شب ششم ماه محرم

نوحه شهادت عبدا.. ابن الحسن _دست عبدا..در دست عمه دارد نظاره حال عمو جان
۲۲
دنبال کردن این شاعر
۲۷۰۸
۶
نوحه شهادت عبدا..بن حسن
دست عبدالله،دردست عمه،داردنظاره،حال عمو جان
می بیندعمو،بنشسته برخاک،روسوی خیمه،با چشم گریان

ای عمو جانم ای عمو جانم، ای عموجانم،ای عمو جانم۲
______________________________
گوید ای عمه،کن رها دستم،تا کنم یاری،عمو حسینم
بشنو صدای، هل من معینش،یاری ندارد،نور دو عینم
ای عمو....
______________________________
دشمن از هر سو،حمله آورده،با تیغ ونیزه،برعمو جانم
ترسم ای عمه،من که یتیمم،در کرببلا،بی عمو مانم
ای عمو...
______________________________
آمدم عمو، تا مثل قاسم،شهد شهادت ،نوشم برایت
همچو عمویم،در رهت افتد،دستم از پیکر،گردم فدایت
ای عمو....
_____________________________
آه وواویلا،حسین مظلوم،پیکری بی جان،دارد درآغوش
کنار خیمه،زینب از غم،یتیم حسن،گردیده مدهوش

شعر:اسماعیل تقوایی
شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۶ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

زمزمه ونوحه شب پنجم (عبدا.. ابن حسن _عمه زینب بین عمویم مانده تنها بین میدان
۲۱
دنبال کردن این شاعر
۳۰۲۶
۴
زمزمه ونوحه شب پنجم(عبدا..ابن حسن)
عمه زینب، بین عمویم،مانده تنها،بین میدان۲
دیده گریان،با تنی زار بر لبش نام شهیدان۲
ای عمو جان،ای عمو جان، ای عمو جان، ای عمو جان۲
____________________________
سایه ی او،بعد بابا،هر زمان رو،ی سرم بود
وقت سختی،پدرانه، همچو بابا، در برم بود
ای عمو جان....
___________________________
یک نفر باشد عمویم دشمنان دو رش فراوان
طاقت ماندن ندارم کن رهایم سوی میدان
ای عمو جان...
_____________________________
ای عمو جان آمدم که،چون سپر باشم برایت
تا کنم هم،چون برادر، جان نا قابل فدایت
ای عمو جان....
____________________________
بر روی صدر عمویش، جان او از، تن رها شد
آخرین سرباز دینش این یتیم مجتبی شد
ای عمو جان...

شعر:اسماعیل تقوایی
چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

زمزمه وزمینه شب پنجم(عبدا.. ابن حسن) _ببین ای عمه...
۱۹
دنبال کردن این شاعر
۲۳۴۲
۳
ببین ای عمه، عموجانم،مانده بی یار ونا توان باشد
دل او بهرحرمها وکودکان آن ناگران باشد
عمو جان من شده خسته
بمیرم بر خاک بنشسته
عمو جانم ای عمو جانم..عمو جانم ای عمو جانم۲
_____________________________
چو بابا پیش خدا پر زد،بوده او در دنیا امید ما
نوازش ها کرده او ما را،بوده بر خوشبختی نوید ما
ببین عمه او شده تنها
رهایم کن تا روم آنجا
عمو جانم....
______________________________
ببین عمه دورش از هرسو، گرگ خونخواری،رو به او آید
از آنها شمشیر و تیر وسنگ،بیشمارانه،بر عمو آید
نگاهش افتاده سوی من
ندارد یاری عموی من
عمو جانم ای...
______________________________
عمو جانم آمدم میدان، بار دیگر گیرم،در آغوشت
سرم روی سینه ات بگذار،تا شوم از عطر تو مدهوشت
جداگردد دستم از پیکر
فدای تو ای مه انور
عموجانم ای...
__________________________
عجب جایی گشته قربانگاه بهر عبدا...،آه و واویلا
نشیند شمر لعین آنجا،سینه ی مولا آه وواویلا

چه می سازد خواهرش زینب
بده صبری را به او یارب
حسین جانم ای حسین جانم۲

شعر:اسماعیل تقوایی
سه شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۷ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن(ع) محرم۹۸ -(دیگر از غصه دل بی شکیب است)
۱۷
دنبال کردن این شاعر
۱۷۴۸
۴
دیگر از غصه دل بی شکیب است
عمه بنگر عمویم غریب است

غوطه ور در بین خون افتاده تنها
عمه جان دستم رها کن جان زهرا

عمه... شد خضاب از خونْ سر و روی امامم
عمه... کربلا پُر گشته از بوی امامم
عمه... می رَوَم سوی امامم

ای عموجانم ثارالله

ای عمو آخرین یاور آمد
تا سر کوی تو با سر آمد

آمدم که تا ابد باشم کنارت
آمدم بوی حسن گیرد مزارت

جانا... من به پایت هست خود را می گذارم
جانا... این دل سرمست خود را می گذارم
جانا... دست خود را می گذارم

ای عموجانم ثارالله
چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
بهمن عظیمی

زمزمه ی محرم -(خریده ام ز جان بلای تو. تمومِ رنجِ کربلای تو)
۲۳
دنبال کردن این شاعر
۱۴۷۸

# شب_چهارم_واحد_محرم_۹۹
#طفلان_حضرت_زینب_س

◾️بنداول

بین دو گلِ خواهرت آماده ست
هر یکی شون چو شیرِ آزاده ست
خدا به عشقِ تو مرا داده ست
دهم به راهت (۲)
نیّتِ قلبم و که می دونی
میخوام کنم بَرا تو قربونی
برای من عزیزتر از جونی
عزیز برادر (۲)
نبینمت تو اوجِ غم هایی
نبینمت غریب و تنهایی
نبینمت تو چنگِ اعدایی
خواهر فدایت (۲)

◾️بند دوم
ببین حسین حالِ پریشونم
دلِ شکسته چشمِ گریونم
قابل بدون گلای خندونم
برادرِ من(۲)
شنیده ام تا که صدای تو
خریده ام ز جان بلای تو
تمومِ رنجِ کربلای تو
برادرِ من(۲)
دو طفلِ من تا ز فرس افتاد
مرغِ دلت توی قفس افتاد
دیدم که جانت از نفس افتاد
برادرِ من(۲)

◾️بند سوم
دو غنچه‌ی گلم شده پرپر
فدای تارِ موت عون و جعفر
این بوده حاجتِ دلِ خواهر
برادر من(۲)
دور از نگات تو خیمه میمونم
تا نبینی این چشمِ پُر خونم
از داغِ گلهام روضه میخونم
عزیز خواهر(۲)
تو رو به زخمِ سینه ی مادر
به آهِ لبهای علی اصغر
خجالتم نده از این بیشتر
برادر من(۲)

#هستی_محرابی
#شب_پنجم_ادامه_دارد
#شب_چهارم_ادامه_دارد
یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۰ نوشته شده توسط هستی محرابی
شاعر:
هستی محرابی

مرثیه طفلان حضرت زینب(س) -( مادر! ز آقا و مولای جهان رخصت بگیر)
۱۹
دنبال کردن این شاعر
۱۷۱۱

مادر! ز آقا و مولای جهان رخصت بگیر
لطف کن از بهرِ این دو نوجوان رخصت بگیر

ما دو تا را پر بده در آسمانِ کربلا..
بهرِ پرواز از میانِ آشیان رخصت بگیر

جانِ ما را پیش کش کن برای شاهِ دین
جانِ ما ناقابل است از شاهمان رخصت بگیر

تابِ ماندن نیست اصلاً ای صبورِ اهل بیت
خواهشاً از بهرِ این دو ناگران رخصت بگیر

یک قسم بر مادرت وا می کند صدها گره
گر که مقدور است با قدّ کمان رخصت بگیر

ما دو تا راخرج کن پای حسین ابن علی
پس بیا تا که توان داری توان رخصت بگیر

می رسد بر گوشمان انگار نجوای علی..
تا شود راضی امیر مؤمنان رخصت بگیر

با شهادت سربلندت می کنیم ای عاقله
بهرِ ما از این امام مهربان رخصت بگیر

سه شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۴۶ نوشته شده توسط محدثه محمدی
شاعر:
محسن راحت حق

سبک سنتی یک ضرب طفلان زینب(س) -(دو طفل خواهرت فدای اصغرت)
۱۵
دنبال کردن این شاعر
۲۸۰۲
۵
دو طفل خواهرت فدای اصغرت
بگردان هر دو را دورِ سرت
به خیمه می نشینم که شرمت را نبینم۲
برادر جان برادر۳
حسین تا زنده ام ز تو شرمنده ام
ز هر دو طفل خود دل کنده ام
قبولم کن برادر مکن شرمنده خواهر۲
برادر جان برادر۳
تو هستی جان من مهِ تابان من
فدای تو من و طفلان من
برادر کن عنایت به خواهر زاده هایت۲
برادر جان برادر۳
بده رخصت به من بپوشانم کفن
به عشق تو به جسم این دو تن
که قربانِ تو گردند شهیدان تو گردند۲
برادر جان برادر۳

پنج شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۳۹ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
مهدی مقیمی

نوحه های دهه ی اول محرم۹۸(فرزندان حضرت زینب س) -(من به تاب و در تبم،در غمت جان بر لبم)
۱۵
دنبال کردن این شاعر
۲۱۳۱
۱
من به تاب و در تبم،در غمت جان بر لبم
ای گل زهرا نگر،زینبم من زینبم
ای برادرجان فدایت یا حسین
هدیه آوردم برایت یا حسین
ای برادر یا حسین۲

یا حبیبی یا حبیب،ای به درد من طبیب
با دو هدیه آمدم،سوی تو یار غریب
من که هستم دختر بنت رسول
این دو هدیه یا حسین جان کن قبول
ای برادر یا حسین۲

من گرفتار توام،خسته بیمار توام
ای امید عالمین،با دو گل یار توام
ای که هستی بر علی نور دو عین
کن قبول این هدیه هایم یا حسین
ای برادر یا حسین۲

این دو فرزندان من،جانفدای اکبرند
تا دم آخر حسین،ریزه خوار اصغرند
ای که هستی بر همه عالم امیر
این گلانم را حسین از من بگیر
ای برادر یا حسین۲

این دو گل در راه تو،یا حسین پرپر شوند
در میان بحر خون،غرق خون بی سر شوند
گرچه هستند هر دو بر زینب امید
نزد زهرا روسپیدم روسپید
ای برادر یا حسین۲
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۰ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
رضا یعقوبیان

نوحه وزمزمه شهادت قاسم بن الحسن _یکدم اجازه ای میدان روم عمو
۸۲
دنبال کردن این شاعر
۳۵۴۹
۵
زمزمه ونوحه قاسم ابن الحسن
یکدم اجازه ای، میدان روم عمو
تا بهر خود کنم، من کسب آبرو

شیر جمل بود، بابای من حسن
رزم آوری زاو، گردیده سهم من
جانم عمو عمو، جانم عمو عمو، جانم عموعمو۲
________________________
بگرفته قاسمش، مولا حسین به بر
ریزد سرشک خون، بهرش زهر بصر

او یادگاری اش، مانده ز مجتباست
حالا روان سوی، میدانی از بلاست
جانم عمو عمو....
_________________________
زیبای خیمه ها، مستانه میرود
بی خودو بی زره، جانانه می رود

ریزد به پشت او، زینب ز دیده آب
مادر به خیمه ها، حالش شده خراب
جانم عمو عمو.....
___________________________-
مرگست بهر من، احلی من العسل
‌بابای من بود، شیر یل جمل

بهر عمو حسین،خود را فدا کنم
بر اکبر جوان، من اقتدا کنم
جانم عمو عمو....
___________________________
قاسم صدا زده، ای شاه دادرس
افتاده ام ز اسب، فریاد من برس

زیر سم ستور، له‌ استخوان او
از پیکرش برون، گردیده جان او
جانم عمو عمو...

شعر:اسماعیل تقوایی
سه شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۳ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه شهادت قاسم ابن الحسن _قصد میدان کند قاسم مه جبین
۳۰
دنبال کردن این شاعر
۶۰۷۶
۱۱
قصد میدان کند قاسم مه جبین۲
دیده گریان بود در پی اش شاه دین۲
ای عمو ای عمو ای عمو ای عمو۲
_____________________________
نوجوان حرم ای گل یاسمن
می بری جان من ای یتیم حسن
سوی میدان روی بی کلاه وزره
بر دلم اینچنین قاسم آذر مزن
ای عمو.....
______________________________
نگهت می کند مادر خونجگر
سینه وسر زند بهرتو ای پسر
عمه ات می کند قاسمش را دعا
با دلی خون کند قامتت را نظر
ای عمو...
_____________________________
گفت من قاسمم رو به قوم دغا
پسرمجتبی نوه ی مرتضی
پدر من حسن بوده شیر جمل
آمدم تا کشم خصم خون خدا
ای عمو....
___________________________
جنگ خوبی نمود آن گل نازنین
لیک با ضربه ای گشت نقش زمین
ای عمو جان بیا رس به فریاد من
زیر نعل ستور شدم از روی زین
ای عمو....
_____________________________
سوی میدان دوید شهدا را امیر
گرتواند دهد مددی بچه شیر
تا رسیدی عمو بر سرقاسمش
جان زکف داده بود آن مه بی نظیر
ای عمو....

شعر:اسماعیل تقوایی
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۰ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه شب ششم (حضرت قاسم) _آماده گشتم ای جان جانان
۲۶
دنبال کردن این شاعر
۳۷۴۲
۱۳
نوحه وزمزمه شب ششم(حضرت قاسم)
آماده گشتم ای جان جانان
اذنم بده تا روم به میدان
طاقت ندارم دوری اکبر
خواهم سر آید این درد هجران
مظلوم عمو جان،مظلوم عموجان،مظلوم عمو جان، مظلوم عمو جان ۲
______________________________
من ازسبوی عشق تو مستم
ای بعد بابا تمام هستم
شوق شهادت بین در وجودم
دل دیگر از این دنیا گسستم
مظلوم عمو...
_____________________________
زینب بپوشان روی چو ماهش
یوسف در آمد از قعر چاهش
او می درخشد چون ماه تابان
حیران بماند دشمن سپاهش
مظلوم عمو....
____________________________
حالا که پا در میدان گذاری
بر تن چرا تو زره نداری
ای بچه شیرِ شیر جمل تو
شیرت حلالت،با این سواری
مظلوم عمو...
____________________________
بااینکه عمر تو در پگاهست
اندر مصاف تو یک سپاهست
این دل گواهی دارد عمو جان
بر تو شهادت پایان راهست
مظلوم عمو...
____________________________
از پشت اسبش پایین بیفتاد
آمد بگوش عمویش فریاد
ادرک عمو جان برس بدادم
قاسم تو در این ورطه جان داد
مظلوم عمو....

شعر:اسماعیل تقوایی
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۸ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

نوحه وزمزمه شب ششم (حضرت قاسم) _آماده گشتم ای جان جانان
۲۶
دنبال کردن این شاعر
۳۷۴۳
۱۳
نوحه وزمزمه شب ششم(حضرت قاسم)
آماده گشتم ای جان جانان
اذنم بده تا روم به میدان
طاقت ندارم دوری اکبر
خواهم سر آید این درد هجران
مظلوم عمو جان،مظلوم عموجان،مظلوم عمو جان، مظلوم عمو جان ۲
______________________________
من ازسبوی عشق تو مستم
ای بعد بابا تمام هستم
شوق شهادت بین در وجودم
دل دیگر از این دنیا گسستم
مظلوم عمو...
_____________________________
زینب بپوشان روی چو ماهش
یوسف در آمد از قعر چاهش
او می درخشد چون ماه تابان
حیران بماند دشمن سپاهش
مظلوم عمو....
____________________________
حالا که پا در میدان گذاری
بر تن چرا تو زره نداری
ای بچه شیرِ شیر جمل تو
شیرت حلالت،با این سواری
مظلوم عمو...
____________________________
بااینکه عمر تو در پگاهست
اندر مصاف تو یک سپاهست
این دل گواهی دارد عمو جان
بر تو شهادت پایان راهست
مظلوم عمو...
____________________________
از پشت اسبش پایین بیفتاد
آمد بگوش عمویش فریاد
ادرک عمو جان برس بدادم
قاسم تو در این ورطه جان داد
مظلوم عمو....

شعر:اسماعیل تقوایی
پنج شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۸ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

ولادت حضرت ابوالفضل عباس (ع)

میلاد حضرت اباالفضل(ع) -(مژده ای عاشقان که نگار آمده)
۷
دنبال کردن این شاعر
۷۵۹
۲
مژده ای عاشقان،،که نگارآمده
ساقی کربلا،،گلعذارآمده
برلب عاشقان باشداین زمزمه
آمده برجهان ساقی علقمه
مرحبامرحبا،آفرین آفرین
فتبارک الله،احسن الخالقین


خانهٔ مرتضی،،شدبهشت برین
غرق شوروشعف،،گشته ام البنین
گویدای جان من،،نورچشمان من
هستی آرامشِ،،دل سوزان من
مرحبامرحبا......


بوسه میزدحسین،بررخ انورش
دست مهرووفا،،میکشدبرسرش
گویدای یارمن،،گل بی خارمن
تکیه گاه منی،،ای علمدارمن
مرحبا......


چشم مستت برد،،دل زحوروملک
بندهٔ حُسن تو،،ماه ومهروفلک
ای عزیزدلم،،توگل حیدری
بارخ انورت،،دل زمامیبری
مرحبا.......
یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۴۰ نوشته شده توسط یوسف اکبری
شاعر:
محمدرضا محمدی (ناعم)

سرود میلاد حضرت عباس
۵
دنبال کردن این شاعر
۱۰۵۰
۱
سرود میلاد حضرت عباس
سرزده امشب مه دین/ز دامن ام بنین
ماه بنی هاشمیان/عشق امیرمومنین
عباس علمدار حسین. عباس علمدار حسین۲
________________________________
بچه ی شیر خیبره/رخش مثال حیدره
با خنده هاش از زینب و/داداش حسین دل می بره
عباس علمدار..
________________________________
مدینه شهر مصطفی/دوباره شد غرق صفا
اومده دریای ادب/اومده مظهر وفا
عباس علمدار...
_________________________________
اومده تا کرببلا/برادرو یاری کنه
سردار لشگرش بشه/براش علمداری کنه
عباس علمدار،...
__________________________________
باب الحوائج اومده/حاجتمون روا کنه
قسمت عاشقای خود/سفر کربلا کنه
عباس علمدار...
شعر:اسماعیل تقوایی
شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۲ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

مدح حضرت عباس (ع) -(دامن علقمه را، باغ گل یاس یکی است)
۵
دنبال کردن این شاعر
۱۹۱۷
۱۰
دامن علقمه را، باغ گل یاس یکی است
قمر هاشمیان، بین همه ناس یکی است

سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب
نام زیبای اباصالح و عباس یکی است

چهارشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۱ نوشته شده توسط محدثه محمدی
شاعر:
استاد حاج غلامرضا سازگار

ولادت امام حسین (ع)

سرود میلاد امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع)؛ سیدمهدی میرداماد -(باید باز بزنم دل رو به دریا...)
۷
۱۴۶۴
۴
باید باز بزنم / دل رو به دریا
باید سر بزارم / به کوه و صحرا

باید هرجوری هست/برم مدینه
بگیرم عیدیمو / از دست زهرا
اومده یارم یارم یار عزیزم

جونمو امشب امشب به پاش میریزم
از در خونش خونش بر نمی خیزم

خونه نگو قبلمه
قبله نگو کعبمه
کعبه نگو ضریح آقاست
امشب دلم پر زده
این درو اون در زده
حرم نگید بهشت دنیاست

ابی عبدالله/حسین ثارالله ۴
اومد ارباب و شد/جلوه ی سرمد
حساب و کتاب/عشق و بهم زد

توی تقسیم نو کریِ آقا
کار ما دیونه / از آب دراومد
این آقا دنیا دنیا به زیر پاشه

همه ی عالم عالم مست نگاشه
پایتخت این خلقت کرب و بلاشه

عرش خدا کربلاست
خونه ی ما کربلاست
مقصد کل عالمینه

جایی که حق حاضره
خدا خودش زائره
شش گوشه ی ناز حسینه

ابی عبدالله حسین ثارالله ۴
همه ی عزت ام البنینه
زبون زد تو سماواتو زمینه

بهترن وقت عمرش وقتیه که
رقیه روی شونه هاش میشینه

اومده ماه ماه خوشگل و زیبا
اومده دریا دریا حضرت سقا

میخونه زینب زینب
هزار ماشاءالله

دل میبره از همه
خاطر خواهش فاطمه
رو دست مرتضی میخنده

همه براش میمیرن
حاجت ازش میگیرن
همیشه پرچمش بلنده
یا ابو فاضل مددیا عباس۴)

یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۶ نوشته شده توسط طاهره سادات مدرسی

سرود میلاد حضرت امام حسین(ع) _ماه شعبان شده ماه پیمبر
۷
دنبال کردن این شاعر
۷۳۶
۱
سرود میلاد امام حسین(ع)

ماه شعبان شده ماه پیمبر
وا شده غنچه از گلزار حیدر
حضرت فاطمه گردیده مادر

ماهی شده پدیدار الحمدُ....
حیدر شده پسردار.. الحمدُ... .
آمدی خوش آمدی حسین زهرا۲
_______________________
آمده حسین آن، حضرت دلبر
برحسن آمده، نیکو برادر
ولایت را بود، سومین گوهر

آمده عشق زینب، الحمدُ...
دین خدا را کوکب، الحمدُ...
آمدی....
______________________
رفته قنداقه اش بر عرش اعلا
کل ملائک شده گرم تماشا
فطرس ملک بود غرق تمنا

برلب روح الامین، الحمدُ..
به به زاین مه جبین، الحمدُ...
آمدی...
______________________
آمده به این دنیا سبط احمد
آمده نور چشمان محمد
جان عالم به این عالم خوش آمد

آمده جان جهان، الحمد....
سِرّ خدا شد عیان.،الحمدُ....
________________________
عاشقان حسین را دلبر آمد
شهیدان را فروزان اختر آمد
شیعیان را امیر وسرور آمد

چراغ دین آمده، الحمدُ...
حبل المتین آمده، الحمدُ
آمدی....

شعر:اسماعیل تقوایی
پنج شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۱۹ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

سرود میلاد حضرت امام حسین (ع) _آی شیعه های مرتضی، باشید خبردار
۷
دنبال کردن این شاعر
۱۸۲

سرود میلاد امام حسین(ع)

آی شیعه های مرتضی، باشید خبردار
به لطف حق امشب شده، مولا پسردار) ۲

بهر پیمبر، او نور دوعینه
ارباب عالم، آقامون حسینه) ۲
آقا حسین جان، مولانا حسین جان۴
_________________________
زینت عرش حق شده، قنداق مولا
صف کشیدن ملائکه، بهر تماشا) ۲

ناز قدمهاش ، شد ستاره بارون
روح الامینه،شادمان وخندون) ۲
آقا حسین جان...
_________________________
دل می بره از جد خود، این ماه زهرا(س)
می بوسه روی ماهشو، حضرت طاها) ۲

میگه به زهرا، بابا نور عینی
حسین منی، انا من حسینی) ۲
آقا حسین جان...
____________________________
مکمل آل عبا، اومد به دنیا
براش پیمبر می کنه، مهمونی برپا) ۲

عالم برا این، مولود بیقراره
اسمشو جبریل، از بالا میاره) ۲
آقا حسین جان...
_____________________________
امشب دل شاد همه، در کربلاشه
هر نوکری منتظر، لطف نگاشه) ۲

امشب آقاجون، ما رو هم سوا کن
عیدی نصیب، مارو کربلا کن) ۲
آقا حسین جان...

شعر:اسماعیل تقوایی
چهارشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۱۹ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

امام حسین (ع)

روضه گودال -(روضه خوان)
دنبال کردن این شاعر
۱۳۳۳
۱
◾روضه خوان

ای روضه خوان تو بخوان روضه‌ی غریب

ای روضه خوان تو بخوان روضه‌ی حبیب

ای روضه خوان تو روضه گودال را بخوان

از راس پر زخون شه و عطر و بوی سیب

#مرتضی_محمودپور

@haajmorteza
دوشنبه ۲ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۲ نوشته شده توسط م-مطلق
شاعر:
مرتضی محمودپور

#جمهوری_اسلامی_ایران


حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است
گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است

شاعران :
▫️#محمد_مهدی_سیار
▫️ #میلاد_عرفان_پور
▫️#علی‌_محمد_مؤدب
@dobeity_robaey

#جمهوری_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی


من آن سروم که دائم از خضوع خاک میخوانم
من آن رودم که مدیون محبت های بارانم
@hosenih
به صد نو جامه نفروشم لباس کهنه خود را
من آن پروانه ای هستم که پای شمع میمانم

هزاران لاله پرپر شد اگر امروز سرسبزم
یقیناً دسترنج باغبان را قدر می دانم

تمام ماه های سال فهمیدند حرفم را
که من دلبسته خردادم اما اهل آبانم

به فصل عاشقی ما رخ تاریخ زیبا شد
خوشم میراث دار سربلندی های دورانم

مخواه از من که با ظلمت سر یک سفره بنشینم
منی که سالها هم سفره نور شهیدانم

نمی‌بیند شکوه باورم را عجز چشمانت
که من حتی فراتر از بلندی های جولانم
@hosenih
بدانید ای خیابانها شما را فتح خواهم کرد
بدانید ای خیابانها که من هم مرد میدانم

شاعر: #محمود_یوسفی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

بازگشت کاروان امام حسین (ع) به مدینه

شور حضرت امام حسین علیه السلام
۱۳
دنبال کردن این شاعر
۷۵۶

شور حضرت امام حسین علیه السلام

همیشه هرجا ازتومن میخونم
فقط اربابم توئی میدونم
بروزمحشر چشم براهت هستم
بیایی آقا،بگیری دستم

توئی رویای شیرین هرشبم
توئی تسبیح ودعای برلبم
همه میدونن سینه زن زینبم

مجنون توام...محزون توام
تودین منی...مدیون توام
ثارالله یاحسین
⚫️⚫️
شب و روزم بایادتوسرمیشه
دل مجنونم تنگ دلبر میشه
تاعاشورای توزراه میرسه
دیگه ذکرمن حیدر حیدرمیشه

توئی دنیاوعقبای نوکرات
شفای قلبم چایی روضه هات
ایشالا جون بدم توی کربلات

تویارمنی...من خارتوام
ذکرتوشفاست...بیمارتوام
ثارالله یاحسین
⚫️⚫️
هوای توافتاده توی سرم
به دلم افتاده بازحرم برم
یه وقتایی توی خوابم میبینم
ضریح ششگوشه تو دربرم

تومحبوب اهل آسمانهایی
توجگرگوشه رسول اللهی
توخون خداو توثاراللهی

توصاحب من...من خاک پاهات
عرش عالمه...ایوون طلات
ثارالله یاحسین
⚫️⚫️
دیگه ازدرخونت من نمیرم
انقده یاحسین میگم بمیرم
به وقت مردن آخرین حرف من
امیری حسین ُ نعم الامیرم

توئی رمزحیات و ممات من
توئی مولاکشتی نجات من
ازازل مهرتو..تووی ذات من

توشمع منی...پروانه منم
جانانه تویی...دیوانه منم
ثارالله یاحسین
........
یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۳:۲ نوشته شده توسط حسن نازپرور

حسن نازپرور

واحد حماسی -(گَلُبن یاابولیمه....الک یِنبُض علی الدّگات)
۱۲
دنبال کردن این شاعر
۱۰۷۶
۱
واحد حماسی عربی وفارسی_(نزله)

حیدر یاحیدر حیدر
لتراب الطف أتينا وهلال الحزن رأينا
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
گَلُبن یاابولیمه....الک یِنبُض علی الدّگات
علی امصابک یبن حیدر...نصبن امن الازل عزیات
هتفن بسمک الطاهر...ماننذل ابدهیهات
نهِلّ المدمع بحزنک...علیک النوح بالصرخات

بهواء الحب شُغِفنا وبصوت الحب نطقنا
حیدریاحیدر حیدر
???
نوشته روی قلب من...حسین ارباب حسین ارباب
به جان مادرت زهرا...نگاهم کن منرا دریاب
زعشقت ای شه عالم...شدم مجنون و سرگردان
بیاوکربلاییم کن...حسین ای خسرو خوبان

غرق آه و اشک و گریه ام عبدو غلام رقیه ام
حیدریاحیدر حیدر
???
یَلوالی فَگدک قَدمنه...لاچن حبک ظل بدمنه
کِلغالی لَجلک قدّمنه...والاعدائک ماساوَمنه
عن حبک یاهولیِمنعنَه...یاقائدن یامرجعن
احن الخصمک مابایعنه...لوروّعن اولوگطّعن

وبدم النحرکتبنا فَمِن الاعضاء خَطبنا
حیدریاحیدر حیدر
???
بگو بایادفاطمه...به عشق زهرای اطهر
بگوای شیعه مولا...امیرالمومنین حیدر
علیّ ُ مع الحق،ذکرِ...مدام ما هرروز و شب
نگاهی ای شاه مردان...یاحیدر،یااباالزینب

یاعلی ای شاه و سرورم نوکراولاد حیدرم
حیدریاحیدر حیدر

✍شعر:کربلایی_حسن_نازپرور
✍شعرعربی:استادشاکرمحمودالکربلائی
دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱:۶ نوشته شده توسط حسن نازپرور
شاعر:
حسن نازپرور

السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّة -(آمدم از سفر ،مدینه سلام)
۳
دنبال کردن این شاعر
۱۵۶۷

۰
آمدم از سفر ،مدینه سلام
خسته و خون جگر مدینه سلام
با شکوه و جلال رفتم من
دیده ای با چه حال رفتم من
وقت رفتن غرورِ من دیدی
آن شکوهِ عبورِ من دیدی
محملم پرده داشت یادت هست؟
جای دستی نداشت یادت هست
ثروت عالمین بود مرا
دلبری چون حسین بود مرا
دستِ عباس پرده دارم بود
علی اکبرم کنارم بود
هر زنی یک نفر مُلازم داشت
نجمه مه پاره ای چو قاسم داشت
کاروان آیه های کوثر داشت
روی دامان رباب اصغر داشت
حال بنگر غریب و سرگشته
کاروان را چنین که برگشته
با غمِ عالمین آمده ام
کن نظر بی حسین آمده ام
ای مدینه خمیده برگشتم
زار و محنت کشیده بر گشتم
با رسولِ خدا سخن دارم
بر سرِ دست پیرهن دارم
دل من شاکی است یا جدّاه
چادرم خاکی است یا جدّاه
سو ندارد ز گریه چشمانم
پینه بسته ببین به دستانم
خاطرت هست ناله ها کردم
دست در سر تو را صدا کردم
از حرم سویِ او دویدم من
هر چه نادیدنیست دیدم من
من غروبی پر از بلا دیدم
شاه را زیر دست و پا دیدم
آن چه را کس ندیده من دیدم
صحنۀ دست و پا زدن دیدم
خنجری کُند و حنجری دیدم
تَه گودال پیکری دیدم
آه جَدّاه امان ز صوتِ حزین
جملۀ آخرم به اُمّ بنین
پسرت تکیه گاه زینب بود
مرد بود و سپاه زینب بود
پسر تو ز زین اسب افتاد
ضربه هایِ عمود کار دستش داد
او زمین خورده و بلند نشد
سرِ او روی نیزه بند نشد

سه شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۴۳ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
قاسم نعمتی

نوحه‌ی سینه‌زنی بازگشت کاروان کربلا به مدینه
۳
دنبال کردن این شاعر
۶۹۲
۱
◾نوحه سینه‌زنی
◾بازگشت کاروان به مدینه

◾بنداول
در مدینه دوباره گشته غوغای محشر
کاروان تا رسیده بین شهر پیمبر
تا که جان بر لب آمد
از سفر زینب آمد(۲)
واغریبا غریبا(۳)

◾بنددوم
از سفر زینب آمد بی علمدار لشکر
بی علی اکبر و بی قاسم و بی برادر
گوید ای مادر من
بین دو چشم تر من(۲)
واغریبا غریبا(۳)

◾بندسوم
گوید ای مادر من بین دو چشم تر من
با لب تشنه کشته گشته تاج سرمن
آمدم بی حسینت
آن ضیاء دو عینت(۲)
واغریبا غریبا(۳)


سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۷:۲۴ نوشته شده توسط م-مطلق
شاعر:
مرتضی محمودپور

نوحه زنجیر زنی محرم -(نظر کن بر دل بیتابم)
۸
دنبال کردن این شاعر
۸۲۴


یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...

نظر کن بر دل بیتابم
دهم جان به راهِ اربابم
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...

دلم خواهد فدایش گردم
ساکنِ کربلایش گردم
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...

ای خد کن خدایی ما را
لاله اي کربلایی ما را
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...

به حقّ گل یاسِ پرپر
به حقّ آن امامِ بی سر
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...

به حقّ شهیدِ علقمه
به حقّ ذکرِ یا فاطمه
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...

به حقّ ناله های لیلا
به حقّ جسمِ اِرباً اِرباً
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...

دِه به ما بصیرَت در این راه
تا شَویم با ولایت همراه
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...

بر رضایِ ذاتِ سبحانی
مثل محسن شویم قربانی
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...

تا ابد یارِ ثارُ اللّهیم
با شهیدانِ عشق همراهیم
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...

پیامِ نهضتِ عاشورا
حجاب است و نماز و تَقویٰ
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...
پنج شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۵ نوشته شده توسط علیرضا گودرزی
شاعر:
امیر عباسی

هفتاد و دو سر -(هفتاد و دو سر بر سرِ نیزه ، امان از دل زینب)
۷
دنبال کردن این شاعر
۲۴۶۷
۳
هفتاد و دو سر
هفتاد و دو سر بر سرِ نیزه ، امان از دل زینب
شد بارش غم لحظه به لحظه ، امان از دل زینب
هر لحظـه رسـد ماتـم تـازه ، امان از دل زینب
بر روی سنـان رفته سر پاک نگـاران
بر خاک بلا مانـده تن بی سر یـاران
هر رأس منیـری ، به کف فرد لعینـی
زینب شده محو رُخ این نیزه سواران
هر سو که نظر می کند این خواهر دلگیر
بیند که سری روی سنان رفته به تصویر
در دور و برش مانده هراسان و پریشان
طفلان حرم ، گریه کنان بسته به زنجیر
امان از دل زینب امان از دل زینب
هفتاد و دو سر بر سرِ نیزه ، امان از دل زینب
یک سر که فروزندة خورشید جمال است
هم دلنگران حرم و اهل و عیال است
هم بر سرِ نِی قاریِ قـرآن شده اینک
سرمستِ از این رایحة نابِ وصال است
رأس دگری ماه ابالفضل جوان است
از نیمه دو تا گشته ولی نورفشان است
بر چهـرة این ساقـیِ بی آب هنوزم
آثار عطش بر لب خشکیده عیان است
امان از دل زینب امان از دل زینب
هفتاد و دو سر بر سرِ نیزه ، امان از دل زینب


۶۷۷
هفتاد و دو سر بر سرِ نیزه ، امان از دل زینب
شد بارش غم لحظه به لحظه ، امان از دل زینب
هر لحظـه رسـد ماتـم تـازه ، امان از دل زینب
یک سر مُتِمـایز شده از سایـر سرها
معطـوف نگاه همه گشتـه به گذرها
گویی که به نِی رفته سرِ حضرت احمد
مجذوب خودش کرده علی ، جمله نظرها
بر نیـزة دیگر سر قاسـم شده خندان
گویی که رها گشتـه ز دیـوارة زندان
این حجله ندیده که شهادت به عسل دید
خون بسته به مو جای حنا بر لب و دندان
امان از دل زینب امان از دل زینب
هفتاد و دو سر بر سرِ نیزه ، امان از دل زینب
زینب که پدر زینت أب خوانده سراسر
هفتـاد و دو سر بر سرِ نی دیـده برابر
هم رأس دو فرزند و جوانـان قبیلـه
هم چهرة شـش ، ماه دلآرای بـرادر
سرهای بریده به سنان روی هوا بود
تن های رها گشته به میـدان بلا بود
ای سروری از داغِ دل حضرت زینب
گفتی که دلش پیش تمام شهدا بود
امان از دل زینب امان از دل زینب
هفتاد و دو سر بر سرِ نیزه ، امان از دل زینب

یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۸ نوشته شده توسط سجاد
شاعر:
محمدرضا سروری

سبک شور امام حسینی(ع)
۶
دنبال کردن این شاعر
۸۶۱

#سبک_شور_امام_حسینی

#به_سبک_آهنگ_برادر_محمد_علیزاده

بند اول

رفیقمی آقا چقد مردی
منو یه عمره مجنونت کردی
فقط تو روضه یا حسین گفتم
تو مرهم واسه هر دردی

میدونی که حسین یه بیچارم
مگه به جز تو کسی رو دارم
سرم رو وقت مردنم آقا
روی پای تو میزارم۲

دلم یه کربلا میخواد خیلی/به جز حرم نداره هیچ میلی
حسین تموم شور و حالی

میدونی کربلاتو دوس دارم/دنیا رو اقا با تو دوس دارم
با تو حسین خدا رو دوس دارم

حسین جان،میدونی غلام تمومیه این نوکراتم
میدونی یه عمره که محتاج نیمه نگاتم
هنوزم حسین،دیوونه برا کربلاتم

حسین جان،زده عشق تو از قدیم تو وجودم یه ریشه
رفیق منی از قدیم و برای همیشه
مثه تو حسین،برام دیگه پیدا نمیشه

(انت فی قلبی ابا عبدالله )

بند دوم

عشق تو رو به سینه میکوبم
شکر خدا تو هستی محبوبم
ندارم هیچ غصه و دردی چون
که با تو هستم و خوبم

هزار تا آیه منزلت داری
یه دنیا دست مرحمت داری
از همه بد دیدم آقا اما
تو خیلی معرفت داری۲

بدون تو میشم یه آواره،دلم هوای کربلا داره
به جون دخترت بده چاره

شبای جمعه کربلا غوغاس،چه شور و روضه ای حرم برپاس
روضه خونت مادر تو زهراس

حسین جان،همه آرزومه که سر رو ضریحت بزارم
بخونم برات روضه و مثل بارون ببارم
پناه منی،به جز تو کسی رو ندارم

حسین جان،بگو تو بهم که تو با این دل من چه کردی
میدونم که بیشتر هر کی پی من میگردی
خدایی میگم،حسین خیلی خیلی تو مردی

(انت فی قلبی اباعبدالله )
چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰:۱۵ نوشته شده توسط علی غلامپور
شاعر:
علی غلامپور

مدایح و مراثی امام حسین (ع)

نوحه سنتی و زنجیرزنی -(تو گل شاداب مایی یا حسین ارباب مایی)
۱۵
دنبال کردن این شاعر
۱۲۵۴۶
۵
تو گل شاداب مایی (۲)
یا حسین ارباب مایی
قلب هر شیعه باشد سرایت
سرمه چشم ما خاک پایت
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
****
این دل من گشته دامت (۲)
بر لب من ذکر نامت
ذکر نام تو شور و نوایم
عاشقم عاشق کربلایم
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
****
یا حسین ای جان عالم (۲)
بر نگین دین تو خاتم
طوف قبرت حسین آرزویم
بردن نام تو آبرویم
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
****
ای توان ناتوانها (۲)
ای امید خسته جانها
نا امیدم مکن ای امیدم
گر نگاهم کنی رو سپیدم
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
****
عالم و آدم گدایت(۲)
داده حق بر من ولایت
کرده ای با خدا آشنایم
در دو عالم تو منما رهایم
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
****
کوه صبر و استقامت (۲)
پا به سر جود و کرامت
داده ای یا حسین جان پناهم
در دن آخرم کن نگاهم
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
****
ای تمام حاصل من
مهر و حبت در دل من
ذکر نام تو خط امانم
از در خانه خود مرانم
یا حسین یا حسین یا حسین جان (۲)
****
یکشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۵ نوشته شده توسط سید محسن احمدزاده صفار
شاعر:
رضا یعقوبیان

سبک شور حضرت امام حسین علیه السلام
۱۵
دنبال کردن این شاعر
۵۶۵

شور

مجنون توهستم ارباب منی تو
توی شب غربت مهتاب منی تو

اگه سینه میزنم کرم رقیه است
بخداحسرت دل حرم رقیه است

شورونوابده به دلم جلابده
ای سه ساله حسین کرببلا بده
سالارزینب ای دلدارزینب
???
قبله گه عشاق ایوون طلاته
اینجام خودم اما دل کرببلاته

شده افتخارمن که شدم عبدحسین
آرزومه جون بدم توی بین الحرمین

ای شاه ذولکرم سایت روی سرم
توروجان مادرت ماروببرحرم
سالارزینب ای دلدارزینب
???
بین همه عشقا عشق است ابوفاضل
روضه های سقا آتیش زده بردل

توعبدصالحی ای شاه وای امیر
بی دست کربلا دست مرابگیر

مولای مه جبین پسرام بنین
راست زروی نی افتاده برزمین
سالارزینب ای دلدارزینب
یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲:۱۳ نوشته شده توسط حسن نازپرور
شاعر:
حسن نازپرور

نوحه امام حسین (ع) -(ای صفای قلب عالَم،کعبه اندوه و‌ ماتم)
۱۲
دنبال کردن این شاعر
۱۳۴۲
۲
ای صفای قلب عالَم،کعبه اندوه و‌ ماتم
یوسف رسول خاتم،کشته ی ماهِ محرّم
خون تو جاری شده بر خاک صحرا
بِاَبی انت و اُمّی یابن زهرا
وا حسینا وا شهیدا
وا اماما واغریبا...
قاریِ بالای نیزه،لاله ی زهرا و‌ حیدر
کشتهٔ امرِ به معروف،کشته نهیِ زِ منکر
ای شَهِ شَیبُ الخضیب ای نورِ دیده
السّلام ای شهریارِ سر بریده
وا حسینا وا شهیدا
وا اماما واغریبا...
ما به عشق تو حسین جان،با شهیدان هَمرِکابیم
یاورِ مستضعفین و در مسیرِ انقلابیم
ما که عاشق بر شَهِ کرببلاییم
یاریِ مُستضعفین باید نماییم
وا حسینا وا شهیدا
وا اماما واغریبا...

پنج شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۴ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
امیر عباسی

اربعین حسینی

#حضرت_زینب_س_اربعین


گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم
من به خاک غمت امروز معطر گشتم
من چهل روز فقط همسفر شمر شدم
من چهل روز فقط همقدم سر گشتم
هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای
سپر دخترکان تو برادر گشتم
چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش
من چهل روز پی چادر و معجر گشتم
چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد
خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم

نظر لطف خدا بود عزیز الزهرا
سایه ات بر سر ما بود عزیز الزهرا
@hosenih
هر کجا از نوک نیزه سر تو خورد زمین
پا به پای سر تو خواهر تو خورد زمین
دست بسته چقدَر سخت زمین می خوردیم
از روی ناقه اخا، دختر تو خورد زمین
نیزه ها در کف کفّار چه مستی می کرد
هی تکان خورد و سر اصغر تو خورد زمین
شام شد مثل مدینه، به غمم خندیدند
پیش زینب، سر آب آور تو خورد زمین
ما که از کوچه به جز غم نکشیدیم حسین
وسط کوچه، چه بد مادر تو خورد زمین

قصّه ی غربت مولا چقدَر غم دارد
روضه ی چادر زهرا چقَدَر غم دارد
@hosenih
یادمان هست همینجا کفنت را بردند
گرگ ها، یوسف من پیرهنت را بردند
یادمان هست همینجا به زمین افتادی
نیزه ها تا لب گودال تنت را بردند
سنگ هاشان به لب قاری قرآن می خورد
رمقِ مانده ی ناله زدنت را بردند
یادمان هست که گودال قیامت شده بود
با سرِ تیغ، عقیق یمنت را بردند
ناگهان بر نوک نیزه سر تو بالا رفت
ده نفر زیر سم اسب تنت را بردند

دختر فاطمه شد قافله سالار، حسین
رفتی و زینب تو رفت به بازار حسین

شاعر: #وحید_محمدی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین


برای خرمن آهم حریق میخواهم
رکاب چشم که دارم، عقیق میخواهم
@hosenih
عطای قوه ی اشکی، شهید اشک روان!
چو عمق فاجعه هایت عمیق میخواهم

سیاه جامه ی من را به قبر بسپارید
برای روز مبادا رفیق میخواهم

سپرده ام که به خاکم دهند باب الرأس...
نشانی حرمت را دقیق میخواهم
@hosenih
به اربعین تو امسال میرسد دستم؟
إلی الحسین دوباره طریق میخواهم

شاعر: #علیرضا_وفایی_خیال

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#حضرت_زینب_س_اربعین

اگر به باغ رسالت دگر سبک بارم
ولی زخون جگر لاله ها به بر دارم
@hosenih
اگر که مانده دوباره مطاعی از داغت
به جان خسته ی خود باز هم خریدارم

سیاه بر تنم از تازیانه پوشیدم
به بند بند وجودم چنین عزادارم

اگر دوباره بخواهی اسیر می گردم
هنوز نیمه ی جانی از این سفر دارم

ولی فراق تو را آنچنان بگریم زار
که راه و رسم سفر را ز دهر بر دارم *

در آفتاب نگاهم کسوف را بنگر
که یادگاری شام است دیده تارم
@hosenih
برای انکه بگویند خارجی هستم
به کوچه های یهودی کشیده شد کارم

شاعر: #موسی_علیمرادی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسین_ع_مناجات


ای نام تو پناه همه بی پناه ها
مشکل گشا و مونس مانده به راه ها
@hosenih
آدم دخیل توبه به نام شما که بست
جبران شدند با تو همه اشتباه ها

در روز حشر وارد محشر که می شوی
بر دست‌های توست تمام نگاه ها

مانند جوون روی مرا هم سفید کن
باب نجات زندگی روسیاه ها

در کسوت غلامی این خانه میزنم
طعنه به تخت و تاج همه پادشاه ها

با گریه ی برای تو آرام میشوم
با گریه بر تو پاک شوم از گناه ها

از آب هم مضایقه کردند کوفیان
از آب رودخانه و از آب چاه ها
@hosenih
تو تشنه بودی و به لبت جان رسیده بود
در زیر پای مرکب و پای سپاه ها

شاعر: #ابراهیم_میرزائی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#مسمط‌_مربع


فرش سیاه جاده نقش ردِّپا داشت
آئینه ی روحی ترک خورده جلا داشت
این خاک،خاک پاک،عطری آشنا داشت
انگار بوی تربت مُهر مرا داشت

راه نجف تا کربلا آغاز می شد
بال کبوترها یکایک باز می شد
چشمان دنیا محو این پرواز می شد
این کوچ یک مقصد به نام:"کربلا" داشت
@hosenih
حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن
مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن
شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن
شب..،جاده..،خیلی عابر سر به هوا داشت

این عشق،مجنون را به لیلا می رساند
شاه و گدا را پای سفره می نشاند
آهندلی را تا حریمش می کشاند
انگار که شش گوشه اش آهنرُبا داشت

موکب به موکب ناله ی جانکاه خوب است
با سینه زن‌هایش شَوی همراه..،خوب است
آن‌قَدر طعم روضه،بین راه،خوب است
زائر همیشه قَدر آهی،اشتها داشت

هر موکبی که پابرهنه می رسیدم
بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم
طعم خوش چای عراقی را چشیدم
آن استکان هایی که طعم باده را داشت

رقص شکر در چای ها بیداد می کرد
شور حسینی در دلم ایجاد می کرد
این شهدِ"شیرین" خلق را "فرهاد" می کرد
هرجرعه طعم بوسه های ناشتا داشت

ما آیه های روشن فتح المبینیم
فرزند خاکی امیرالمومنینیم
ما سینه زن های یل ام البنینیم
آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت

بی دغدغه..،بی دردسر..،ساده..،همیشه
با گریه کارم راه افتاده همیشه
زهرا هر آنچه خواستم داده همیشه
مادر هوای کودکش را هر کجا داشت

موکب به موکب با برادر های دینی
با همسفرهای شریف اربعینی
تا صبح گرم گفتگو و شب نشینی
الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت

اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد
نام و نشان ها نیز کارایی ندارد
در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد
در راه می مانَد..،کسی که ادعا داشت

شب‌گریه ها بغض‌گلو را حفظ می کرد
با یار حال گفتگو را حفظ می کرد
این آبله ها آبرو را حفظ می کرد
هرسربلندی در کف پا،زخم ها داشت

یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم
در نیمه‌شب..،با زخم پا..،دشوار رفتم
با رخت پاره در دل انظار رفتم
امّا مگر این راه چشمی بی حیا داشت!؟

این‌روزها از درد می بارم دوباره
از هجر تو گریه شده کارم دوباره
قصد گریز روضه را دارم دوباره
می گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت
@hosenih
با قامتی خم خانمی از حال می رفت
تا سمت جسمی درهم و پامال می رفت
آن روضه خوانی که تهِ گودال می رفت
روی سر خود چادر خیرالنسا داشت

اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند
با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند
انگشت بی انگشترش را جمع کردند
شکرخدا که روستاشان بوریا داشت

شاعر: #بردیا_محمدی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#برای_جامانده_ها ی#زیارت_اربعین


و از کنار نخستین عمود راه افتاد
دوباره قافله مانند رود راه افتاد

قدم قدم، دمِ "لبیک یاحسین" به لب
عدم به سمت تمام وجود راه افتاد
@hosenih
دهان قافله یکباره پر شد از صلوات
بساط آتش و اسفند و دود راه افتاد

به لطف زمزمه‌ی شعر دسته‌جمعی ما
میان جاده گروه سرود راه افتاد

نشست قافله قدری کنار موکب چای
همین که خستگی‌اش رفت زود راه افتاد

صلاة ظهر به یاد صلاة عاشورا
چه هق‌هقی که میان سجود راه افتاد

پس از نهار که یک روضه بود چاشنی‌اش
بساط شوخی و گفت و شنود راه افتاد
@hosenih
و من کنار همین خاطرات خوابم برد
دوباره قافله مانند رود راه افتاد...

و باز با غم و حسرت پریدم از این خواب
و چشم‌هام پر از اشک بود...

شاعر: #علی_سلیمیان

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#حضرت_زینب_س_اربعین


چه بگویم چه به ما و چه بر این آل گذشت
این چهل روز مرا قدر چهل سال گذشت

چه بگویم که پس از تو چه بلاها دیدم
چه بگویم که پس از تو چه به اطفال گذشت
@hosenih
هرکه مارا ز غم و داغ تو ناراحت دید
نیشخندی زد و راهی شد و خوشحال گذشت

دخترت همسفر قافله ام نیست حسین
چه بگویم که پس از او چه به غسال گذشت


خواهری که رخ او را زن همسایه ندید
بی نقاب از وسط آن همه جنجال گذشت
@hosenih
آه از آن لحظه که زینب بدنت را نشناخت
آه از آن لحظه که این قوم ز گودال گذشت

بزم میخوارگی و کوچه و دروازه شام
هرچه که بود به هر شکل به هر حال گذشت

شاعر: #محمود_یوسفی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین


شد اربعین و بردل ما غم اضافه شد
یک فصل دیگری به محرم اضافه شد
@hosenih
تشبیه شد به کوثر و زمزم چو اشک ما
بر آبروی کوثر و زمزم اضافه شد

پای پیاده کار دوصد بال وپر کند
وقتی به سر هوای تو هر دم اضافه شد

دشمن شکسته تر شد و تیرش به سنگ خورد
تا برشمار موکب و پرچم اضافه شد

لبیک یاحسین زمین و زمان که گفت
بر. اعتبار عالم و آدم اضافه شد
@hosenih
خالیست جای محتشم واین چه شورش است
گویا که رستخیز دگر هم اضافه شد

شاعر: #میثم_میرزایی_ارانی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

اربعین حسینی

اربعین حسینی

اربعین -(برگشته ام ای قبله ی عشق و امیدم )
۸
دنبال کردن این شاعر
۱۰۹۹
۱
برگشته ام ای قبله ی عشق و امیدم
شکر خدا من ماندم و قبر تو دیدم
بارم به منزل آمده
زورق به ساحل آمده
مظلوم حسینم ...
.
.
.
.
.
از بعد تو بی اشک چشم آبی نخوردم
از پیش چشم خود تو را یکدم نبردم
هر گه که بُردم نام تو
آمد به یادم کام تو
مظلوم حسینم ...
.
.
.
.
.
.
تو روی نِی بودی ولی زینب به محمل
هر جا که رفتم آمدی منزل به منزل
ای گل فدای روی تو
آمد به هر جا بوی تو
مظلوم حسینم ...
.
.
.
.
.
شام بلا را تا اَبَد غمخانه کردم
گنج تو پنهان گوشه ی ویرانه کردم
در گِل نهان کردم گُلت
ناید نوای بُلبُلت
مظلوم حسینم ...
.
.
.
.
.
یک شب چرا بر خواهرت مهمان نبودی
با ما چرا در گوشه ی زندان نبودی
من بودم و آلام تو
بُردم ولی پیغام تو
مظلوم حسینم ...
سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۶ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
حاج علی انسانی

متن شعر اربعین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام -(پاشو برادر اومده زینب )
۸
دنبال کردن این شاعر
۷۳۷

پاشو برادر اومده زینب
ببین که جونم اومده برلب

زینب تو از راه دور رسیده
غربت و غم رو به جونش خریده ۲

(( سالار زینب ))

شکسته بالم ز تازیونه
دلم برای دیدنت دلم داره بهونه

یک اربعین چله نشین دردم
من اومدم که دور تو بگردم ۲

(( سالار زینب ))

یادم نمیره لحظه ی آخر
کنار گودال ناله ی مادر

سر از تنت جدا شد ای عزیزم
بارون اشکه که برات میریزم ۲

(( سالار زینب ))

ببین زداغت قدم خمیده
نمی شناسیم داداش ببین موهام سفیده

زداغ اکبر و علی اصغر
منو ببین داداش به دیده تر

(( سالار زینب ))

بودی تمام دار و ندارم
رفتی و تازه گشته داغ قلب زارم

دشمن تو به زخم ما نمک زد
هرکی میگفت حسین اونو کتک زد

(( سالار زینب ))

با دلی پر خون ، میرم مدینه
ولی می میره ، بی تو سکینه

شرمندم از تو ای امید ایتام
رقیه جاموند تو خرابه شــام

(( سالار زینب ))
سه شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۸ نوشته شده توسط سید محمد حسینی
شاعر:
رسول میثمی

اربعین حسینی

شور احساسی(تعطیلی اربعین)? -(دیدی چه جوری شور دریا رو گرفتن)
۹
دنبال کردن این شاعر
۱۱۰۸

#شور_تعطیلی_اربعین ??
#پیشنهاد_دانلود
#پیشنهاد_ویژه
دیدی چه جوری شور دریا رو گرفتن
شور و صفای سینه ی مارو گرفتن
راه حرم بسته شه قلب ما میریزه
آخه حسین خیلی برای ما عزیزه

حالا کجا غمهای این دل رو بشوریم
هم از حرم دوریم و هم از روضه دوریم
اون که صبوری رو به قلب شیعه داده
طاقت دوری از حسینش رو نداده

اخه یه دل داریم و یه
حسین داریم و یه حرم
چه جوری زندگی کنیم
حالا که دوریم از تو هم

دلتنگ راهیم آخه ما
رو دادی عادت اربعین
دور تو جمع باشیم حالا
باید بشیم خونه نشین

بند دوم

تقصیر ما شد کم گذاشتیم واست آقا
حالا تو سینه مونده کلی حسرت آقا
میگن که بخشش از بزرگانه حسین جان
میبخشه جرم مور و با فضلش سلیمان

تقصیر ما شد که نفهمیدیم عزاتو
ارزش گریه کردنِ تو روضه هاتو
حالا میفهمیم هیچ و پوچه بیتو دنیا
این زندگی خوبه فقط با روضت اقا

نوکر چی میخواد غیر یه
ارباب بی همتا حسین
هرجا دلش خالی بشه
صدا میکنه یا حسین

خدا میدونست بی حسین
دنیا میشه مثل قفس
میخواست مارو حالی کنه
فقط حسین عشقه و بس

بند سوم

ما با غمت حالا میسازیم و میسوزیم
چشمو به عکس گنبدت اقا میدوزیم
دق میکنیم ایران بمونیم اربعینو
اقا خودت بهتر میدونی اخه اینو

دیدی که ناشکر و نمک نشناسیم آقا
بستی مسیرو تا کنی بدها رو رسوا
این عادت هرساله رو از ما گرفتی
تو که نمیکردی سوا خوبارو مولا؟

بار سفر رو بستم و
منتظر لطف توام
تو عادتم دادی حسین
اربعینا بیام حرم

اشکای چشمامو ببین
ولش کنی دریا میشه
دور از تو غمهای جهان
تو چشم من پیدا میشه

#خادم_زینب
#شور_احساسی
#اربعین
#جاماندگان_اربعین
#جانسوز
جمعه ۲۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۸:۴۷ نوشته شده توسط خادم الزینب
شاعر:
خادم الزینب

نوحه اربعین شهادت امام حسین (ع)_آمدم کربلا ای برادر
۸
دنبال کردن این شاعر
۱۶۹۸
۱
نوحه اربعین شهادت امام حسین(ع)
آمدم کربلا ای برادر/خیز وبنگر تو بر حال خواهر
بعد چل روز،زارونالان
قد خمیده،دیده گریان
ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان۲
__________________________
چون تو در کربلا آرمیدی/رفتن خواهرت را ندیدی
خیمه هایت،گشته غارت
سهم زینب،شد اسارت
ای حسین جان....
_____________________________
رفته ام کوفه و بعد آن شام/طعنه بشنیدم از قوم بدنام
برسر نی،شد سر تو
من فدای پیکر تو
ای حسین جان...
_____________________________
من زروی تو شرمنده هستم/رفته در شام رقیه زدستم
جسم پاکش،مانده در شام
در دل خاک،خفته آرام
ای حسین جان....

شعر :اسماعیل تقوایی
چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰:۳۳ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی