را نخورند.»
ترغیب به‌عمل زیبایی توسط یک بازیگر
به‌اسم چه‌کسی؟ مجید مظفری
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
چند سال پیش در شبکه‌های اجتماعی از طریق سایتی که در زمینه جراحی پلاستیک فعالیت داشت، خبری مبنی بر ساخت مستندی به کارگردانی «مجید مظفری» درباره جراحی زیبایی بینی منتشر شد. یک فرم از طرف اداره‌کنندگان این سایت قرار داده شده بود تا افرادی که مایل هستند در این مستند حضور پیدا کنند، آن را پر و هزینه‌ای را واریز کنند و از تخفیف ویژه‌ای برای عمل جراحی پلاستیک خود برخوردار شوند. گفته شده که طی چند روز تعدادی از علاقه مندان به جراحی پلاستیک بینی به صرف حضور یکی از هنرمندان سینما، به این سایت اعتماد و فرم حضور در این مستند را پر و هزینه‌ای را واریز کردند. اما چند روز بعد، «مجید مظفری» بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ضمن تکذیب ساخت این مستند، بیان کرد: «متاسفانه در روزهای اخیر شاهد سوء استفاده از نامم برای ترغیب بسیاری از افراد برای جراحی پلاستیک بوده‌ام که از همین تریبون هرگونه همکاری با این سایت را تکذیب می‌کنم.»
کلاهبرداری با کارت‌شناسایی
به‌اسم چه‌کسی؟ مجید قناد
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
استفاده از کارت شناسایی مجید قناد، یک کلاهبردار را لو داد. بعد از دستگیری این فرد مشخص شد که او کارت شناسایی افراد مشهور دیگری را هم نگهداری و به اسم آن‌ها با گرو گذاشتن کارت شناسایی‌شان، از دیگران درخواست پول و کلاهبرداری می‌کند. هرچند او در بازپرسی منکر استفاده از این کارت‌های شناسایی شده و در اظهاراتش گفته بود که مسئولیتی در برگزاری نمایشگاه کتاب داشته و با توجه به مسئولیتش کارت‌های شناسایی افراد مسئول، ناشران و بازدیدکننده‌ها از جمله محسن هاشمی و قناد را نگهداری می‌کرده است. هاشمی بعد از دستگیری این فرد گفته: «من خودم وقتی از کسی پول می‌خواهم به من نمی‌دهند، چطور به این فرد پول داده‌اند؟»
قرض گرفتن تلفن، لپ‌تاپ و...
به‌اسم چه‌کسی؟ حسین کعبی
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
تیرماه 95 فردی که با نام حسین کعبی از مردم کلاهبرداری میکرد، شناسایی و دستگیر شد. بعد از این ماجرا، کعبی درباره جزئیات این کلاهبرداری گفت: «شخصی با جعل کارت لیگ برتر فوتبال من، اقدام به کلاهبرداری از مردم می‌کرد که از نظر چهره، شباهت کمی به من داشت. در مدت اخیر چند نفر به منزل پدر من رفته و به دلیل کلاهبرداری، طلب پول کرده اند تا این که تعداد این اشخاص به حدود 55 نفر رسید! شخص کلاهبردار، نه تنها پول بلکه تعداد زیادی تلفن همراه و لپ‌تاپ هم از مردم کلاهبرداری و قرض گرفته است. »
به‌دنبال کلاهبرداری در پوشش پاداش‌دادن به ملی‌پوشان والیبال
به‌اسم چه‌کسی؟ محمد رویانیان
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
بعد از صعود پرافتخار تیم‌ملی والیبال ایران به لیگ‌جهانی در سال 2013، فردی که خود را سردار رویانیان معرفی می‌کرده برای اعطای پاداش پنهانی به ملی‌پوشان با سرپرست تیم‌ملی والیبال تماس گرفته و شماره بازیکنان تیم‌ملی را خواسته است. اما در نهایت، تماس‌هایی که با بازیکنان گرفته شد، حکایت از چیز دیگری داشته است، چراکه فرد دیگری در تماس با ملی‌پوشان به دروغ اعلام می‌کرده که برای آزاد کردن چند زندانی کمک خواسته‌ایم و تاکنون سرپرست تیم‌ملی و رئیس فدراسیون مبالغ 500 هزار تومانی و یک میلیون تومانی پرداخت کرده و شماره شما را هم برای جمع‌آوری اعانه در اختیار ما گذاشته‌اند!
راه‌اندازی خانه فساد به نام وکیل مهاجم تیم‌ملی
به‌اسم چه‌کسی؟ مهدی طارمی
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
در روزهایی که مهاجم پرسپولیس در اردو بود، ناگهان خبر از دستگیری یک جاعل حرفه‌ای همه را شگفت‌زده کرد. فردی که خود را به‌عنوان وکیل طارمی معرفی کرده بود تا بتواند از نام مهاجم تیم ملی سوء استفاده کند، با اجاره یک واحد آپارتمان لوکس در شمال تهران اقدام به راه‌اندازی خانه فساد کرده بود که با اعتراض همسایه‌ها و دخالت پلیس ماجرا برملا شد. در همین خصوص عبدالصمد ابراهیمی، وکیل طارمی گفت: «متأسفانه شخص مدنظر با استفاده از نام و عنوان جعلی، افرادی را فریب داده و مرتکب کلاهبرداری شده است. این فرد اقدامات زشت و خلاف شرع و عرف جامعه هم مرتکب شده است که بر همین اساس و با هماهنگی مهدی طارمی، شکایتی تنظیم و تسلیم مراجع قانونی خواهیم کرد.»
تقلید صدا و درخواست کمک مالی
به‌اسم چه‌کسی؟ بهرام رادان
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
ساخت صفحه‌ای به اسم رادان و تقلید صدای این بازیگر راهی بود که فردی برای کلاهبرداری به اسم او انتخاب کرده بود. معاون پلیس فتا درباره این کلاهبرداری گفته بود: «فردی که مقلد صدا بود با ساخت صفحه‌ای به اسم رادان و تقلید صدای او کاربران را فریب می‌داد و به این بهانه که مشکل مالی دارم از آن‌ها کلاهبرداری می‌کرد. وقتی این اتفاق افتاد رادان خارج از کشور بود و وکیلش این ماجرا را پیگیری می‌کرد.» با دستگیری این فرد مشخص شد او نه با چهره‌ای مشابه که فقط با تقلید صدا توانسته کلاهبرداری کند.
فروش آهنگ به اسم خواننده معروف
به‌اسم چه‌کسی؟ احسان خواجه‌امیری
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
چندین سال گذشته آهنگی در بازار موسیقی منتشر و فروخته شده بود که در آن از خواجه‌امیری به عنوان خواننده یاد شده بود اما وقتی آهنگ پخش می‌شد خبری از صدای او نبود. خواجه‌امیری هم در واکنش به این کلاهبرداری نوشت: «همه جور کلاهبرداری دیده بودیم. این که به اسم آدم بیان آهنگ بدن بیرون دیگه نوبره. من هیچ آهنگ جدیدی بیرون ندادم. خدا این جوانان کلاهبردار رو شفا بده.»
«بازیگر شو» توسط «بهبود» سریال پایتخت
به‌اسم چه‌کسی؟ مهران احمدی
تمام کلاهبرداری‌های بدل سلبریتی‌های ایرانی
شرکت در کلاس‌های بازیگری «مهران احمدی» و انتخاب‌شدن توسط او برای هنرنمایی در سریال‌ها و فیلم‌های ایرانی، وعده جذابی به نظر می‌رسید که آگهی آن در فضای‌مجازی در زمانی که سریال پایتخت از تلویزیون پخش می شد، منتشر شد. اما وقتی زمان برگزاری این کلاس‌ها فرا رسید و خبری از «مهران احمدی» نشد، مشخص شد که ماجرا کلاهبرداری بوده است. او با انتشار یک پست در اینستاگرام به سوء استفاده از نامش واکنش نشان داد و نوشت: «متاسفانه برخی افراد سود جو و فرصت‌طلب اقدام به نشر اکاذیب و برگزاری کلاس و انتخاب بازیگر در فضای مجازی کرده اند، آن ها با اسم بنده یا تشابه اسمی با من را داشته یا دارند که جعلی و دروغ است. از همین جایگاه اعلام می‌دارم که بنده فعلا در هیچ کلاس بازیگری در هیچ آموزشگاه یا موسسه‌ای و برای هیچ پروژه سینمایی تلویزیونی یا تئاتری در ارتباط با انتخاب بازیگر فعالیتی ندارم. خدا صبرمون رو زیاد کنه، واقعا متاسفم.»

ماجرای عجیب پسری که دل دختران هفت کشور را برد

ماجرای عجیب پسری که دل دختران هفت کشور را برد
کاربری به نام «ساغر» در توئیتر ماجرای کلاهبرداری که از طریق شبکههای اجتماعی به ثروتی عظیم دست یافته بوده را در قالب یک رشته‌توئیت روایت کرده که در ادامه می‌خوانید.
برترین‌ها: کاربری به نام «ساغر» در توئیتر ماجرای کلاهبرداری که از طریق شبکههای اجتماعی به ثروتی عظیم دست یافته بوده را در قالب یک رشته‌توئیت روایت کرده که در ادامه می‌خوانید.
ماجرای عجیب پسری که دل دختران هفت کشور را برد
1- یه مستند تو نتفلیکس وایرال شده به اسم Tinder Swindler و درباره‌ی یه فردی به نام Simon Leviev هست که تو تیندر با دخترا آشنا میشده و گولشون می‌زده که بیلیونره و خفنه و تو کار الماسه. مثلا تو دیت اول با جت شخصی میبردشون سفر و تو هتلای پنج‌ستاره اتاق میگرفته؛ یه چیزی تو مایه‌های پسرایِ رمان‌های زرد!
ماجرای عجیب پسری که دل دختران هفت کشور را برد
2- بعد یه مدت، یه سری عکس و فیلم از خودش و بادیگاردش که خونی و مالی شدن برای دخترا میفرستاده و میگفته امشب دشمنام دنبالم کردن و الان بخاطر مسائل امنیتی نمیتونم از کارت بانکیم استفاده کنم، میشه یکم پول بهم قرض بدی؟ دخترای بیچاره‌م که میدیدن عشقشون تو خطره سریع پولُ واریز میکردن!
ماجرای عجیب پسری که دل دختران هفت کشور را برد
3- و اینطوری حدود ۱۰میلیون دلار دزدی کرده! تا اینکه از بین این همه آدم، یکی تصمیم می‌گیره بره دفتر یه روزنامه‌ی معروف و داستانش رو منتشر کنه؛ به این امید که بقیه گول این حقه‌باز رو نخورن. و موفقم می‌شه! به همین واسطه پلیس اینترپل بعد از چندسال که دنبال یارو بوده، بازداشتش می‌کنه.
ماجرای عجیب پسری که دل دختران هفت کشور را برد
4- حالا نکته‌ی عجیب اینجاست که پسره بعد ۵ماه از زندان آزاد میشه، درحالیکه اون دخترا هنوز دارن بدهی‌هاشونو به بانک میدن. طرف تو ۷تا کشور کلاهبرداری کرده و الان راست راست داره تو خیابون می‌چرخه، همچنان لایف‌استایل بیلیونرا رو داره (که مشکوکه!) و یه دوست‌دخترِ خوشگلِ روس‌م زده.
ماجرای عجیب پسری که دل دختران هفت کشور را برد
5- ولی قربانی‌های اصلی ماجرا هنوز دارن با این قضیه و تروماهایی که بهشون وارد شده دست و پنجه نرم میکنن. این وسط منم نشستم میم‌هایی که برای این یارو درست کردن رو میبینم و می‌خندم. خدا رو شکر که تو ایران بجای تیندر از همدم استفاده می‌کنیم، نه؟
ماجرای عجیب پسری که دل دختران هفت کشور را برد
6- بامزه اینکه همین الان اینستاشو چک کنی نوشته مستند نتفلیکس تمامش دروغه و به زودی حقیقت رو میگه!
دیگر کاربران در واکنش به این ماجرا این‌چنین نظر خود را بیان کردند:
* حالا نکته جالب اینه که خانواده ثروتمند اسراییلی که از اسمشون سواستفاده شده از پسره بعد این مستند شکایت کردن و اعاده حیثیت کرده ایشالا که یه پدری ازش در میارن.نفرت انگیزترین بخش داستان اون دوست دخترش بود که میگفت اون دخترا دروغ میگن
* فقط آخرش یعنی آخرش عالی بود که اونا داشتن قسط میدادن این بعد این راست راست میچرخید ولی دختر آخریه خوبش کرد لباساشم فروخت.
* مسئله اینه که برای گول زدن و فیلم بازی کردنم پول نداریم.
* فقط اون دختره که لباساشو گذاشته برای فروش تاحالا کلی از پولی که از دست داده بوده رو از فروش لباسای این یارو درآورده.

هالک ایرانی؛ خبرسازترین ورزشکار این چند روز

هالک ایرانی؛ خبرسازترین ورزشکار این چند روز
سجاد غریبی یک ورزشکار ناشناخته در ایران است ولی به اندازه معروف‌ترین ورزشکاران فالوور دارد.
روزنامه جام جم:  سجاد غریبی یک ورزشکار ناشناخته در ایران است، ولی به اندازه معروف‌ترین ورزشکاران فالوور دارد. او مدعی است قهرمان پاورلیفتینگ استان بوشهر شده، اما در سال ۱۳۹۰ به دلیل مصدومیت مجبور شده این رشته را کنار بگذارد. سجاد غریبی به خاطر فیزیک عجیب و غریب و شباهتش به هالک، ابرقهرمان کتاب‌های مصور امریکایی، به شهرتی ناگهانی دست یافته است.
هالک ایرانی؛ بچه بیا پایین سرمون درد گرفت
ویدیوی منتشر شده از رویارویی او با مارتین فورد توجه بسیاری را به فیزیک بدنی او جلب کرده است. دیدار رسمی این دو نفر قرار است دوم آوریل در سالن O ۲برگزار شود، اما این دو نفر که در دوبی حضور دارند روز پنجشنبه برای اولین بار رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. نکته عجیب تقابل تفاوت قد قابل توجه بین سجاد غریبی و مارتین فورد بود که توجه بسیاری را جلب کرده است. علیرغم داشتن لقب هالک ایرانی، این ورزشکار به شکل واضحی از رقیب خود کوتاه قامت‌تر است و به نظر می‌رسد که این موضوع در رقابت ماه آوریل برای او دردسرساز شود. انتشار این تصاویر باعث شده که بسیاری از کاربران نیز به این موضوع توجه کنند و حتی ادعا کنند که تصاویر منتشر شده از این ورزشکار پیش از این فتوشاپ بوده یا با تکنیک‌های خاصی فیلمبرداری و تصویربرداری شده است.
هالک ایرانی؛ بچه بیا پایین سرمون درد گرفت
سیدزاده در روزنامه شهرآرا نوشت: همه دارند از آن با عنوان «آبروریزی» و «مضحکه» و «رسوایی» یاد می‌کنند. دارند می‌گویند همه‌چیز دروغ و دغل بوده است. دارند از این می‌گویند که فتوشاپ چه کار‌ها که نمی‌تواند بکند و در عوض، چه گنجشک‌هایی که می‌تواند رنگ کند و جایش قناری تحویل ملت بدهد! همه دارند از قدرت و نفوذ شبکه‌های اجتماعی می‌گویند که از یک جایی به بعد بالاخره جنس بنجل و تقلبی را از اصل تمیز می‌دهد و تنه به تنه فضای حقیقی می‌زند! حتما تا امروز شما هم ویدئوی درگیری سجاد غریبی که به دلیل قد و قواره‌اش به «هالک و هرکول ایرانی» معروف است با مارتین فورد انگلیسی دیده‌اید. ویدئویی که این دو نفر را در دبی نشان می‌داد که بعد از کری‌خوانی‌های فراوان رودر‌روی هم قرار گرفتند که البته غریبی با یک ضربه فورد به عقب پرت شد. حالا بسیاری از کاربران دارند به بهانه انتشار همین مبارزه نه چندان جذاب برای ما، ویدئو‌ها و فیلم‌های گذشته را هم به اشتراک می‌گذارند و تجزیه و تحلیل می‌کنند. فیلم‌هایی از مبارزات پیشین او که حالا باعث شده خیلی‌ها بگویند همان‌ها هم الکی بوده و همه مشت ولگد‌هایی که در تمریناتش نثارش می‌شود بی‌خود و بی‌جهت است.
هالک ایرانی؛ بچه بیا پایین سرمون درد گرفت
به انضمام کلی سؤال و صحبت دیگر. اینکه اصلا سجاد غریبی چه کسی است وچطور شد هالک ایرانی؟ اینکه آیا پای پول در میان است؟ چقدر؟ اینکه ما گول خوردیم و فکر کردیم سجاد غریبی چیزی دست‌کم از هالک سبزرنگ و جنگجو و مبارز فیلم‌های هالیوودی ندارد؛ اما در واقعیت چه؟ قرار است با همین تمرینی که پیش‌بینی آن دیدار رسمی را هم ممکن می‌کند، به مصاف رقیبش برود؟ زمان کمی نیست که حرف از این دو مبارز در فضای مجازی به گوش می‌رسد. دلیل آن هم دیداری است که قرار است این دو نفر در دوم آوریل، یعنی حدود یک ماه دیگر، باهم داشته باشند. در ظاهر قرار است این رقابت در چهار وقت دو دقیقه‌ای برگزار شود و اتحادیه بوکس حرفه‌ای بر آن نظارت کند. هالک ایرانی، اما از اواسط دهه ۹۰ بود که در اینستاگرام به شهرت رسید. اینستاگرامی که برای او حسابی آمد داشت و حتی بعد از مبارزه نچسب دو روز گذشته، دنبال‌کنندگان صفحه او را بیشتر کرد.
هالک ایرانی؛ بچه بیا پایین سرمون درد گرفت
او یک جوان متولد ۱۳۷۰ در اهواز است که سابقه حرفه‌ای ورزشی ندارد و خودش گفته تنها دوره‌ای سابقه بدنسازی و فعالیت در رشته بوکس دارد. این در حالی است که فورد سال‌ها در حال تمرین در رشته هنر‌های رزمی ترکیبی بوده است و یکی از علاقه‌مندان جدی این رشته ورزشی محسوب می‌شود. تناقضی که حدس و گمان‌ها را درباره یک پول هنگفت به میان آورده است. روزنامه هفت صبح در این‌باره نوشته است: «برای مسابقه دوم آوریل سجاد‌غریبی و مارتین فورد از مدتی پیش بلیت‌فروشی شروع شده که قیمت پایه هر بلیت ۴۰ پوند معادل یک‌میلیون‌و ۵۰۰ هزار تومان است. محل برگزاری این مبارزه یعنی سالن o۲ arena حدود ۲۰ هزار نفر ظرفیت دارد و با فرض پر شدن تمام صندلی‌ها، ۳۰ میلیارد تومان بلیت‌فروشی انجام می‌شود. حتما درصدی از عواید حاصل از برگزاری این مبارزه نصیب او و اسپانسرهایش می‌شود. ضمن اینکه صفحه اینستاگرام او هم به همین بهانه رونق بیشتری گرفته است.» این در حالی است که برخی ادعا‌ها می‌گوید او صرفا به واسطه حضور در این رقابت پولی معادل ۳۰۰ هزار‌دلار دریافت می‌کند.
هالک ایرانی؛ بچه بیا پایین سرمون درد گرفت
سبک تمرینی غریبی پیش از این از سوی هواداران زیر سوال رفته بود و فورد نیز ویدیو‌های عجیب منتشر شده از او را «شرم‌آور» خوانده بود. این ورزشکار بریتانیایی مدعی شده بود که پیروزی برابر غریبی در ماه آوریل دستاورد خاصی برای او به حساب نمی‌آید. فورد پیش از این به میرر گفت: «من فقط می‌خواهم سرش را خرد کنم. این هیچ حس پیروزی یا غروری به من نمی‌دهد، چون اساسا فکر نمی‌کنم که او چیزی برای عرضه داشته باشد و کاری کند که من احساس غرور کنم. این مبارزه برای من برطرف کردن چرندیاتی است که در چند سال اخیر مطرح شده است.»

کاترین پرز شکدم، خانم کارشناسی که جاسوس بود

کاترین پرز شکدم، خانم کارشناسی که جاسوس بود
گزارش‌های مختلفی در شبکه‌های اجتماعی و همچنین برخی رسانه‌ها منتشرشده که نشان می‌دهد یک خانم که به‌عنوان کارشناس در برخی از رسانه‌های اصولگرای ایران حضورداشته نفوذی رژیم صهیونیستی بوده است.
روزنامه همدلی: گزارش‌های مختلفی در شبکه‌های اجتماعی و همچنین برخی رسانه‌ها منتشرشده که نشان می‌دهد یک خانم که به‌عنوان کارشناس در برخی از رسانه‌های اصولگرای ایران حضورداشته نفوذی رژیم صهیونیستی بوده است.
کاترین پرز شکدم، خانم کارشناسی که جاسوس بود
کانال تلگرامی «ثلث» نزدیک به محمود احمدی‌نژاد و جریان موسوم به بهار مدعی شده است که شخصی به نام «کاترین پرز شکدم، تحلیلگر یهودی» که در سال‌های اخیر جزو ستون‌نویسان ثابت وب‌سایت انگلیسی پایگاه حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای بود، در یادداشتی مفصل در تایمز اسرائیل از نفوذی بودن خود پرده برداشت و به شرح چگونگی نفوذ خود در محافل قدرت ایران پرداخت.
این تحلیلگر یهودی اخیراً در یک مطلب مفصل در وب‌سایت تایمز اسرائیل اقدام به روایت گفت‌وگو و مصاحبه خود با ابراهیم رئیسی، نامزد وقت انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۶ کرد. او این گفت‌وگو را در حالی انجام داد که رئیسی برای سفر انتخاباتی در رشت حضور داشت.
شکدم در این یادداشت که برای بلاگ تایمز اسرائیل نوشته اعتراف کرد که تمامی این اقدامات و فعالیت‌های خود را در جهت نفوذ علیه ایران انجام داده. او در این نوشته شرح داده که چطور نیت و انگیزه اصلی خود را در این روابط و اقدامات‌ حفظ کرده و چگونه توانسته اعتماد مقامات و مسئولین ایرانی را جلب کند.مقالات کاترین پرز شکدم در وب‌سایت نزدیک به دفتر رهبری هم‌اکنون به‌کلی پاک‌شده است اما بااین‌حال با سر زدن به سایت آرشیو جهانی وب، در ۱۸رکورد به نام او در این وب‌سایت اشاره‌شده است.
همچنین با جستجوی سر واژه انگلیسی نام او در گوگل نیز می‌توان به سرتیتر مقالات او در همین وب‌سایت دست یافت. کاترین پرز شکدم همچنین جزو تحلیلگران ثابت در شبکه پرس تی‌وی متعلق به صداوسیمای جمهوری اسلامی بود و در برهه‌های گوناگون خبری از سوی این شبکه به‌عنوان تحلیل‌گر ویژه دعوت می‌شد. این رسانه همچنین مدعی شده است که پیش‌تر محمود احمدی‌نژاد، پس‌ازاینکه مدعی شد یکی از چهره‌های رسانه‌ای در دوره ریاست‌جمهوری او عزم سفر به رژیم اسرائیل را داشت و پس از اطلاع او با توبیخ مواجه و برکنار شد.
پیش‌ازاین سایت مشرق در مصاحبه‌ای با کاترین شکدم او را یک تازه‌مسلمان شده معرفی کرده بود. مشرق درباره مصاحبه خود با او نوشته بود: «شکدم روزنامه‌نگار مسلمان و شیعه شده انگلیسی است که پیش از آن بر آیین مسیحیت بود. خانم شکدم در این گفتگو از چگونگی شیعه شدنش و نیز تحلیلش از انقلاب اسلامی ایران با مشرق سخن گفته است.»
شکدم در این مصاحبه گفت: «ایران به یک میلیون شیوه مختلف برای من باعث خیرو برکت بوده است و همه آن چیزی که اکنون می بینم ملتی است که عمیقا به خاطرش شکرگزارم، مردمی با شهامت و لطفی که مرا به حیرت می آورد، و فرهنگی که ریشه ای عمیق در تاریخ دارد، به گونه ای که همه ما باید احساس غروروافتخار کنیم که به آن خیره شویم.در ایران زیبایی شکوهمندی وجود دارد؛ زیبایی واقعی ایران نه در معماری یا مناظرآن، بلکه درمردم این سرزمین نهفته است.»

امین فردین؛ افشاگری‌های مشکوک یک مرد مرموز

امین فردین؛ افشاگری‌های مشکوک یک مرد مرموز
گفته می شود امین فردین که در شبکه های مجازی دست به افشاگری می‌زند یکی از عاملان مرگ تلخ زهره فکور صبور است.
برترین‌ها: چندسالی است که ویدیو‌هایی در یوتیوب بارگذاری می‌شود که محتوای افشاگرانه درمورد برخی مسئولان، خبرنگاران و هنرمندان دارد. این کانال یوتیوبی آرام آرام مشهور شد و با نشانه رفتن مافیای موسیقی در داخل کشور به شهرت رسید و فعالیت‌های خود را گسترش داد. نام مدیر این کانال امین فردین است. گفته می‌شود امین فردین به خاطر افشاگری انجام داده، یکی از عاملان مرگ تلخ زهره فکور صبور نیز است.
امین فردین؛ افشاگری‌های مشکوک یک مرد مرموز
امین فردین که خود را یک پاپاراتزی معرفی می‌کند، یک خبرنگار مستقل ساکن آلمان است که در اینستاگرام، یوتیوب و تلگرام فعالیت دارد و به انتشار محتوای افشاگرانه می‌پردازد. او در سال‌های اخیر به واسطه‌ی افشاگری‌های خود درباره‌ی شاخ‌های مجازی و سلبریتی‌های ایرانی به شهرت زیادی دست یافته است. امین فردین فارغ التحصیل رشته مهندسی کامپیوتر (نرم افزار) در مقطع لیسانس از دانشگاه آزاد کرمانشاه است.
او خبرنگار سابق صدا و سیمای مرکز کرمانشاه و مرکز خوزستان و خبرنگار سابق باشگاه خبرنگاران جوان است. سال‌ها به خبرنگاری، تهیه‌ی فیلم و مستند و تدوین و ویرایش تصویر برای این نهاد مشغول بود و در سال ﻫﺎی ۸۸ تا ۹۰ بار‌ها به عنوان بهترین خبرنگار و تدوینگر از سوی مراکز وابسته به صدا و سیما، جوایز متعددی را دریافت کرد.اما او ناگهان در سال ۹۶ از کشور خارج شده و به آلمان مهاجرت ﻣﻰکند و به سرعت وبسایت و صفحات اجتماعی متعددی را با تیتر‌ها و عناوین جذابی مانند «افشاگریﻫﺎی مستند» و «پشت پرده» طراحی ﻣﻰکند.
امین فردین؛ افشاگری‌های مشکوک یک مرد مرموز
یکی از مهمترین اهداف این فرد برای راﻩاندازی وبسایت و صفحات اجتماعی، تخریب فعالین سیاسی بود. در اسفند ۹۶ گفتگویی از امین فردین با روح الله زم در کانال آمدنیوز منتشر شد که نام فردین را بر سر زبان‌ها انداخت. اما پس از مدتی هر دوی آن‌ها دست به افشاگری بر علیه یکدیگر زدند و همدیگر را نفوذی معرفی کردند.
امین فردین؛ افشاگری‌های مشکوک یک مرد مرموز
بعد از جنجال کانال آمدنیوز، امین فردین نخستین کسی بود که پس از استعفای جنجالی محمدعلی نجفی از شهرداری تهران و مطرح شدن نام همسر دوم او یعنی میترا استاد، عکس‌های خصوصی او را منتشر کرد. امین فردین با گزارش‌های خود درباره‌ی پشت پرده‌ی سایت‌های شرط بندی و همکاری آن‌ها با شاخ‌های مجازی افشاگری کرد.
حال بعد از ماجرای روح الله زم و سایت‌های شرط بندی، امین فردین به انتشار گزارش‌های افشاگرانه درباره‌ی پشت پرده‌ی زندگی سلبریتی‌های ایرانی و روابط آن‌ها می‌پردازد.
سارا غضنفری (خبرنگار) در این باره نوشت: زهره فکور صبور صدتا قرص آرامبخش خورده و تمام! مرگ عجیب سلبریتی‌ها! آدم‌هایی که می‌شناسندش می‌گویند از حرف‌های امین فردین، پاپاراتزی ساکن آلمان عصبانی بوده، آدم نمی‌دونه در سر دیگری چی می‌گذره ولی حواسمون به یک حرف و حرکت باشه. آدم‌ها این روزها خیلی شکننده هستند دوستان عزیز!
کاربری با نام کاربری آمینو اسید نوشت: گویا زهره فکور صبور قبل از خودکشی به چند نفر از اشنایان گفته که از شایعاتی که امین فردین در یوتیوب درباره او ساخته عصبانی و ناراحت است. کاش میشد ازش در المان شکایت کرد.
کاربر دیگر نوشت: امین فردین پاپاراتزی نیست. خبرنگار هم نیست. اینفلوئنسر هم نیست. او فقط از ریختن آبروی ملت و باج‌گیری نون میخوره. جرئت هم نداره سیتیزن کشور دیگری را «افشا» کنه چون قپانی می‌برنش. با ندیدین و نادیده‌گرفتنش هم خودش هم خودتان و هم جامعه را نجات دهید.
کاربری به نام یگانه نوشت: امین فردین رو نمی‌شناسم ولی چندبار برنامه‌هاش رو که درباره سلبریتی‌ها حرف می‌زنه برام فرستادن. با ادبیات وحشتناک و کثیف رسما آبروی همه رو می‌بره و مردم هم بدون این که فکر کنن اصلا به ما چه که فلانی با کی رابطه داره مشتری برنامه‌اش هستن. نتیجه همه اینا چیه؟ نابود شدن یه زندگی

زلزله دوباره ساسی؛ جنابان سانسورچی شما متهمید

زلزله دوباره ساسی؛ جنابان سانسورچی شما متهمید
ساسی مانکن برای چهارمین سال پیاپی تک قطعه جنجالی‌اش را در انتهای سال منتشر کرده که بازتاب فراوانی در بین فعالان عرصه موسیقی و کاربران فضای مجازی داشته است.
برترین‌ها: ساسی مانکن برای چهارمین سال پیاپی تک قطعه جنجالی‌اش را در انتهای سال منتشر کرده که بازتاب فراوانی در بین فعالان عرصه موسیقی و کاربران فضای مجازی داشته است.
زلزله دوباره ساسی؛ جنابان سانسورچی شما متهمید
سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه نگار در نقدی تحت عنوان «ما هیچ! ما فقط نگاه» در این رابطه نوشت:
* انگار باید عادت بکنیم به این تک آهنگ‌های سالانه پدیده عجیب و غریبی به نام «ساسی مانکن». تک آهنگ‌هایی که هر سال با یک تنظیم جذاب و روان، یک یا چند مفهوم مهم فرهنگی یا اجتماعی را هدف قرار می‌دهد و به واسطه ملودی‌های ساده و پرطرفدارش، پرتکرار می‌شوند. از توصیه به بچه‌ها برای «اول اینستا بعد کتاب» تا حضور یک بازیگر فیلم‌های پورن در نماهنگ آخرش، نشان می‌دهد که این ویژگی‌ها نمی‌توانند بدون ‌انگیزه و هدف خاصی در این قطعات قرار داده شده باشند و مخاطبان هدفش حتما مشخص شده‌اند.
ا* ین قطعات تصویری که امسال هم با قطعه «مامان منو ببخش» ادامه پیدا کرده است چندین مشخصه ثابت، مهم و البته تکراری دارد؛ حضور و وجود یکی از اعضای خانواده یا مشاغل مشهور، ارجاع به برخی آهنگ‌های مشهور یا افراد معروف داخلی، استفاده از کلمات و اصطلاحات به‌روز در جامعه که اغلب مثبت نیستند و عادی‌سازی برهنگی در کنار ترجیع‌بندهای آشنا به ذهن که به سرعت در یاد مخاطب می‌ماند.
* در متنهای سال‌های گذشته به این نکته مکرر اشاره شد که وقتی می‌دانیم که قرار است از کدام جبهه و با چه ابزاری مورد هجوم قرار بگیریم منطقی است که پیش از برخورد این سلاح، فکر اساسی و دست‌کم از هدف مورد اصابت، محافظت شود. عجیب اینکه در این چهار سال به جز برخورد با دانش‌آموزان فلان مدرسه و تهدیدهای آموزش‌وپرورش و پخش چند گزارش سفارشی ضعیف در بخش‌های خبری سیما، واکنش موثر و مفید دیگری ندیدیم.
* شاید خیلی‌ها این مساله را عمیق ندانند اما پخش متعدد یک آهنگ با ویژگی‌هایی که شرحش رفت در ماشین‌ها یا مراکز خرید و میزان بالای مصرفش در ایام عید تاثیرات غیرقابل جبرانی دارد. اینجا دیگر صحبت از ملودی یا متن ترانه ضعیف نمی‌کنیم یا اصلا بحث به خاطر وجود یکی دو کلمه مبتذل در ترانه نیست؛ تولید این قطعات تبدیل به یک رویه شده و برخی خوانندگان دیگر هم سعی کردند با پیروی از چنین سبکی، خودشان را مطرح کنند.
زلزله دوباره ساسی؛ جنابان سانسورچی شما متهمید
* به جز خوانندگان و تهیه‌کنندگان آثار مبتذل موسیقی که با افزایش استقبال از قطعاتی شبیه به آهنگ‌های ساسی، فضا را برای خودشان آماده می‌بینند احتمالا پخش چنین آهنگ‌هایی در بستر فضای مجازی، می‌تواند خبر خوشی برای موافقان طرح صیانت از فضای مجازی باشد. آنها به راحتی می‌توانند تمام بار منفی تولید چنین محصولی را روی دوش فضای مجازی بگذارند و ادعا کنند که اگر بگذارند چنین طرحی تصویب شود دیگر نه خبری از ساسی مانکن می‌شود و نه تتلو و امثالهم و این همان روش برخورد سطحی و بدون پشتوانه جامعه شناختی و عقلانی است که در سایر حوزه‌های فرهنگی ما هم به چشم می‌خورد. برخورد با معلول به جای علت، ساده‌ترین و البته کم اثرترین راه‌حل است. یک خواننده، با همه اهداف و‌ انگیزه‌های پشت یک اثر، نهایتا یک قطعه را اجرا می‌کند و می‌رود سراغ قطعه بعدی‌اش. موسیقی ما فارغ از پاپ و سنتی، سال‌هاست که هیچ نقشه راهی ندارد.
* همیشه در موضع واکنش نشان دادن است و از خودش کنش یا دست‌کم کنش موثری نشان نمی‌دهد. اوج این نبودن نقشه را می‌توان در رسانه ملی دید. آهنگی که مثلا در فصل پاییز، پخش آن ممنوع بوده، در فصل بهار، بدون مشکل پخش می‌شود و خواننده‌ای که نهایتا چند قطعه ضعیف اما مشهور را اجرا کرده ناگهان از برنامه‌های پرطرفدار و گاه زنده سر درمی‌آورد و به واسطه همان حضور، برای خودش موقعیت رسمی هم دست‌وپا می‌کند و احتمالا بعدش سر از کشورهای دیگر درمی‌آورد.
* درست است که این قطعات به واسطه سخافت ذاتی، در تاریخ موسیقی ایران ماندگار نخواهند شد اما اثراتی که در کوتاه‌مدت و حتی بلندمدت روی گوش موسیقی و روح و روان مخاطب و به‌طور خاص نوجوان و جوان می‌گذارند مخرب است. تنزل سطح سلیقه موسیقایی آنها و همین‌طور عادی کردن برخی از ارتباطات و تابوها کمترین اثر این‌گونه از قطعات است. احتمالا شما هم می‌خواهید بپرسید که چاره چیست؟ در سال‌های قبل هم پیشنهادهایی ارائه شد که همچنان امیدوار به شنیده شدن آنها توسط مسئولان فرهنگی کشورمان هستیم. برخی از سبک‌ها و ژانرهای موسیقی در کشور ما طرفداران فراوان و خاص خودش را دارد و عموم این طرفداران را نسل‌های جوان و نوجوان تشکیل داده‌اند.
* پذیرفتن این سبک‌ها و تلاش برای تولید محصولات استاندارد، جذاب و دغدغه‌مند برای این مخاطبان یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای جلوگیری یا دست‌کم، کاستن از استقبال فوق‌العاده از آهنگ‌هایی است که توسط امثال ساسی مانکن منتشر می‌شوند. مثلا پذیرفتن سبک رپ و برگزاری کنسرت‌هایی با حمایت و نظارت توامان می‌تواند میزان اثربخشی آثار مبتذل را کاهش دهد. ترانه با کیفیت و توانا در ایجاد ارتباط با عموم جامعه در کنار تنظیم جذاب و خوانندگی منطبق با استانداردهای روز، مثلثی هستند که برای تولید هر اثر پرطرفداری کفایت می‌کند.
* تولید این قطعات قطع نمی‌شوند و احتمالا شاهد افزایش آنها هم هستیم اما نمی‌توانیم سطح واکنش‌ها را در حد برخورد با چند راننده یا دانش‌آموز پایین بیاوریم و توقع داشته باشیم که آنها در خلوت خودشان به آن آهنگ‌ها گوش ندهند یا همان چیزی را بشنوند که ما دل‌مان می‌خواهد.
* قدرت‌نمایی ساسی مانکن و شبیه به او صرفا نه به خاطر توانایی‌های آنهاست و میدان خالی از آثار شاخص و قابل دفاع و مهم‌تر از آن نبود یک برنامه مدون و اجرایی و ملموس به آنها مجال فعالیت و اثرگذاری می‌دهند. ساسی مانکنی که در داخل مشهور شد و در انتخابات هم برای نامزدها خواند و سپس مهاجرت کرد یک نمونه از تایید این نکته است که برای موسیقی هیچ برنامه‌ای نداریم و نه می‌دانیم با آنها که هستند چه رفتاری بکنیم و نه می‌دانیم با آنها که رفته‌اند باید چه مواجهه‌ای داشته باشیم. سال گذشته هم گفتیم که بازدید میلیونی از تیزر آهنگ جدید ساسی یک زنگ خطر است و امسال هم مجبوریم که آن را تکرار کنیم.
* اگر زمانی مخاطب موسیقی پاپ بین محمد اصفهانی، علیرضا عصار، شادمهر عقیلی، قاسم افشار، خشایار اعتمادی و... باید سلیقه‌اش را انتخاب می‌کرد حالا اما باید از او خواهش کنیم که چه آهنگی را، به خاطر سلامت روانی خودش، گوش نکند و این یعنی یک عقب‌گرد کامل. محدود کردن مشکلات موسیقی به برگزاری یا عدم برگزاری چند کنسرت یا ممنوع‌الکاری موقت چند خواننده توسط اهالی موسیقی هم در ایجاد وضعیت فعلی موسیقی بی‌تاثیر نبودند. موسیقی پاپ ایرانی، ما را ببخش که اوضاع‌مان این شده است.

سحر قریشی طعمه جدید شبکه قمار؟

سحر قریشی طعمه جدید شبکه قمار؟
قریشی تا به اینجای کار، در همان مسیری قدم گذاشته که سلبریتی‌های دیگر برداشته بودند و از این‌جا به بعد است که نشان می‌دهد وی تا چه اندازه، با نیت آن سلبریتی‌ها، از کشور خارج شده و در ترکیه سکنی گزیده است.
خبر مهاجرت احتمالی «سحر قریشی» اخیرا به یکی از موضوعات داغ فضای مجازی تبدیل شده است. در سال‌های اخیر هر سلبریتی که با خبرسازی‌های متنوع ساکن ترکیه شده است درگیر سایت‌های شرط‌بندی و قمار شده است. این محتوا در روزنامه فرهیختگان منتشر شده و انتشار آن در برترین‌ها به منزله تایید آن نیست.
سحر قریشی طعمه جدید شبکه قمار؟
مجتبی اردشیری نوشت: «سحر قریشی» طی روز‌های گذشته در کانون اخبار فضای مجازی قرار گرفته است. این‌بار نه از بابت اظهارنظری منتسب به او، بلکه انتشار عکسی از او که با قرار گرفتن در کنار یک تصویر دیگر، شائبه‌هایی را در مورد ازدواج این بازیگر رقم زده است. اینکه این دو عکس چگونه در کنار یکدیگر قرار گرفته و چه فرد یا افرادی در پشت‌پرده انتشار آن قرار دارند، موضوع بحث این گزارش نیست. موضوع مهم‌تر، اما دلیل این فضاسازی‌هایی است که هر‌چند وقت یک‌بار برای برخی از سلبریتی‌هایی که به خارج از کشور می‌روند، پیش آمده و آن‌ها را به ترند اینترنت تبدیل می‌کند.
یک زمانی «مهراد جم»، یک وقت دیگر «ریحانه پارسا» و الان هم «سحر قریشی». جالب‌تر آنکه این فضاسازی‌ها، زمینه کاری و فکری این چهره‌ها را شامل نشده و بیشتر روی سبک زندگی آن‌ها و افق به‌اصطلاح روشنی که برایشان رقم خورده است، تاکید دارد و البته یک کلیدواژه مشترک برای تمامی این چهره‌ها وجود دارد: «ترکیه» اینکه چطور این سلبریتی‌ها که عمدتا از تمکن مالی خوبی برخوردار هستند به‌جای حضور در کشور‌های متمدن اروپایی و آمریکایی یا حتی امارات که تفاوت هزینه‌ای چندانی با ترکیه ندارد، به این کشور پناه برده و زندگی جدید خود را در این کشور آغاز می‌کنند، خود محل گمانه‌زنی‌های فراوانی است که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت.
البته که در مورد «سحر قریشی» طبق گفته «محمدحسین فرحبخش»؛ تهیه‌کننده کهنه‌کار سینمای ایران، وی حدود ۳ ماه پیش به قصد ازدواج از کشور خارج شده و احتمالا مهاجرتی در کار نبوده و وی به ایران باز خواهد گشت. اما حداقل قضیه این است که قریشی تا به اینجای کار، در همان مسیری قدم گذاشته که سلبریتی‌های دیگر برداشته بودند و از این‌جا به بعد است که نشان می‌دهد وی تا چه اندازه، با نیت آن سلبریتی‌ها، از کشور خارج شده و در ترکیه سکنی گزیده است.
فاز اول: رسیدن به منابع درآمدی ثابت
چهره‌های شناخته‌شده سینما و موسیقی کشور در تمام این سال‌ها روی این گزاره صحه گذاشته‌اند که از وضع مالی افسانه‌ای برخوردار نیستند. آن‌ها به‌زعم مردم جامعه و البته آمارها، درآمد‌های خود را مکفی ندانسته و شرایط مالی و اقتصادی خود را قابل قیاس با سلبریتی‌های فعال در سینما و موسیقی دیگر کشور‌ها نمی‌دانند.
به همین دلیل، بسیاری از آن‌ها در سودای کسب درآمد‌های بالا از شهرت و محبوبیت خود در میان مردم هستند؛ بنابراین در نخستین گام، آن‌ها باید از پایگاه مردمی خوبی برخوردار باشند تا بتوانند به‌عنوان گام نخست، در مسیر ثروت‌اندوزی از شهرت خود قرار بگیرند.
سحر قریشی طعمه جدید شبکه قمار؟
یکی از بهترین راه‌های شناخت اندازه‌های پایگاه‌های مردمی سلبریتی‌ها، صفحه اینستاگرام آن‌ها است. صفحه‌ای که در یک دوره، سبب پذیرش آن‌ها در پروژه‌های سینمایی می‌شد، اما با شکست تجاری آن پروژه، این غائله هم چندان مورد تایید سینماگران و البته مردم قرار نگرفت.
در این چند سال، سوپاپ اطمینان بالا رفتن فالوئر‌های اینستاگرام یک سلبریتی، پرداختن به حواشی بود. با هر حاشیه، جمع بسیاری از مردم، به صفحات این سلبریتی‌ها هجوم برده و آن را دنبال می‌کردند. در میان حواشی هم سطح‌بندی‌هایی وجود داشت. شاید اغراق نباشد اگر عنوان کنیم مهم‌ترین حاشیه‌ای که سبب جذب صد‌ها هزار نفر به صفحه مجازی این چهره‌ها می‌شود، موضوع مهاجرت آن‌ها به کشور‌های همسایه است.
اتفاق‌هایی که عموما از زبان افراد دیگری غیر از سلبریتی‌ها عنوان شده و مردم که گویا فاتح موضوع مکشوفی شده‌اند، به صفحه این سلبریتی‌ها هجوم برده و جویای جدیدترین اخبار آن‌ها می‌شوند. در این میان یک اصل بسیار مهم وجود دارد و آن، عدم‌اطلاع‌رسانی دقیق و درست است. این کار، تشنگی مخاطبان را برای یافتن حقیقت بیشتر می‌کند. اینکه چه اتفاقی افتاده که سلبریتی محبوب آن‌ها برای چند روز است که هیچ نوشته یا تصویری منتشر نکرده. این کار، دز هیجان مخاطبان را بالا برده و سبب شکل گرفتن شائبه‌ها و شایعه‌های فراوانی می‌شود. شائبه‌ها و شایعه‌های فراوانی که خود به جذب فالوئر‌های بسیار انجامیده و این روند تا زمان رسیدن به آمار مورد‌نظر آن سلبریتی‌ها ادامه دارد.
مثلا «مهراد جم» یک سلبریتی حوزه موسیقی بود که قبل از خروج از ایران، حدود ۸ میلیون فالوئر داشت، اما به محض انتشار خبر رفتن او به ترکیه و سکوت چند روزه که پیش‌مقدمه آغاز یک جریان بود، تعداد فالوئر‌های او مرز ۱۱ میلیون نفر را درنوردید.
این، قاعده یکسان و ثابتی است که تقریبا تاکنون برای تمام کسانی که به این شیوه از ایران خارج شده و شائبه‌هایی در مورد آن‌ها مطرح است، وجود داشته و با یک فرمول زمان‌بندی مشخص نیز به جلو حرکت می‌کند.
فاز دوم: ایجاد روابط ساختگی
فاز دوم این جریان به اطلاعات قطره‌چکانی برمی‌گردد که کنجکاوی‌های مردم را بیشتر برانگیخته می‌کند. اگرچه این سوژه طی دهه‌های قبلی در چهارچوب‌های سیاسی و عموما ضدنظام خود را نشان می‌داد، اما اینک روی مقوله رابطه و ازدواج خلاصه است.
این روابط که تجربه نشان داده موقت و عموما ساختگی است، با عطش سیرایی‌ناپذیری از سوی دنبال‌کنندگان این سلبریتی‌ها مواجه می‌شود. با هر پست و انتشار هر تصویر، ده‌ها شائبه و شایعه در مورد آن شخصیت به‌وجود آمده و فضای مجازی را ملتهب می‌کند. ساختار بحث به شیوه‌ای پیش می‌رود که اگر اخبار ساعتی آن سلبریتی را دنبال نکنید، انگار از مقوله عقب افتاده و چیز مهمی را از دست داده‌اید؛ و اینچنین می‌شود در پشت‌پرده، قواعد بازی به همان ترتیبی پیش می‌رود که صحنه‌گردان‌ها از هفته‌ها پیش ترسیم کرده بودند و خوشحال از اینکه این پارادایم مصنوعی، با قدرت در‌حال پیشروی به‌سوی خواست و میل آن‌ها است.
سحر قریشی طعمه جدید شبکه قمار؟
در همین فضا دقت کنید که موضوع ازدواج «مهراد جم» با یک مدل اینستاگرامی تا چه اندازه حساسیت به‌وجود آورد و به بحث اول فضای مجازی تا هفته‌ها تبدیل شد. در مورد «ریحانه پارسا» نیز ببینید که موضوع رابطه و بحث‌هایی که در‌مورد ازدواج احتمالی او شکل گرفت تا چه اندازه حساسیت ایجاد کرد و فالوئر‌های بسیاری را به‌سمت صفحات متعدد او گسیل داشت. حالا این پارامتر در‌مورد «سحر قریشی» در‌حال تکرار شدن است. چهره‌ای که هر از چند گاه به‌واسطه اظهاراتی که به زبان می‌آورد، دامنه نگاه‌ها را به‌سمت خود معطوف می‌کرد و حالا با بحث ازدواج آن‌هم با یکی از چهره‌های سرشناس موسیقی که طرفداران بسیاری دارد، مدتی است که ذهن بسیاری از مردم را متوجه خود کرده است.
جریان‌سازی فوق‌العاده‌ای که فعلا در بخش جذب هوادار به‌سر برده و بسیار بعید است که به این زودی‌ها در این زمینه، رمزگشایی‌هایی صورت بگیرد. فعلا تا زمانی که جا دارد، باید مخاطبان به صفحه اینستاگرام این بازیگر رفته و جذب آن شوند تا در مرحله بعدی، فرآیند اطلاع‌رسانی قطره‌چکانی آغاز شود. صفحه اینستاگرام قریشی هم‌اکنون نزدیک به ۱۰ میلیون فالوئر دارد و نزدیک به سه‌هفته است که هیچ پستی در آن بارگذاری نشده است. می‌بینید، شرایط به همان ترتیبی در‌حال پیشروی است که برای اسلاف گذشته این بازیگر رقم خورده بود.
فاز سوم: جذب به‌ظاهر دلسوزانه مردم
تا اینجا، دو مرحله از پازل نه‌چندان پیچیده سلبریتی‌های به خارج رفته، سپری شده و در مرحله سوم، بازی کمی جدی‌تر می‌شود. البته که تا اینجا، بیشتر شکل سرگرمی کار بود. آن سلبریتی در محیط جدید یک کشور دیگر مشغول تفریحات اولیه و سرخوش از جذب فالوئر‌هایی است که در شرایط عادی نمی‌توانست تا این میزان جذب کند و مردم هم دلخوش به ارضای میل کنجکاوی خود از طریق ده‌ها و صد‌ها صفحه هواداری که برای چهره‌ها ساخته شده و هر روز، اخبار ضدونقیضی را منتشر می‌کنند تا دامنه التهاب‌ها را بیشتر کنند.
پس از تمام شدن این ماه عسل، رویه اصلی ماجرا خود را نشان می‌دهد. در شرایط چندساله کنونی، تقریبا محال به‌نظر می‌رسد که یک سلبریتی، با خبرسازی‌های متعدد، برای مدتی ساکن ترکیه شده باشد و درگیر سایت‌های شرط‌بندی و قمار نشده باشد.
طبق اطلاعاتی که به خبرنگار ما رسیده، عده‌ای از این چهره‌ها با همین نیت، تهران را به مقصد استانبول ترک می‌کنند. در مقابل، برخی دیگر از چهره‌ها هستند که در‌برابر چنین پیشنهادی مقاومت می‌کنند و تنها شرط خود را برای پیوستن به این کمپین، فارغ از انگیزه‌های مالی، ناشناس ماندن خود عنوان می‌کنند. به این ترتیب که از تصویر آن‌ها به‌شکلی مستقیم برای این تبلیغات بهره برده نشود تا مشکلاتی در زمینه میزان محبوبیت آن‌ها و حتی در راه بازگشت دوباره به ایران ایجاد نشود.
از آن طرف، بنگاه‌های شرط‌بندی نیز با موافقت این پیش‌شرط، از درصد دستمزد آن چهره‌ها کاسته و به فنون مختلف می‌پذیرند که از آن سلبریتی به شکلی غیرمستقیم در عرصه شرط‌بندی و قمار استفاده کنند.
البته که در مواجهه با انتشار این اخبار، برخی چهره‌ها خود را از این قضیه مبرا و برخی دیگر نیز وفاداری خود را به این‌گونه سرمایه‌گذاری‌ها اعلام می‌کنند. مثلا «ریحانه پارسا» بار‌ها اعلام کرده که «فعلا» قصد راه‌اندازی سایت‌های شرط‌بندی را ندارد و ترجیح می‌دهد امورات خود در ترکیه را از طریق گرفتن آگهی برای صفحات مجازی خود بگذراند.
سحر قریشی طعمه جدید شبکه قمار؟
نکوهش این حرکت که به مثابه خالی کردن جیب هواداران این چهره‌ها محسوب می‌شود به اندازه‌ای است که بسیاری از فعالان این حوزه، هیچ‌گاه با صراحت اعلام نمی‌کنند که وارد چنین کارزاری شده‌اند. مثلا «ساسی مانکن» و «امیر تتلو» را در‌نظر بگیرید. دو تن از فعال‌ترین چهره‌های سرشناسی که هر‌کدام آن‌ها بالغ بر ۵ سایت شرط‌بندی و قمار را مدیریت می‌کنند، اما تاکنون حتی یک‌بار به شکل مستقیم به هواداران‌شان اعلام نکرده‌اند که مدیریت چنین گروه‌ها و صفحاتی را برعهده دارند. این چهره‌هایی که در موزیک‌ویدئو‌ها و در دیوار سالن کنسرت‌هایشان مملو از تبلیغات سایت‌های شرط‌بندی است و ده‌ها نفر به این حقیقت اعتراف کرده‌اند، هیچ‌گاه حاضر نشده‌اند اعلام کنند که در چنین پایگاه‌هایی فعالیت داشته و علت اصلی کم‌کاری آن‌ها در عالم هنر، بی‌نیازی مالی و سرگرم بودن با این سایت‌ها و پایگاه‌ها است.
فاز چهارم: گردش مالی میلیاردی
در فاز چهارم این بازی، که از پیش طراحی شده، دامنه‌های اینترنتی اجاره‌ای به این سلبریتی‌ها واگذار می‌شود و این چهره‌ها با استخدام مشاورانی که در این حوزه تبحر فراوانی دارند، مقوله بازاریابی و توسعه این سایت‌های قمار و شرط‌بندی را فراهم می‌کنند.
سخت‌ترین جای این بازی زمانی است که این چهره‌ها باید برای سرمایه اولیه این سایت‌ها، چیزی در حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار دلار اختصاص دهند. درواقع، این سلبریتی‌ها نیز به‌مانند مردم، در ابتدای امر، از بالادستی‌های دومینووار خود تیغیده می‌شوند و تا زمانی که این مبلغ را به‌عنوان سرمایه اولیه وارد گردونه سایت شرط‌بندی خود نکنند، سیستم عضوگیری و بازی‌های قمار که می‌تواند پیش‌بینی نتیجه فوتبال، والیبال و بسکتبال یا جدیدا نتایج سیاسی نظیر احتمال حمله روسیه به اوکراین یا موضوع برجام باشد، راه‌اندازی نشده و درنتیجه گردش مالی هم اتفاق نمی‌افتد.
آنچه بهره‌برداری مافیای شرط‌بندی و قمار از این سلبریتی‌ها به حساب می‌آید، آن است که سرشاخه‌های این سایت‌ها، به قربانیان خود اطمینان می‌دهند که هیچ کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه نیست و فلان سلبریتی، مدیریت این سایت را برعهده دارد. به همین منظور و برای جلب اعتماد بیشتر، قربانیان به کلابی دعوت می‌شوند که در همان ابتدا، هرگونه وسایل ارتباط جمعی نظیر موبایل، بلوتوث و... از آن‌ها گرفته شده و آن‌ها رودررو با سلبریتی خود مواجه شده و دیگر مطمئن می‌شوند که دلیل اینکه سلبریتی مذکور در ترکیه چنین سایتی راه‌اندازی کرده، دور زدن قوانین ایران و ممنوع بودن این‌گونه فعالیت‌ها در ایران است. به همین دلیل جذب این سایت‌ها شده و خیلی راحت سرمایه خود را در اختیار این بازی‌ها و پیش‌بینی‌ها قرار می‌دهند. سرمایه‌ای که بابت هر واریز آن، درصدی مابین ۵ تا ۱۲ درصد، برای آن سلبریتی منظور شده و به همین دلیل سودده‌تر آن است که تعداد نفرات بیشتری وارد این گردونه شده تا گردش مالی بیشتری نصیب این چهره‌ها شود.
درواقع همه بازیگران این چالش، به‌نوعی قربانی هستند. چه آن مردمی که به‌خیال اینکه ایران اجازه چنین فعالیت‌هایی را نمی‌دهد، می‌پذیرند که فلان سلبریتی برای درآمدزایی بیشتر همشهریان خود، دست به تاسیس این سایت‌ها زده، غافل از اینکه نمی‌داند چه افکاری پشت‌پرده این حرکت سلبریتی است.
هم آن سلبریتی که تصور می‌کند با مدیریت او، یک چارت درست و منطقی از درآمد میان او و برندگان واقعی تقسیم شده و درنتیجه همه چیز فردی نشده و بنا بر شایسته‌سالاری و طبق الگوریتم شانس و توانمندی، نصیب هر فرد می‌شود، غافل از اینکه نمی‌داند در بالادست خود، مدیران بسیاری دارد که از بابت هر میزان واریزی‌ای که به نام آن سلبریتی صورت می‌گیرد، خیلی راحت، درصد‌هایی را نصیب خود می‌کنند؛ و البته همین گردانندگان، یک عمر در بیم دستگیر شدن و مجازات سنگین به سر می‌برند به همین دلیل است که تا جایی که امکان دارد، از رسانه‌ای کردن خود و فعالیت‌هایشان و البته پیش آمدن پرونده‌های قضایی در نتیجه شکایت مالباختگان خودداری می‌کنند.
سحر قریشی طعمه جدید شبکه قمار؟
اینکه چرا ترکیه را برای این هدف خود انتخاب کرده‌اند به‌دلیل نزدیکی به ایران و ارزانی بیشتر پول آن در مقایسه با امارات است. نهضت خانه‌دار شدن در ترکیه نیز یکی از پازل‌های این معادله است که طبق آن ایرانی‌های بسیاری به مهاجرت فراخوانده می‌شوند تا با حضور در یک کشور آزاد! خیلی زود به‌عنوان یک از پرزنت‌های این سایت‌های شرط‌بندی و قمار تبدیل می‌شوند. افرادی که یا خود وارد گوی بازی و رقابت شده و سرمایه وارد می‌کنند یا با معرفی بازیگران جدید، پورسانت خود را دریافت کرده و بیشتر مشتاق می‌شوند که ایرانیان دیگر را وارد این چالش کثیف کنند.
فاز پنجم: بازگشت با خیال راحت
پنجمین و آخرین فاز این بازی، بازگشت به منافع قبل و پوشاندن ماسک فرهنگی به خود است. برخی از این سلبریتی‌ها، در‌نتیجه تهدید از سزای این کار خود، تصمیم می‌گیرند که از جایی به بعد، به این فعالیت‌های خود خاتمه داده و به همان میزان درآمدی که به‌دست آورده‌اند، قانع باشند و راه ایران را در پیش می‌گیرند مانند بسیاری از افرادی که طی این سال‌ها به کشور بازگشته‌اند.
تعدادی دیگر نیز منافع را در این می‌بینند که به ایران بازگشته و فعالیت‌های خود را به شکلی مویرگی، از داخل کشور ادامه دهند که این عمل، ریسک بالایی دارد.
متاسفانه هر دو گروه از این سلبریتی‌ها، اگرچه با سرمایه مردمی به این جایگاه رسیده‌اند، اما جیب مردم را نشانه گرفته و تلاش کرده‌اند تا با خالی کردن آنها، به ثروتی بادآورده برسند.
مثلا در مورد «امیر تتلو» گفته می‌شود زمانی که در ایران بود، پول اجاره‌خانه او و حتی پول خورد و خوراکش را دوستانش تامین می‌کردند، چون هیچ سرمایه‌ای نداشت. زمانی که قصد ورود به سایت‌های شرط‌بندی را داشت، با پیش‌شرط واریز ۳۰ هزار دلاری مواجه شد. یک آهنگ تولید کرد و از هوادارانش خواست تا برای انتشار این آهنگ به حساب او پول واریز کنند. در کمتر از یک شبانه‌روز، حدود یک‌و‌نیم میلیارد تومان پول برای او جمع شد و وی خیلی راحت با این پول و پول‌هایی که از راه کنسرت به‌دست آورده بود، جواز تاسیس این سایت را به‌دست آورد تا امروز که در آستانه تاسیس ششمین سایت شرط‌بندی و قمار خود به‌سر می‌برد.
هرچند او از محل درآمدزایی این پول‌ها، یک واحد آپارتمان و یک ویلا در ترکیه خریداری کرده و حالا درصدد است با شهروند شدن در یکی از کشور‌های مدرن اروپایی، یک واحد آپارتمان هم در آن کشور خریداری کند.
همین چهره‌ای که در ایران، توان درآمدزایی هزار تومانی را نداشت حالا و در کمتر از ۳ سال به چنین داشته‌هایی دست یافته است.
یا مثلا «شادمهر عقیلی» که مدتی است موزیک‌ویدئو‌های او رنگ‌وبوی تبلیغات سایت‌های شرط‌بندی را گرفته و خیلی بیشتر از گذشته در اروپا و ترکیه دیده می‌شود نیز یکی از طراحان اصلی این سایت‌های شرط‌بندی، قمار و خالی کردن جیب مردم است.
برخی سایت‌های فارسی‌زبان که آهنگ‌های جدید این خواننده را منتشر کرده‌اند، با تعابیر مختلف، مخاطب را به‌سمت خود جلب کرده و پس از پخش بخشی از آهنگ، از مخاطبان خود می‌خواهند که برای نقش‌آفرینی بیشتر در این سایت‌ها و حضور در پیش‌بینی‌هایی که ممکن است آن‌ها را یک‌شبه پولدار کند، پول واریز کنند. نکته جالب‌توجه اینکه این سایت‌ها برای واریز پول، از درگاه‌های قانونی داخل کشور اقدام کرده و مخاطب را ترغیب می‌کنند تا به شیوه‌ای معمول، آشنا، راحت و در دسترس، خیلی زود، فاصله خود را با پولدار شدن و زندگی رویایی، کم کنند.
موردی که متاسفانه در خلأ نظارت‌های دقیق، کار را برای این قمارباز‌ها آسان‌تر کرده و علی‌رغم وجود هزاران پرونده مالباخته در دوایر قانونی کشور، اما هم‌چنان فضا برای توسعه فعالیت‌های نامشروع گردانندگان این سایت‌ها در داخل و خارج از کشور فراهم است.
این‌ها سلسله‌مراتبی است که تاکنون برای هنرمندان به ترکیه رفته ما اتفاق افتاده است. در این میان، امیدواری بسیار از آن بابت است که با توجه به روشنگری‌هایی که در این مدت شده و البته آگاهی بسیاری از مردم، دیگر شاهد پیوستن هنرمند دیگری به این کمپین نباشیم. چون اگر دقت کنیم می‌بینیم که گردانندگان اصلی این سایت‌ها (که گمنام هستند)، افرادی را برای این منظور استخدام کرده‌اند که دیگر برای همیشه، بازگشت به ایران را فراموش کرده‌اند؛ مانند ساسی مانکن یا امیر تتلو. به همین دلیل معادلات جور در‌نمی‌آید که بپذیریم سلبریتی‌های هنرمند ما بپذیرند که در ازای دریافت پول بیشتر به نسبت فعالیت‌های قانونی خود در داخل کشور، برای همیشه جلای وطن را پذیرفته و محبوبیت سالیان خود را این‌چنین برای ثروت‌اندوزی عده‌ای گمنام، به خطر بیندازند.

درخشش فرشته در دسته دختران؛ پرواز با عشق نوید

درخشش فرشته در دسته دختران؛ پرواز با عشق نوید

تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)

تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
این مطلب درباره آن دسته از مشاهیر ایرانی‌ست که در جوانی فوت کردند، طبعا خیلی‌ها را در این فهرست نگذاشتیم، اصلا متاسفانه آن‌قدر جوانمرگ داشتیم که کار یکی دو مطلب نیست.
برترین‌ها: این مطلب درباره آن دسته از مشاهیر ایرانی‌ست که در جوانی فوت کردند، طبعا خیلی‌ها را در این فهرست نگذاشتیم، اصلا متاسفانه آن‌قدر جوانمرگ داشتیم که کار یکی دو مطلب نیست.
ارشا اقدسی در ۳۹ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
ارشا اقدسی بدلکار بین‌المللی یکی از افراد این فهرست که مرگش هنوز هم غیرقابل باور است. اقدسی از کودکی ورزش را دنبال می‌کرد و به دنبال فعالیت‌های ورزشی اش، آی کیدو را فرا گرفت و مربی آن شد. او در ۱۳ بهمن ۱۳۸۵ گروه بدلکاران ۱۳ را تأسیس کرد و فعالیت‌های خود را با گروهش در ایران و عرصهٔ بین‌الملل ادامه داد. او سپس برای برگزاری مسابقه آب و آتش، مجری شبکه نسیم شد. اقدسی در جریان همکاری با یک پروژه سینمایی در بیروت و به هنگام ضبط صحنه‌ای مربوط به چپ کردن ماشین، دچار حادثه‌ای سنگین شد که به دنبال آن، او را به بیمارستانی در بیروت منتقل کردند و پس از چند روز درگذشت.
 
مرتضی پاشایی در ۳۰ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
مرتضی پاشایی در پاییز سال ۱۳۹۱ با انتشار آلبوم یکی هست به جمع خوانندگان آلبوم دار پاپ ایران پیوست. او از سال ۱۳۸۹ با انتشار اینترنتی قطعات خود شروع به کار کرد. او با ترانهٔ «یکی هست» به عنوان تیتراژ برنامهٔ تلویزیونی ماه عسل از تلویزیون پخش شد، شناخته شد. مرتضی پاشایی مدت‌ها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد که با تشدید بیماری از روز جمعه ۱۶ آبان ماه در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بهمن بستری شده بود و در ۲۳ آبان ۱۳۹۳ دار فانی را وداع گفت.
 
سیروس قایقران در ۳۷ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
سیروس قایقران یکی از چهره‌های ماندگار فوتبال ایران است. سیروس از نسل هافبک‌های همه کاره‌ای بود که در فوتبال آن زمان همچون امروز این همه تعریف و دسته‌بندی برای آن‌ها وجود نداشت. هافبک‌هایی که باید همه هنری می‌داشتند و همه کار می‌کردند. او یک میدان‌دار در میانه‌ی میدان که واقعا فوتبال با حضور بازیکنانی همچون او زیباتر بود. بازیکنانی که در فوتبال امروزی دیگر نه پیدا می‌شوند و نه خریداری دارند. او دراوایل سال ۷۷ که برای تعطیلات نوروز به انزلی آمده بود در بازگشت به تهران همراه خانواده اش دراتومبیل رنوی خود در حوالی امامزاده هاشم با کامیون خاور تصادف نمود که منجر به فوت وی و فرزندش شد.
 
واروژان در ۴۰ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
 واروژان را پدر ترانه‌سازی نوین ایران می‌نامند، از ترانه‌های جاودانه و ماندگار واروژان می‌توان ترانه‌هایی مانند «هفتهٔ خاکستری»، «بوی خوب گندم»، «پوست شیر»، «پل»، «عاشقانه»، «شام آخر»، «ماه‌پیشونی» و «گهواره» را نام برد. واروژان دارای بیماری قلبی بود و در هنگام ضبط موسیقی فیلم بر فراز آسمان‌ها، ساخته محمدعلی فردین، سکته کرد و در ساعت پنج و نیم صبح شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۵۶ درگذشت.
 
فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
فروغ فرخزاد را می‌توان بدون اغراق بانوی شاعر سنت شکن در دوره معاصر دانست. فروغ از پیشگامان نوآوری در شعر نوین پارسی بود و به سرعت مورد توجه دوستداران شعر و هنر در دنیا قرار گرفت؛ تا آنجا که بسیاری از شعر‌های او در جوانی به زبان‌های دیگر ترجمه شدند. بدون شک یکی از پرهیاهوترین بخش‌های زندگی فروغ فرخزاد، آشنایی و ارتباط او با ابراهیم گلستان بود که تا سال‌ها در پرده ابهام باقی ماند. در سال ۱۳۹۵ ابراهیم گلستان به‌طور مفصل به شرح آشنایی و ارتباط خود با فروغ فرخزاد پرداخت. فروغ فرخزاد ۲۴ بهمن سال ۱۳۴۵ دراثر سانحه تصادف رانندگی درگذشت.
 
عسل بدیعی در ۳۵ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
عسل بدیعی در سال ۱۳۵۶ در تهران دیده به جهان گشود. او در سال ۱۳۷۶ با بازی در فیلم سینمایی «بودن یا نبودن» ساخته کیانوش عیاری به شهرت رسید، بازی در آثاری، چون «دست‌های آلوده»، «هفت پرده»، «از صمیم قلب»، «شمعی در باد»، «پروانه‌ای در مه»، «سربلند» و ... را در کارنامه دارد. عسل بدیعی ۱۱ فروردین سال ۱۳۹۲ به دلیل ایست قلبی و مشکلات تنفسی درگذشت.
 
ماهچهره خلیلی در ۴۳ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
ماهچهره خلیلی نوه‌ی دختریِ پروین سلیمانی بود، بازیگری در تلویزیون را با سریال مختارنامه ساخته داود میرباقری و بازی در سینما را با فیلم چشمان سیاه ساختهٔ ایرج قادری آغاز کرد. او در ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ بر اثر بیماری سرطان کبد درگذشت.
 
عارف لرستانی در ۴۶ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
عارف لرستانی با مجموعه «جنگ ۷۷» به کارگردانی مهران مدیری پا به عرصه بازیگری گذاشت و پس از آن در چندین مجموعه دیگر از جمله «قهوه تلخ» با او همکاری کرد. او در مجموعه قهوه تلخ با استقبال بسیاری از سمت مخاطبان همراه بود. لرستانی به علت ایست قلبی جان خود را از دست داد.
 
هادی نوروزی در ۳۰ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
هادی نوروزی بازیکن فوتبال اهل ایران و کاپیتان باشگاه پرسپولیس تهران بود که با پیراهن شماره ۲۴ در میدان حضور داشت. هادی هفت سال در باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران بازی کرد و در سال آخر حضور در این تیم، توانست کاپیتان اصلی پرسپولیس شود، اما نتوانست تعداد گل‌های خود را برای پرسپولیس به عدد ۲۴ برساند. او سابقه بازی در تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه‌های پرسپولیس، قائم‌شهر، پاسارگاد، فجر سپاه تهران، داماش ایرانیان و نفت تهران را داشت. هادی نوروزی در ۹ مهر ۱۳۹۴ بر اثر ایست قلبی درگذشت.
 
داوود اسدی در سن ۳۸ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
داوود اسدی یکی از بازیگران محبوب دهه ۷۰ و ۸۰ بود که از طریق دنیای طنز به شهرت رسید و اولین اثر او ساعت خوش بود که علاوه بر بازیگری، به عنوان نویسنده نیز در آن فعالیت می‌کرد. از کار‌های تلویزیونی دیگر اسدی می‌توان به خط شکن، تلفن همراه، نرگس، کاشانه، گل‌های ۷۷، زائر غریب، پرواز ۵۷ و نوروز ۷۴ اشاره کرد. اسدی همچنین در فیلم‌های سینمایی سرحد، مادرم گیسو و دیدار نیز بازی کرده بود. او در فروردین ۱۳۸۷ در اثر سکتی قلبی درگذشت.
 
مریم میرزاخانی در ۴۰ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
مریم میرزاخانی در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد. میرزاخانی سپس در سال ۱۹۹۹ مدرک کارشناسی خود را در رشته ریاضی از دانشگاه شریف و دکتریِ خود را در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مک‌مولن، از برندگان مدال فیلدز، گرفت. از مریم میرزاخانی به‌عنوان یکی از ده ذهنِ جوان برگزیده سال ۲۰۰۵ از سوی نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشته ریاضیات تجلیل شد. مریم میرزاخانی در ۲۳ تیر ۱۳۹۶ در بیمارستانی در کالیفرنیا درگذشت.
 
محمدجعفر پوینده در ۴۴ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
محمدجعفر پوینده از مترجمان و روشنفکران برجسته روزگار ما بود که با وجود شرایط طاقتفرسای زندگی‌اش رشد کرد و درخشید و نهایتا در روز ۱۸ آذر ۱۳۷۷به قتل رسید. پوینده از معدود روشنفکرانی بود که از همان اوایل انقلاب اعتقاد داشت روی فرهنگ و آموزش باید کار‌های ریشه‌ای صورت گیرد. شور و شوق پوینده برای مطالعه، پژوهش و ترجمه در زمینه ادبیات، که از همان دوران نوجوانی شکل گرفته بود و تحصیل در رشته جامعه‌شناسی دست به دست هم دادند و او را به سوی جامعه‌شناسی ادبیات کشاندند، اگرچه در زمینه ترجمه رمان و نیز مباحث فلسفی، آموزشی، جنبش زنان، حقوق بشر و توسعه کتاب و کتابخوانی دستی توانا داشت و آثار ارزنده‌ای از خود به‌جا گذاشت.
 
حسین فاطمی در ۳۷ سالگی
تمام آدم معروف‌های ایرانی که جوانمرگ شدند (۲)
حسین فاطمى، وزیرامور خارجه دولت محمد مصدق و مدیر مسئول روزنامه «باختر امروز» به عنوان «شهید نهضت ملى ایران» نام برده‌اند. حسین فاطمى که در فرانسه به دریافت دکتراى حقوق نایل شده بود به توصیف محمد مصدق مبتکر ملى کردن صنعت نفت ایران بود. او همچنین در دوران وزارت بالاترین نشان کشورى معروف به «نشان همایون» را از دست شاه دریافت کرد. حسین فاطمى در پى کودتاى ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ موقتاً بازداشت شد و در پى شکست این کودتا آزاد شد، اما سه روز بعد در ۲۸ مرداد مخفى شد تا سرانجام در ششم اسفند ۱۳۳۲ بازداشت، در ۷ مهر سال ۱۳۳۳ به حکم دادگاه نظامى در اتهام اقدام براى برکنارى شاه و اقدام بر ضد سلطنت مجرم شناخته شد و در ١٩ آبان سال ١٣٣٣ اعدام شد.