#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح

به دربار تو، حاتم نیز از خیل خدم باشد
کنار سفره‌ات هر وعده سائل بیش و کم، باشد!

به عشق تو قمر دور زمین می‌گردد و باید
قد ماه از ادب پیشِ بلندای تو خَم باشد

چه کس مثل تو می‌بخشد سه دفعه زندگی‌اش را؟!
چه کس مثل تو نام خانه‌اش دارالکرم باشد؟!

ندیدم جز تو شاهی را که حتی با جذامی‌ها
شود هم سفره و آن لقمه پیشش محترم باشد!

ندیدم جز تو شاهی را که رعیت را به یک لبخند
کند دلخوش ولی قلب خودش دریای غم باشد...

ندیدم جز تو شاهی را که دنیا سائلش؛ اما
تمام سهمش از دنیا، مزاری بی حرم باشد!

برای افتخار مردم ایران همین کافی‌ست
همین که کار صحنت دستِ معماری عجم باشد

سراسر در رواقت از طلا با خط نستعلیق
صد و هجده کتیبه شعرهای محتشم باشد

النگوهای خود را نذر صحنت کرده تا شاید
کمی از گنبدت هم یادگار مادرم باشد

✍ #میثم_کاوسی

📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت

کریما، دستگیرا، فاتحا، شاها، جوانمردا!
بزرگا، یکه تازا، بی همانندا، یلا، فردا!

چه کس مثل تو صفین و جمل را زیر و رو کرده‌است؟!
الا شیر علی! فرزند زهرا، بی‌هماوردا!

به روی دوش داری کیسه‌ی خرما و نان هر شب
تو تکرار علی هستی، اباالایتام و شبگردا!

کشید از زیر پا سجاده‌ات را جهلِ سرداران
«شگفتا و دریغا، حسرتا، واویلتا، دردا!»

از آن یک مشت نامردی که دورت بود، معلوم است
تو را زهر جفا از پای در می‌آورد، مردا!

بگو "هر شب" فدای غربت آن قبرِ خاکی که
بدون سایه‌بان خورشید می‌تابد بر آن "فردا"!

✍ #میثم_کاوسی

📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح

شِفای درد و غمِ بی دوای ما حَسَن است
مریض‌های جهان را فقط دوا حَسَن است

اگرچه بود دلش زخمی از ملامت دهر
ولی مرمت دل‌های مبتلا حَسَن است

به محضرش چه نیازی به گفتن درد است
که بر نیاز همه خلق، آشنا حَسَن است

خدا به لطف حَسَن می‌دهد به بنده جواب
بدان اجابت حتمیِ هر دعا حَسَن است

حسین زائر شب‌های بی چراغ بقیع
ولی مسافر شب‌های کربلا حَسَن است

حسین رمز شهادت، حَسَن طلیعه‌ی صلح
کلید فتح، همیشه حسین یا حَسَن است

حسین گریه کنِ دائمِ غریبِ حَسَن
همیشه سینه‌زنِ شاهِ سرجدا حَسَن است

یکی به پهنه‌ی دشت و یکی به صفحه‌ی طشت
بریده حلق حسین و پُر از بلا حَسَن است

کریمِ فاطمه هرگز نبسته در به کسی
خدا نوشته پناهِ غریبه‌ها حَسَن است

✍ #رضا_حمامی

📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#پیامبر_اعظم_ص_شهادت

گشته مدینه غرق عزا، وامحمدا
ماتم گرفته ارض و سما، وامحمدا

گویید روی مأذنه (حیَّ عَلی العَزا)
رفت از جهان رسول خدا، وامحمدا

روز یتیمیِ همه امت است، پس
ناله زنید: یاابتا وامحمدا

مولا زند به سینه و زهرا زند به سر
جبریل گشته نوحه‌سرا، وامحمدا

مانده سه روز پیکر پاکش روی زمین
دفنش نکرده‌اند چرا؟! وامحمدا

ماه صفر تمام شد؛ اما شروع شد
اندوه اهل‌بیتِ شما وامحمدا

دردا که جای گُل، همه با هیزم آمدند
بر آستان شیر خدا، وامحمدا

دردا که جای تعزیت و عرضِ تسلیت
سیلی زدند فاطمه را، وامحمدا

دستی که بوسگاه نبی بود، بد شکست!
این طور اجر او شد ادا، وامحمدا

آن زن که زهر داد نبی را، پس از نبی
خون کرد قلب آل عبا، وامحمدا

ملعونه پیش قبر نبی بر تنِ حسن
هفتاد تیر زد زجفا، وامحمدا

هفتاد زخم، جسمِ غریبِ مدینه خورد
اما غریب کرببلا... وامحمدا

بیش از هزار و نهصد و پنجاه زخم داشت
از تیر و تیغ و سنگ و عصا، وامحمدا

زینب به گریه گفت که: یاایهاالرسول
یک دم به قتلگاه بیا، وامحمدا

(این کشته‌ی فتاده به هامون، حسین توست
این صید دست و پا زده در خون، حسین توست)

✍ #عبدالحسین_میرزایی

📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#پیامبر_اعظم_ص_شهادت

تا خط ارتحال پیمبر نوشته شد
دردی رسید و داغ مقدر نوشته شد

داغی بزرگ بود که تسکین نمی‌گرفت
بعدش چقدر زخم مکرر نوشته شد!

کاین بغض‌های جاهلیت بی شمارتر
یک‌جا به پای حضرت حیدر نوشته شد

جرمی که او به خاطر عصمت نکرده بود
پای علی هزار برابر نوشته شد

پیش از هجوم غربت آتش به اهلبیت
شکر خدا که سوره ی کوثر نوشته شد

مقتل به دست میخِ همین خانه‌ی کبود
پیش از لهوف، پشت همان در نوشته شد

یک بخش روی سینه‌ی دیوار و بخش بعد
بر سینه، دست، پهلوی مادر نوشته شد

فصلی میان مسجد و محراب و فصل بعد
بر تشت در مقابل خواهر نوشته شد

گاهی به دست نیزه و گاهی به دست تیغ
مقتل به روی مقتل دیگر نوشته شد

گفتم ادامه را ننویسم ولی نشد
این واژه‌ی سه شعبه هم آخر نوشته شد

دستی نجس در آمد و کاری پلید کرد
واحیرتا که خاک، مطهر نوشته شد

"گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود"
این صفحه‌ها چقدر معطر نوشته شد

یک فصل ناتمام که آن هم نوشته‌اند
با سم اسب و پاره‌ی پیکر نوشته شد...

تنها نه کربلا که شبی در هراس شام
کنج خرابه مقتل دختر نوشته شد

بعدش چقدر نوحه‌ی بی سر نگاشتند
بعدش چقدر روضه‌ی با سر نوشته شد...

بر سر بزن که نوحه‌ی مادر شنیدنی‌ست
حالا بیا که روضه‌ی خواهر نوشته شد...

✍ #ایوب_پرندآور

📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح

بعد از به نام عشق و به نام خدا... حسن
دارد ردیف می‌شود این شعر با حسن

این تحفه‌ایست آمده از سمت آسمان
این نسخه‌ایست آمده از کبریا حسن

اینجا نوشته است به خطی شبیه نور
طاها حسن، بُروج حسن، والضحی حسن

در نسخه‌ای به خط خداوند آمده
زهرا حسن، حسین حسن، مصطفی حسن

در نسخه‌های کهنه‌ی انجیل دیده‌ام
شَبّر حسن، شُبیر حسن، ایلیا حسن

با «اِنَّمَا وَلیُّّکُم» و «اِنَّمَا یُرید»
پیچیده در کرامت سبز کسا، حسن

تنها نه یوسف است شبیه جمال او
هستند در جمال، همه انبیا حسن

هستند اهل‌بیت جمالِ جمیلِ عشق
هر یازده امام ز سر تا به پا حسن

دارد چقدر خاطره از کوچه‌های شهر
دارد چقدر خاطره از هَلْ أَتَیٰ حسن

گاهی شکفته می‌شد و گهگاه می‌شکست
با خنده‌ها و گریه‌ی خیرالنسا حسن

جایی که هست حضرت مشگل گشا علی
البته هست حضرت مشگل گشا حسن

پای جمل به تیغ کجش پی شد... آفرین
در جنگ و صلح، مقتدر و مقتدا حسن

ما: سرفرود... بنده‌، همه خاک پای او
به‌به که ما رعیت و فرمانروا حسن

باید به سر دوید از این بیت تا حسین
باید به دل دوید از این بیت تا حسن

در مصرعی نوشت که یا مجتبا حسین
در مصرعی نوشت که یا مجتبی حسن

زهرائی است هر که بدون مکاشفه
از یا حسین می‌شنود بوی یا حسن

باید نوشت آخر این ماجرا حسین
باید نوشت اول این این ماجرا حسن

بر خاک‌ها نوشت عطش، نینوا، حسین
بر آب‌ها نوشت عطش، کربلا، حسن

اصلا عجیب نیست که بر نیزه‌ها حسین
اصلاً بعید نیست که بر نیزه‌ها حسن

اصلا عجیب نیست که اَدرِک اَخا حسین
باشد همان روایت اَدرِک اَخا حسن

شاید قرار بوده که آن کوزه را حسین
شاید قرار بوده که این نیزه را حسن

در پیش چشم شمر، نزن دست و پا حسین
در خانه، پیش جعده نزن دست و پا حسن

خنجر به چنگ جعده نیامد و گرنه بود
پیش از حسینِ تشنه، ذَبیحَ القَفَا... حسن

از دست جبرئیل می‌افتاد روی خاک
می‌رفت بین خون و گِل و بوریا حسن ...

جعده کجا و نجمه کجا! ایها الغریب
شکر خدا که داشت همین نجمه را حسن

افتاده روی خاک، خدایا کجا حسین
پیچیده روی خاک، خدایا کجا حسن؟

سر با تن حسین اگر جابجا شده
شکر خدا نگشته چنین جابجا حسن

دست بلند حضرت عباس اگر نبود
حتما به نیزه بود سرش بی‌هوا حسن

روز بقیع، دست حسینی اگر نبود
جا مانده بود زیر سم اسب‌ها حسن

دختر، پسر، عسل، همگی‌ گل، غزل غزل
دارد چقدر سهمیه در کربلا حسن

هر کس شهید عشق شد و روی نیزه رفت
دادش به خاک کرببلا خون‌بها حسن

جز ما که شیعه‌ایم کسی درک می‌کند_
این‌که چرا شده نمکِ روضه‌ها حسن؟...
* * *
قاسم، همان که خمره‌ی احلی من العسل
آورده محض تشنگی جان ما حسن

دست مسیح گونه‌ی او پشت کارهاست
قاسم طبیب باشد و دارالشفا حسن

دستی پر از کرامت و‌دستی پر از شفا
باب الحوائجی‌ست سریع الرضا حسن

جای‌ جمال جلوه‌ی او مشهدُ الرّضاست
پس السّلام حضرت موسیَ الرِّضَا حسن

خاک مدینه تاب جمالت نداشته
پس السّلام ای نفس سامرا حسن

هم صاحب زمانی و هم صاحب زمین
مثل تو کیست این‌همه روحی فدا حسن؟

دستی کریم داری و در بقعه‌های خاک
کردی درست این همه زائر سرا حسن

معماری تمام حرم ها به دست توست
دادی به خاک، این همه گنبد طلا حسن

اما به احترام غم و درد مادرت
کردی به خاک‌های بقیع اکتفا حسن

روح کمیل ! جان توسل ! دعای عهد !
جانم فدای نام تو... اِشفَع لَنا حَسَن

دارد بقیع می‌چکد از چشم‌های ما
امشب سری به خانه‌ی ما هم بیا حسن

✍ #ایوب_پرنداور

📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت

ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی
تو همان نَفخه‌ی روحانیِ جان در بدنی

" عشق ، رسواییِ محض است که حاشا نشود "
پس حسن گفتنِ ما تا به ابد شد علنی

ساکن کشور سرسبزِ حسن‌آبادم
با من انگار که هر جا بروم، هم‌وطنی

این گدا جای غذا، مِهرِ تو را می‌خواهد
می‌شود گاه‌گُداری به دلم سر بزنی

چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
هیچ‌کس مثل تو این‌قَدر نشد خواستنی!

خودمانی بگذارید بگویم این‌بار:
دست‌ و دل بازِ مدینه! بخدا عشق منی

احمد و حیدر و زهرا و حسینش یک سمت...
تو گُلِ سر سبدِ شاکِله‌ی پنج‌تنی

تَبَرِ تو هُبَلِ جنگ جمل را پِی کرد
مرتضی با هیجان گفت: عجب بُت‌شکنی!

نقشِ نامِ تو نشسته‌ست میان دل من
"یا حسن" حک شده بر روی عقیق یمنی

آی دنیا! بشناسید منِ مجنون را:
حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی

قبرِ بی زائر تو بازترین روضه‌ی ماست
جان کعبه به فدای تو، غریبِ مدنی!

زهر... نه..! سیلیِ کوچه جگرت را سوزاند
دل تو بین گذر سوخت، عجب سوختنی!
* * *
تیرها گرچه به تابوت، تو را دوخته‌اند
لااقل پیکرِ خونینِ تو دارد کفنی...

✍ #بردیا_محمدی

📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت

فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید
فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید

از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود
که سفره‌ی کرمش را به مجتبی بخشید

غریب بود اگرچه گدا فراوان داشت
کریم بود، بدون سر و صدا بخشید

کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی
غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید

ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت
مدینه زائر خود را به کربلا بخشید

گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد
خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید

گمان دیگرم این است لحظه‌ی آخر
به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید...

✍ #علی_ذوالقدر

📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#پیامبر_اعظم_ص_شهادت

نفسم در شماره افتاده
رنگ و رویم پریده است علی
سر من را بگیر بر زانوت
وقت رفتن رسیده است علی

گرچه زود و سریع طی شد و رفت
چقدر روزگار سخت گذشت
همۀ سال‌های تبلیغم
به من بیقرار سخت گذشت

دل من را همیشه توهینِ
بی حیاها شکست، یادت هست؟!
سنگ باران کودکان لجوج
سر من را شکست، یادت هست؟!

در اُحد که غریب ماندم من
بُغض کفار داشت وا می‌شد
یک تنه جوشنم شدی تو علی
تو نبودی، سرم جدا می‌شد

اثر آفتاب شعب این بود
در سرم شعله‌های تب مانده
به کف پای من از آن‌موقع
خارهای ابولهب مانده

چه کنم وقت رفتن آمده است
دل ندارم که روضه خوان باشم
کاش می‌شد زمان حمله به "در"
زنده باشم، کنارتان باشم

ظاهراً مومن و مسلمانند
با تو و فاطمه بد‌ اند علی
صبر کن، صبر کن، برای خدا
همسرت را اگر زدند علی

همه هیزم بدست می‌آیند
آتشی پشت در به پا بشود
وای اگر در به فاطمه بخورد
میخ، در بین سینه جا بشود

صبر کن آن زمان که با سیلی
قصد دارند بر رویش بزنند
یا که در پیش دستِ بسته‌ی تو
با قلافی به بازویش بزنند...

✍ #سیدپوریا_هاشمی

📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#پیامبر_اعظم_ص_شهادت

در پیشِ من آتش مزن بال و پَرَت را
خونین مکن جان پدر چشم تَرَت را

فردا همین‌که جمع کردی بسترم را
آماده کن کم‌کم عزیزم بسترت را

آماده کن از آن کفن‌ها دومین را
بیرون بیاور یادگار مادرت را

بگذار روی سینه‌ام باشد حسینت
بگذار بر قلبم حسن را، دخترت را

بگذار با طفلان تو قدری بسوزم
حالا بگویم حرف‌های آخرت را

زاری مکن بر حال من با حال و روزت
خاکی مکن دنبال بابا معجرت را

تو بار شیشه داری و می‌ترسم از تو
خیلی مواظب باش طفل دیگرت را

وقتی که می‌ریزند هیزم روی هیزم
وقتی که می‌سوزاند آتش سنگرت را_

بابا حواست باشد آنجا مُحسنت را
بابا مواظب باش پشتِ در، سرت را

این جمله‌ی آخر عزیزم با حسین است:
"با خود مَبَر در قتلگه انگشترت را"

✍ #حسن_لطفی

📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

ولادت امام حسن مجتبی (ع)

اشعار آیینی حسینیه, [‏۱۶‏/‏۰۱‏/‏۱۴۰۲ ‎۱۱‎:‎۲۹‎ ‎ب.ظ] #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت ما را که مُفلِسیم اگر هم خریده‌اند لطفِ کریم بوده که دَرهم خریده‌اند عاشق شدیم اگر همه‌اش کارِ عشق بود عشاق را بدون نظر هم خریده‌اند ما جنس بنجولیم، به دردی نمی‌خوریم ما را - بدون هیچ ثمر هم - خریده‌اند حتی قرار نیست دخیلِ درش شویم آن را که رد شده زِ گذر هم خریده‌اند پیشِ کریم فرق ندارد زیاد و کم از جبرئیل تا دو سه پَر هم خریده‌اند هِی بنده می‌خرند و هِی آزاد می‌کنند آزاد کرده‌اند اگر هم خریده‌اند گفتند ناسزا و ولی عاشقش شدند از بِین دشمنان چقدر هم خریده‌اند اصلاً به کم نمی‌رود این دستِ با کرم ما را ببین به قیمت زَر هم خریده‌اند این عشقِ داغ، سوختنش فرق می‌کند در پیش فاطمه حسنش فرق می‌کند اشراق می‌کنی و همه طور می‌شوند انگور زاده‌ها همه انگور می‌شوند اصلا نیاز نیست که ما دست و پا زنیم اسباب عاشقی خودشان جور می‌شوند با ابترانِ مکه بگو با همین حسن... امشب حسودهای علی کور می‌شوند دنیا به دست نسل خدیجه است، هر‌که هست جز بچه‌های فاطمه هاشور می‌شوند یکجا محمد است و علی هست و فاطمه با جلوه‌ای که نور علی نور می‌شوند برخیز از مسیر، برو، بند آمده است گیسو بهم مریز که مسحور می‌شوند باید که سجده کرد تو را قبلِ روز حشر یک روز عاقبت همه مجبور می‌شوند ما را به عشق پاره گریبان نوشته‌اند بشکاف سینه را که "حسن جان" نوشته‌اند باید که چشم‌های تو پیغمبری کند تو آمدی که فاطمه هم مادری کند مدیون توست خانه‌ی سادات بعد از این زهرا نشسته است علی پروری کند شهر مدینه با تو بهم ریخت حق بده در کوچه‌ها نبود کسی دلبری کند در هر سحر نسیم خدا می‌وزد که باز در بِینِ گیسوان تو خنیاگری* کند کُشتی بگیر تا که بگویند جان حسین تاکه حسین، جای تو جلوه‌گری کند این‌قدر هم بهانه به دست دلم مده هر روز سجده‌ات کند و کافری کند این نذر چشم ماست که جارو ببافد و هر صبح بِینِ صحن تو رفتگری کند ما را شریک خویش نموده عطای تو نیمی برای ماست و نیمی برای تو تا که عوض نکرده علی قبله‌گاه را پنهان بکن نقاب بزن قرصِ ماه را باید جمل سوار ببیند حسن که هست پیچانده‌ای به تیغ خودت رزمگاه را راحت نشسته است علی بین رزم اگر رفته حسن بهم بزند صد سپاه را با نیزه‌ای که سینه‌ی لشگر شکافتی برهَم زدی تَوَهّم آن فتنه‌گاه را هر جا زدی به پشت سرِ تو حسین بود دیدند وقت جنگ همه پادشاه را رم کرده‌اند پیش تو انبوه راه راه بردار از جماعتِ حیران، نگاه را راهی نمانده است مگر تار و مارِ جهل بسته است ذوالفقارِ تو هر دو جناح را دور و بر تو هیمنه‌ای از ملائکه‌ست فهماند تیغ تو پسر فاطمه که هست باید برای خاک تو مرقد درست کرد شهری به وسعت دو سه مشهد درست کرد با اشک‌های عاشق و با خشت‌های دل شهری به نام آل محمد درست کرد ایوان طلای شاه نجف را دوباره ساخت آنجا برای فاطمه گنبد درست کرد با غنچه‌های یاس ضریح تو را کشید دورش رواق‌های زبرجد درست کرد باید که زائران تو را باخبر کنند نقاره خانه‌های زبانزد درست کرد در جمع خادمان مؤدب به سمت تو راهی برای رفتن و آمد درست کرد صحنی برای حضرت ام‌البنین ولی باید که از بهشت سرآمد درست کرد باید حرم برای تو قبل از ظهور ساخت پایین پای فاطمه مسند درست کرد آوای کربلا، حرمین است یا حسن پنجاه و هشت سال حسین است با حسن ✍ #حسن_لطفی * آوازخوانی © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg اشعار آیینی حسینیه, [‏۱۷‏/‏۰۱‏/‏۱۴۰۲ ‎۱۲‎:‎۱۸‎ ‎ق.ظ] [پیام هدایت شده] [از تک بیتی،دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)] #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح با نام تو محتاج نباشم... به دوا با یاد تو اعتقاد دارم... به شفا تاریخ نوشته که به سگ نان دادی محتاج همان لقمه‌ی نانم... به خدا ✍ #سیدمجتبی_شجاع @dobeity_robaey اشعار آیینی حسینیه, [‏۱۷‏/‏۰۱‏/‏۱۴۰۲ ‎۱۲‎:‎۱۸‎ ‎ق.ظ] [پیام هدایت شده] [از تک بیتی،دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)] 🌷 #امام_حسن_مجتبی_ع_ولادت در روزه اگر مرد و زن افطار کنند با آب، رطب یا لبن افطار کنند امشب علی و فاطمه و پیغمبر با بوسه ز روی حسن افطار کنند ✍ #جواد_هاشمی_تربت @dobeity_robaey اشعار آیینی حسینیه, [‏۱۷‏/‏۰۱‏/‏۱۴۰۲ ‎۱۲‎:‎۱۸‎ ‎ق.ظ] [پیام هدایت شده] [از تک بیتی،دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)] #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت بر نامِ کریمِ آلِ طاها #صلوات یکبار نه ده بار نه، صدها صلوات غم رفت و فراق رفت و بی تابی رفت آمد پسر ارشد زهرا، صلوات ✍ #مهدی_مقیمی @dobeity_robaey

سرود میلاد امام حسن مجتبی(ع)، کف زنی -(شب شور و قیام است...)
۱۹
دنبال کردن این شاعر
۱۴۰۱
۳
شب شور و قیام است
که نورانی صیام است
شب میلادِ پاکِ
حسن دوم امام است

مِهر احمدی ، مَهِ محمدی ، عزیز فاطمه خوش آمدی
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
خجل شد ماه گردون
ز رخسار نکویش
دمادم بوسه گیرد
علی از ماه رویش

دل به سوی او ، فدای خوی او ، خدا بود مدیحه گوی او

،،،،،،،،،،،،،،،،،،
مدینه وادی طور
نبی خوشحال و مسرور
به روی دست زهرا
بود نورُ علی نور

حاجت مرا ‌، کن از کرم روا ، عزیز فاطمه یا مجتبی
،،،،،،،،،،،،،،،،،،
زنید کف جمله یاران
بود صبح بهاران
به دستان کریمش
نگاه روزه داران

دلبر همه ، عزیز عالمه ، بهش مینازه بی بی فاطمه
،،،،،،،،،،،،،،،،
محب آل حیدر
نه دعبل ، نه کُمیتم
فرج هستم ، گدای
کریم اهل بیتم

یار من حسن . دلدار من حسن . تویی دار و ندار من حسن

شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۲۷ نوشته شده توسط طاهره سادات مدرسی
شاعر:
امیررضا فرجوند

شور امام حسن مجتبی علیه السلام -(تکیه گاهم حسنه، پشت و پناهم حسنه)
۱۲
دنبال کردن این شاعر
۹۱۵۱
۳۲
بند اول:
تکیه گاهم حسنه، پشت و پناهم حسنه
حاضرم گدا باشم، وقتی که شاهم حسنه

ایمان داره
تو معرکه مثل علی میدان داره
ابروی خم و زلف پریشان داره
ایمان داره

احسان داره
خان کرمش همیشه مهمان داره
یک عالمه نوکر توی ایران داره
احسان داره

بند دوم:
کس و کارم حسنه، باغ و بهارم حسنه
هرچی که ندارم و ، هرچی که دارم حسنه

اینه آقام
قربونش برم شاه مدینه آقام
مهرش چقَدَر به دل میشینه آقام
اینه آقام

اینه آقام
العزه للهِ نگین آقام
یعنی که عزیز رو زمینه آقام
اینه آقام

بند سوم:
شاخ طوبا حسنه، یوسف زهرا حسنه
سایه ی روی سرم، سایه ی مولا حسنه

گوهر داره
چشماش به خدا جذبه ی حیدر داره
تو کلاس درسش علی اکبر داره
گوهر داره

باور داره
ای وای اگه شمشیر غضب برداره
کینه فقط از قاتل مادره
باور داره
پنج شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۵ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
مظاهر کثیری نژاد

مدح و میلادیه حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام -(رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن)
۱۱
دنبال کردن این شاعر
۱۷۵۰
۴
رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن
مه نیمه اختر کوچک و مه نو هلال تو یا حسن
یم علم و حکمت و معرفت نمی از کمال تو یا حسن
دل دشمنان تو را برد نبوی خصال تو یا حسن
صفحات و متن کتاب حق رخ و خطّ و خال تو یا حسن
به خدا رسیده ز بندگی طیران بال تو یا حسن


تو چراغ بزم وصال حق تو بهار خلد مخلّدی
تو خدای حسن و ملاحتی تو یگانه عبد مویّدی
تو به جسم، جان کتاب حق- تو به روح، روح مجرّدی
تو کمال کلّ کمال ها تو جمال خالق سرمدی
تو علی تو فاطمه تو حسن تو حسین یا که محمّدی
که عیان جلالت پنج تن بود از جلال تو یا حسن


تو محیط عالم حکمتی تو مه سپهر امامتی
تو زمامدار مشیّتی تو امام صبر و شهامتی
تو مه سپهر ولایتی تو تمام جود و کرامتی
تو خدای را رخ و جلوه ای، تو رسول را قد و قامتی
تو پناه خلق دو عالمی تو شفیع روز قیامتی
نه عجب که عفو کند خدا، همه را به خال تو یا حسن


نه عجب که فخر کند خدا، به مَلَک ز شوق عبادتت
نه عجب که غنچه به صبحدم، شکفد به عرض ارادتت
همه انبیا شده معترف به جلال و مجد و سیادتت
ز طلوع صبح خجسته تر، شب جانفزای ولادتت
من و لطف و جود و عطای تو که کرم بود همه عادتت
به عطا و حلم و کرم کسی نبود مثال تو یا حسن


به تمام دین خدا قسم که تمام دین خدا تویی
به بهشت و ارض و سما قسم که بهشت و ارض و سما تویی
به مقام و سعی و صفا قسم که مقام و سعی و صفا تویی
به قیام و صبر و رضا قسم که قیام و صبر و رضا تویی
به دعا و روح دعا قسم که دعا و روح دعا تویی
شده اقتدار ستمگران همه پایمال تو یا حسن


ولی خدا ثمر نبی، گهر علی دُر فاطمه
نگهت مسیح و مسیح جان، نفست شِفای دل همه
دهن تو چشمه ی معرفت، سخن تو آیت محکمه
همه را به عشق تو های و هو، همه را به ذکر تو زمزمه
به محبّت تو مرا بود، ز شرار نار چه واهمه
که بهشت لطف خدا شده دلم از خصال تو یا حسن


تو سجود من تو رکوع من، تو سلام من تو نماز من
تو مطاف من تو طواف من، تو عراق من تو حجاز من
تو شرار سوز و گداز من، تو بهار گلبن راز من
تو سرور من تو نوای من، چه به سوز من چه به ساز من
نبود قسم به ولایتت، به گل بهشت نیاز من
اگرم به دست، جوانه ای رسد از نهال تو یا حسن


هله ای تکلّم قدسیان، شب و روز نُقل روایتت
صفحات مصحف جان پر از سُوَر لطیف حکایتت
به محبّتت به مودّتت، به کرامتت به عنایتت
که بود نگاه توسّلم به چراغ راه هدایتت
به خدا قسم خجلم ز تو که به ادّعای ولایتت
به زبان محبّ تو بوده ام، به عمل ملال تو یا حسن


منم آنکه با همه زشتیم سر خود به خاک تو سوده ام
چو دو چشم خویش گشوده ام، به محبّت تو گشوده ام
دل خلق را به فصائل و به مناقب تو ربوده ام
به علی قسم به نبی قسم به خدا محبّ تو بوده ام
به ولای تو به ثنای تو، غزل و قصیده سروده ام
ز تو گفته ام ز تو خوانده ام به زبان حال تو یا حسن

شنبه ۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۵ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
استاد حاج غلامرضا سازگار

شب شور و قیام است
که نورانی صیام است
شب میلادِ پاکِ
حسن دوم امام است

مِهر احمدی ، مَهِ محمدی ، عزیز فاطمه خوش آمدی
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
خجل شد ماه گردون
ز رخسار نکویش
دمادم بوسه گیرد
علی از ماه رویش

دل به سوی او ، فدای خوی او ، خدا بود مدیحه گوی او

،،،،،،،،،،،،،،،،،،
مدینه وادی طور
نبی خوشحال و مسرور
به روی دست زهرا
بود نورُ علی نور

حاجت مرا ‌، کن از کرم روا ، عزیز فاطمه یا مجتبی
،،،،،،،،،،،،،،،،،،
زنید کف جمله یاران
بود صبح بهاران
به دستان کریمش
نگاه روزه داران

دلبر همه ، عزیز عالمه ، بهش مینازه بی بی فاطمه
،،،،،،،،،،،،،،،،
محب آل حیدر
نه دعبل ، نه کُمیتم
فرج هستم ، گدای
کریم اهل بیتم

یار من حسن . دلدار من حسن . تویی دار و ندار من حسن

ایام دهه آخر ماه سفر

نوحه رحلت پیامبر (ص)_گریه مکن دختر بیقرارم، فاطمه فاطمه
۱۱
دنبال کردن این شاعر
۱۶۵۰
۲
نوحه رحلت پیامبر(ص)
گریه مکن دختر بیقرارم،فاطمه فاطمه۲
طاقت گریه ی تو را ندارم،فاطمه فاطمه ۲
فاطمه جان فاطمه جان فاطمه،واویلا واویلا ۲
____________________________
به چهره ام نقش فنا آمده،دخترم دخترم
برای تو وقت عزا آمده،دخترم دخترم
فاطمه جان...
____________________________
کوتاه باشد بینمان جدایی،عزیزم عزیزم
تو اولینی که به پیشم آیی،عزیزم عزیزم
فاطمه جان...
____________________________
برتو وبرعلی جفا میشود، بعد من،بعدمن
سقیفه فتنه‌ها بپا می شود،بعدمن بعد من
فاطمه جان..
______________________________
ببینمت که پشت در فتادی، واویلا واویلا
محسن خود براه دین تودادی،واویلا واویلا
فاطمه جان...
_____________________________
کنی زمرتضای خود حمایت،یا زهرا یازهرا
شهیده ای تو در ره ولایت، یا زهرا یا زهرا
فاطمه جان..

شعر :اسماعیل تقوایی
جمعه ۳ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

زمزمه رحلت پیامبر (ص)_فاطمه،جان وکوثرمن
۹
دنبال کردن این شاعر
۲۱۶۲
۳
زمزمه رحلت پیامبر(ص)
فاطمه جان وکوثر من،بیا کنار بستر من،بیا کنار بستر من
دست پدر بگیر وبنشین،تولحظه ای برابرمن،تو لحظه ای برابر من
فاطمه جان فاطمه جانم،فاطمه جان فاطمه جانم، فاطمه جان فاطمه جانم ۲
______________________________
کنون که من در احتضارم،زبعد خود غم تو دارم، زبعد خود غم تو دارم
به تو جفا شود پس از من،عزیز جان ویادگارم، عزیزجان ویادگارم
فاطمه جان...
_____________________________
ببینمت که پشت یک در،فتاده ای به خاک ودر خون،فتاده ای به خاک ودر خون
علی به دست بسته بینم،به دیده اشک خون ومحزون،به دیده اشک خون ومحزون
فاطمه جان...
______________________________
علی زبعد من غریب است، غم زمانه اش نصیب است، غم زمانه اش نصیب است
ببینمش که در فراقت،خانه نشسته بی شکیب است، خانه نشسته بی شکیب است
فاطمه جان...
_____________________________
مباش بیش ازاین تو گریان، کنون دل مرا مسوزان،کنون دل مرا مسوزان
نزد پدر بزودی آیی، فراق ما رود به پایان،فراق ما رود به پایان

شعر :اسماعیل تقوایی
چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۲ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی
شاعر:
اسماعیل تقوایی

عزای حضرت زهرا در ماه صفر -(گشته صاحب عزا دخت خیرالبشر )
۱۹
دنبال کردن این شاعر
۲۰۹۷
۲
سبک :: همه جا بروم به بهانه تو
.
.
گشته صاحب عزا دخت خیرالبشر
در فراق پدر در غم دو پسر
ابتاه ابتاه ابتاه گوید
یا حسن یا حسن یا رضا گوید
یا رسول الله (۲)
.
.
.
.
رحلت حضرت خاتم الانبیاست
اول غربت سیدالاوصیاست
آسمان گشته خیمه ی ماتم
خواجه ی عالم رفته از عالم
یا رسول الله (۲)
.
.
.
.
از نهاد علی خیزد این زمزمه
غربت آورده رو بر من و فاطمه
من که فتح بدر و احد کردم
باید اکنون خانه نشین گردم
یا رسول الله (۲)
.
.
.
شیعیان طشت خون را نظاره کنید
گریه بر جگر پاره پاره کنید
به خدا این بر همه معلوم است
که حسن بیش از همه مظلوم است
یا رسول الله (۲)
.
.
.
.
خیزد از طشت خون ناله ی وا حسن
یا حسن یا حسن یا حسن یا حسن
همه ی عالم بر تو می گرید
چشم قاتل هم بر تو می گرید
یا رسول الله (۲)
.
.
.
.
ای خراسان بسوز در عزای رضا
گریه کن گریه کن در عزای رضا
که رضا جان داده غریبانه
مثل زهرا در گوشه ی خانه
یا رسول الله (۲)
.
چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۸ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
استاد حاج غلامرضا سازگار

متن شور امام حسن علیه السلام -(دین منو دنیای من، تیغ نگاهت صف شکن)
۱۲
دنبال کردن این شاعر
۲۶۴۸
۱
شور امام حسن علیه السلام

بند اول:

دین منو دنیای من، تیغ نگاهت صف شکن
ذوالکرمی و ذوالمنن، عشق امیر بی کفن
ذکر لب هر سینه زن، جانم امام حسن

عشق تو آب و گلمه، حسن حسن حسن
حرم تو تو دلمه، حسن حسن حسن

ای آرام جانم حسن جان
ای روح و ریحانم حسن جان
تو جمل مولا هی میگفت که
جانم حسن جان

آرام جانم ای حسن جان

بند دوم:

ندیده تو رو مرد و زن، عاشق جمالت شدن
میون بهشت خدا، ملائکه آقای من
رو کتیبه هاشون زدن، جانم امام حسن

به زودیا با علمه، حسن حسن حسن
میریم پیاده حرمه، حسن حسن حسن

از داغت زهرا گریه کرده
ماهی دریا گریه کرده
در و دیوار تو روضتون با، ما گریه کرده

آرام جانم ای حسن جان


#میلاد_حسنی
چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱:۶ نوشته شده توسط سید محسن احمدزاده صفار
شاعر:
میلاد حسنی

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#امام_حسین_ع_مناجات

اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا سَیِّدَی شَبابِ اَهل الجَنَّة


در هیئت حسینم و در هیئت حسن
در خدمت حسینم و در خدمت حسن
هم صحبت حسینم و هم صحبت حسن

هم رعیت حسینم و هم رعیت حسن

دست کرم حسن شد و احسان حسین شد
روح و روان حسن شد و جانان حسین شد
قبله حسن..،مساحت ایمان حسین شد

از ملت حسینم و از ملت حسن
@hosenih
در مجلس حسین و حسن روضه خوان خداست
آقا؛ حسین..،امام؛ حسن..،ماسوا؛ گداست
اصل بهشت..،سینه‌زنی پای این دوتاست

در جنت حسینم و در جنت حسن

روح اذان حسین شد و ربنا حسن
کشتی حسینِ فاطمه شد..،ناخدا حسن
شیرینیِ حسین حسین است یا حسن

در "یاحسین" ریخته شد لذت "حسن"

پیر نجف حسینیه را تا درست کرد
زینب گریست..،ماتم عُظمیٰ درست کرد
زهرا غذای هیئتشان را درست کرد

نان حسین خورده ام از برکت حسن

ظرف حسن فرات به جوی حسین بُرد
لب‌تشنه را به سمت سبوی حسین بُرد
ما را حسن پیاده به سوی حسین بُرد

دور حسین پُر شده با زحمت حسن

یک روح در میان دو تن بوده از قدیم
پائین پای این دو..،وطن بوده از قدیم
صحن حسین..،صحن حسن بوده از قدیم

پس خاک کربلاست همان تربت حسن
@hosenih
آن کوچه..،بی حسین..،حسن را اسیر کرد
سیلی‌زدن‌به‌فاطمه او را چه پیر کرد
در زیر چکمه چادر مادر که گیر کرد

آسیب دید بین گذر غیرت حسن

یک عمر اشک ریخت..،به گریه وضو گرفت
از هر مسیر تنگ که می دید..،رو گرفت
آن گوشوار را که شکستند..، او گرفت

این خاطره‌ است اوج غمِ غربت حسن

شاعر: #سید_پوریا_هاشمی و #بردیا_محمدی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#زیارت_اربعین


ذات حق است فقط قدر و بهای حَسنین
راه قربِ به خدا چیست؟ لقای حَسنین

در حسینیه موحد شدنم کامل شد
بنده ام، سجده کنم رو به خدای حسنین
@hosenih
آبرودار شدن، ماحصل نوکری است
هست، عزت همه اش تحت لوای حسنین

فاطمه بی برو برگرد تلافی بکند
هر کسی کارِ کمی کرد برای حسنین

کیمیا می شود از خیرِ مجاور شدنش
گردِ خاکی که نشیند به سرای حسنین

اینکه در سلسله ی سینه زنان، سینه زدیم
بوده تأثیر مناجات و دعای حسنین

ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن
جان مادر پدرم هم به فدای حسنین

نذر کردم بروم ماه صفر، صحن نجف
تا کنم طوف علی بهر رضای حسنین

اربعین پای پیاده، حرم ثارالله
کاش دستم برسد تذکره های حسنین

دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود
دست خالی من و لطف و عطای حسنین
@hosenih
بارها گفت نبی این دو پسر جان منند
این همه ظلم نبوده است سزای حسنین

هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند
کاش امسال بمیرم به عزای حسنین

شاعر: #محمدجواد_شیرازی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح


من الازل علی است و الی الابد زهراست
به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است

به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است
که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است
@hosenih
طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست
میان راه ببین که قدم قدم حسن است

فقیرها همه در اربعین کریم شوند
چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است

به روی تیرک این جاده‌ها به موکب‌ها
نگاه کن که ببینی به هر علَم حسن است

پیاده‌ها به حرم می‌رسند و می‌فهمند
کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است

چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله
حسین نه به گمانم در این حرم حسن است
@hosenih
از آن زمان که حسین از حسن شنید چه شد
رفیق اشک حسین و قرین غم حسن است

از آن زمان که نشستند و حرفِ کوچه زدند
به پیچ و تاب حسین و به قدِ خم حسن است

شاعر: #حسن_لطفی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت


هفت صفر ! آغاز تلخ یک زمستان بود
چشم زمین در انتظار اشک باران بود

صبح شهادت، ایستگاه کوچه ی مسجد
آکنده از عطر نفس های نریمان بود
@hosenih
کم کم صدای دسته ها از دور می آمد
این "یا حسین" و "یا حسن"ها ختم قرآن بود

تکرار شور "یا حسن"از بس حلاوت داشت
کمتر کسی دیگر به فکر قند و قندان بود

هر کس که می آمد بنوشد چای ، غم می خورد
با عکس تابوتی که بر پهلوی فنجان بود

تابوت از جان دادن مردی خبر می داد
مردی که در ابر رحمت و باران احسان بود

هفتاد شاخه گل ...به جای چوبه های تیر...
مرثیه خوان مجتبی، مظلوم دوران بود

مردی که از جور و جفای همسرش حتی
حتی حیاط خانه اش هم مثل زندان بود
@hosenih
مشتی حسن با پرچم "یا مجتبی" آنروز
مشغول تعظیم شعائر ؛ پخش لیوان بود

شور و هیاهو را که دیدم با خودم گفتم
ای کاش قبر مجتبی هم در خراسان بود!

شاعر: حجت‌الاسلام #محمد_موحدی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

شهادت امام حسن مجتبی (ع)

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات

مینویسم "یا حسن"حسن ختامش با خودت
بر لبم ذکر تو را دارم دوامش با خودت
@hosenih
لحظه های عمر خود را میسپارم دست تو
از سلام زندگی تا والسلامش با خودت

از ادب دور است نزدت دست خالی آمدن
زخم اوردم برایت التیامش با خودت

باز هم بال خیالم تا بقیع ات پر کشید
من کبوتر میشوم یک روز ،بامش با خودت

سر به دامان تو خواهم داشت یا زانوی غم؟
اینکه باشد لحظه ی مرگم کدامش با خودت!
@hosenih
از کریمان کم طلب کردن که کفر نعمت است
حاجتم را هم که میدانی ، تمامش با خودت

شاعر: #محدثه_آشتیانی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#قبرستان_بقیع


تصور کن که این آقا برای خود حرم دارد
کریم آل طاها چند تا باب الکرم دارد
تصور کن که مثل شهر مشهد باغ رضوانی
و یا مانند شهر قم خیابان ارم دارد
نه تنها صحن زیبایی به زیبایی گوهرشاد
علاوه بر دو تا گلدسته سقاخانه هم دارد
تصور کن که در گوشه کنار بارگاه خود
همیشه خادمانی مهربان و محترم دارد
تصور کن که دیگر در حرم گرد و غباری نیست
تصور کن که بعد از این مزارش خاک کم دارد
تصور کن گلاب قمصر کاشان رسید از راه
و با شور و شعف قصد زیارت دم به دم دارد
ببین با چشم دل مهمانسرایی و تصور کن
که دیگر سفره دار فاطمه دارالنعم دارد
تصور کن شب شعری کنار مرقدش برپاست
تصور کن برای خود حسن هم محتشم دارد
یکی از این هزارانی که گفتم را ندارد ، حیف
غمش این آرزو را بر دل من میگذارد حیف

@hosenih

شب و روزم عزا شد اهل بیتم را صدا کردم
به لطف مادرش در خانه بزمی دست و پا کردم
به پاس لطف بسیاری که آقا کرد در حقم
منم دارایی ام را نذر خرج روضه ها کردم
نشد که سرمه ی چشمم کنم خاک مزارش را
ولیکن دیده را با خاک پرچم آشنا کردم
رمضان تا محرم از محرم تا صفر هرشب
نشستم روی سجاده حسن جان را صدا کردم
خودش با دست خود من را نشانده بر سر سفره
اگر کم از سر این سفره بردارم جفا کردم
به هر ماتمسرایی سر زدم دیدم حسینیه ست
حسینی ام ولی در دل حسنیه بنا کردم
اگرچه بر سر و سینه زدم با روضه های او
ولی با خویش میگویم خطا کردم خطا کردم
نفهمیدم که آقایم به هرچه کوچه حساس است
از او شرمنده ام امشب اگرکه کوچه وا کردم
از انجایی که حتی خواهرش لطمه به صورت زد...
میان روضه ها من هم به زینب اقتدا کردم
مدینه دید آن شب مویه های نجم ثاقب را
صدا زد تا صدای خسته اش ام المصایب را

@hosenih

همه دیدند بی اندازه میلرزید سر در تشت
به جای زهرها میریخت هر تکه جگر در تشت
پسر گاهی به سینه میزد و گاهی به سر میزد
و میبارید چشمان پر از اشک پدر در تشت
اگرچه میگرفت از صورتش خونابه را زینب
ولیکن می نشست از لخته خون ها بیشتر در تشت
کبوتر ...نامه ای در دست... در ذهنش تداعی شد
دوباره نقش بست از زخم روی بال و پر در تشت
دم "لایوم…" را وقتی که جاری کرد بر لبها
در آمد به صدا گویا دگر زنگ خطر در تشت
نگاهی گاه بر زینب و گاهی بر حسین اش داشت
چه ها میدید آقای غریب مان مگر در تشت !؟
صدا زد خواهرم این گریه را خرج حسین ات کن
شبی که میروی آزرده به دیدار سر در تشت
خدا را شکر اینجا خیزران در کار نیست اما
چه خواهی کرد در شام بلا با چوب تر در تشت
اگرچه زانوی غم در بغل داری و میباری
خدا را شکر اینجا چادری بر روی سر داری

شاعر: #علیرضا_خاکساری

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت


تویی همان که فاطمه به نامت افتخار کرد
همان که لطف و جود را صاحب اعتبار کرد

تو از تبار مرتضی تو از شکوه حیدری
نه از تبار بزدلی که از جَمَل فرار کرد
@hosenih
هدف یکی ست پس برای حفظ دین مصطفی
همان نمود صلح تو که تیغ ذوالفقار کرد

نه مومنین نه مسلمین تویی معزالانبیاء
به کوری کسیکه فتنه بر شتر سوار کرد

خدا تورا سر مسیر ما یتیم ها گذاشت
خدا به ما چقدر لطف و مهر بیشمار کرد

تو در جواب فتنه ها سکوت کردی و سکوت
ولی غریبی تو را زمانه آشکار کرد

کسی شبیه تو چنین به صبر امتحان نشد
چه ها میان کوچه با تو چرخ روزگار کرد

چه شد که راه خانه را گُلِ رسول گم نمود
چه شد که کار خانه را به فضه واگذار کرد

نوشته اند بعد از آن حسن دگر حسن نشد
که هرچه کرد با تو میخ درب نابکار کرد

برای دفن پیکرت دو تکه تخته جور شد
همان دو تکه تخته را مدینه تیربار کرد

ارث غریبی تو را حسین روی دوش برد
و چرخ روزگار را دوباره داغدار کرد
@hosenih
بمیرم آن دمی که ناگریز رفت و گوشه ای
نشست و بوسه بر گلوی طفل شیرخوار کرد

ادب رضا نمی‌دهد که شرح روضه وا کنم
که پیش خواهرش چه ها شمر حیا ندار کرد

شاعر: #محمود_یوسفی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت


از خاکِ درِ خانه ات انگار رسیده
این مرهم دردی که به بیمار رسیده

نام تو سبب شد که مرا نیز ببخشند
از نام تو حتی به گنهکار رسیده
@hosenih
دور و بر تو جمع گدایان تو جمع اند
سرگرم تو اند و به همه کار رسیده

از دست کریم تو به او کم نرسیده
دستان گدا پیش تو هربار رسیده

ما عرض نکرده ز تو حاجات گرفتیم
پیش تو کجا کار به گفتار رسیده؟

آنقدر بزرگى و كريمى كه هميشه
مانند طلبكار، بدهكار رسيده

یک عمر کنار در و دیوار نشستی
با یادِ غمِ دستِ به دیوار رسیده

دیوار و در و کوچه و همسایه و همسر
یک عمر به تو از همه آزار رسیده
@hosenih
آن رسمِ جسارت که به پیش تو بنا شد
از کوچه شد آغاز و به بازار رسیده

ارثیه ی تیری که به تابوت و تنت خورد
در علقمه یکجا به علمدار رسیده

شعر از گروه #یا_مظلوم


© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت


تویی ضریحِ کرامت؛ تمام خلق، دخیل‌اند
اگر کریم تویی؛ حاتمانِ دَهر، بخیل‌اند

غباری از قطراتِ تیمُّمِ تو طهارت
بُحور، پیشِ نَمِ مسحِ پایت آبِ قلیل‌اند
@hosenih
هزار مَن غزل آن‌سو در آسمانِ ترازو
مناقبِ تو در این‌سو بدون وزن، ثقیل‌اند

به کاسه‌ی مَلَکِ رزق، ریختند کمت را
مجاورانِ گدایت به خرجِ خلق، کفیل‌اند

ملقبی به مُعِزُّالْبَشر؛ مُذِلّ شیاطین
همیشه سنگْ‌عیاران کنار قله ذلیل‌اند

میان آن همه سردارهای جنگ‌ندیده
سپاهیان سکوتِ تو جنگجوی اصیل‌اند

نداده‌اند رضایت؛ به حرمتت به نمکدان
چه سنگ‌ها که به آیینه‌‌ات همیشه گُسیل‌اند

شراره‌های دری که تمام عمر، تو را سوخت
قضای آتشِ نمرودها به جانِ خلیل‌اند
@hosenih
گواهِ غربت صدّیقه پیرْموی سرت شد
قصیده‌های سپیدِ تو آیه‌های دلیل‌اند

نمی‌رسد به کفِ پای مقتلت قد شعرم
قلم خمیده؛ رطب‌های روضه‌ات به نخیل‌اند


شاعر: #رضا_قاسمی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح

حرم ندارد و دل در غمش مقیم‌تر است
کسی که رأفتش از آسمان عظیم‌تر است

اگرچه جمله کریم‌اند و شهره در کرم‌اند
در این سلاله یکی از همه کریم‌تر است
@hosenih
بنازم این ساقی را که از وفاش مدام
گلوی ما که از او باده می‌خریم، تر است

علی که رفت همه کوفه شد یتیم، ولی
میان کوفه حسن از همه یتیم‌تر است

تو صلح کردی و بی‌غیرتان نفهمیدند
که راه صلح تو از جنگ مستقیم‌تر است
@hosenih
به لطف صلح تو تا کربلا رسید حسین
قسم به نام خدایی که خود علیم‌تر است

دعا کن این جمعه آخرین ولی برسد
که حال دنیا از هر زمان وخیم‌تر است

شاعر: #علی_سلیمیان

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

مناجات ماه محرم

#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#زیارت_اربعین


ذات حق است فقط قدر و بهای حَسنین
راه قربِ به خدا چیست؟ لقای حَسنین

در حسینیه موحد شدنم کامل شد
بنده ام، سجده کنم رو به خدای حسنین
@hosenih
آبرودار شدن، ماحصل نوکری است
هست، عزت همه اش تحت لوای حسنین

فاطمه بی برو برگرد تلافی بکند
هر کسی کارِ کمی کرد برای حسنین

کیمیا می شود از خیرِ مجاور شدنش
گردِ خاکی که نشیند به سرای حسنین

اینکه در سلسله ی سینه زنان، سینه زدیم
بوده تأثیر مناجات و دعای حسنین

ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن
جان مادر پدرم هم به فدای حسنین

نذر کردم بروم ماه صفر، صحن نجف
تا کنم طوف علی بهر رضای حسنین

اربعین پای پیاده، حرم ثارالله
کاش دستم برسد تذکره های حسنین

دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود
دست خالی من و لطف و عطای حسنین
@hosenih
بارها گفت نبی این دو پسر جان منند
این همه ظلم نبوده است سزای حسنین

هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند
کاش امسال بمیرم به عزای حسنین

شاعر: #محمدجواد_شیرازی

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_رقیه_س_شهادت

مانده است ز فرصتم دراین دنیا کم
لب تشنه ام و بضاعت دریا کم
@hosenih
روضه است پناه ما، بیا از سر ما..
یارب مکن این سایه ی طوبا را کم

هرکس که رسید توپناهش دادی
در مجلس روضه ات نیامد جا کم

ما بغض که کردیم نوشتی گریه
حرفی نزدی زیاد باشد یا کم

وسع کم مابه وسع زهرا خورده
کم نیست کنار برکت زهرا کم

یک عمر زمن طی شد و حالا مانده
در نامه ی نوکریم یک امضا کم

تو رحمت مطلقی و از پیکر تو
بردند ولی نشد ازین معنا کم

فرمود که گریه مرهم زخم من است
باگریه کنم جراحت ازمولا کم
**

والله که شام را به هم میریزم
مویی بشود گر از سر بابا کم
@hosenih
زینب نگذاشت تا در آن بزم شود
یک دخترت ازباقی دخترها کم

شاعر: #سیدپوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی


دل بیقرار، دیده ز دل بیقرارتر
جز تو ندیده ایم در عالم نگارتر
@hosenih
دل دل نمی کنیم که دلداده ات شویم
چون بوده بر غمت ز ازل دل، دچارتر

مجبورمان نکرده کسی عاشقت شویم
ما خود شدیم نزد تو بی اختیارتر

داراترین دخیل گداخانه ات شدند
آن دست های خالیِ با تو ندارتر

شد سینه ام ز آتشِ آهِ تو شعله ور
پیشانی ام ز خاک تو شد پرغبارتر

حتماً رسانده پای دلش را به کربلا
هرکس که شد به روضهء تو پابکارتر
@hosenih
هم مادرت ز بار غمت قدخمیده است
هم خواهرت ز داغ سرت، داغدارتر

شاعر: #رضا_دین_پرور

© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg

ولادت امام حسن مجتبی (ع)

کریم بودن امام حسن مجتبی (ع) به خاطر بخشش های مالی ایشان نیست!

https://md.akharinkhabar.ir/videos/2022/04/17/2301566559933664/download.mp4

آخرین خبر/ سخنرانی استاد عالی؛ کریم بودن امام حسن مجتبی (ع) به خاطر بخش های مالی ایشان نیست!

ولادت امام حسن مجتبی (ع)

سرود میلاد گل ناز فاطمه(س) -(رمضانه ماه روزه میون باغ ولا )
۵
دنبال کردن این شاعر
۱۰۲۱
  ۱
سرود ولادت یوسف فاطمه(ع)

رمضانه ماه روزه میون باغ ولا۲
سرزده یه غنچه ی ناز زتبار مرتضی۲

مادرش زهرا زده بوسه بروی ماهش۲
می کنه باباش علی با اشتیاق نیگاهش۲

یا حسن یا مجتبی ای، گل ناز فاطمه۲
_______________________
رخ زیباش مثل ماهه شبیه پیغمبره۲
نوه ی ارشد طاها زهمه دل میبره۲

داده مهمونی رسول ا.. توی مدینه۲
اومده جبریل تا روی حسن ببینه۲

یا حسن یا مجتبی ای، گل ناز فاطمه۲
_______________________
اومده شاه کریما جانشین حیدره
دومین ماه ولایت دل وجون کوثره

اهل بخشش،مظهر جود وکرامت اومد
شیعه ها شادی کنید وقت مسرت اومد

یا حسن یا مجتبی، ای گل ناز فاطمه ۲
_______________________
آقامون خیلی کریمه گداها رو دوست داره
هرچی که داره براشون با محبت میاره

یا حسن مولای ما، ما هم همه گداییم
همگی در حسرت بقیع وکربلاییم

یا حسن یا مجتبی ای، گل ناز فاطمه ۲
چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۵۹ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی  
شاعر:
اسماعیل تقوایی

متن شعر وسرود ولادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) -(بیت مولانا علی. گشته چون وادی طور)
۵
دنبال کردن این شاعر
۸۳۶
  ۲
بیت مولانا علی.    گشته چون وادی طور
 اهل دل بنشسته در      شادمانی و سرور
         یا حسن خوش آمدی(۲)

هر دلی شد منجلی      آمده پورعلی
در شب میلاد او.         گوبه آوای جلی
          یاحسن خوش آمدی

در گلستان ولا         غنچه گل وا شده
 از کرامات خدا        مرتضی بابا شده
        یا حسن خوش آمدی

نور سرمد آمده        لطف بیحد سرزده
جان زهرا و علی      سبط احمد آمده
           یا حسن خوش آمدی

نیمه ماه خدا           هدیه‌برحیدر رسید
 دومین خورشیددین    جان پیغمبررسید
          یا حسن خوش آمدی

 هدیه ای بر مرتضی      داده صورت آفرین
جان زهرای بتول        روح ختم المرسلین
         یاحسن خوش آمدی

هدیه برحیدر از     ذوالمن آمدعاشقان
درجهان ازلطف حق    حسن آمدعاشقان   
            یاحسن خوش آمدی

 ماهمه چون ذره و.  توچوخورشیدی حسن
ای گل زهرا نما.        روح توحیدی حسن
         یا حسن خوش آمدی

از کرامات توو.   لطف و احسانت حسن
سایلان درگهت.    گشته مهمانت حسن
        یاحسن خوش آمدی

ای عزیز فاطمه         آمدم بر تو پناه
کن زلطف ومرحمت  برمن مسکین نگاه
           یا حسن خوش آمدی
دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۳ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
رضا یعقوبیان

ولادت امام حسن -(امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند )
۵
دنبال کردن این شاعر
۲۴۵۵
  ۲
امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند
امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند
هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند
با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند


چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده
استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده


ماه علی از راه می آید وقارش را ببین
آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین
در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین
در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین


بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند
از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند


روزی عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش
بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش
نورعلی نور است بی شک خشت خشت خانه اش
شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش


آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد
امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد


آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش
یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش
دنیا به هم می ریزد از بانگ انا بن الحیدرش
آمد که روز و شب بگردد دور زهرا مادرش


هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست
جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست


خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است
مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است
هر کس که فرزند علی شد ، فاتح صد خیبر است
او جای خود دارد... غلامش هم شفیع محشر است


وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند
بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند

 

آب وضوی او جهنم را گلستان می کند
شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند
نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند
ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند


اصلا حواسم نیس...ایوانی ندارد مجتبی
شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا
چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۱ نوشته شده توسط احسان نرگسی  
شاعر:
احسان نرگسی رضاپور

ولادت امام حسن مجتبی (ع)

سبک سنتی استان فارس زمزمه امام حسن مجتبی علیه السلام -(میزنه زانو به درگاه شما شاه و گدا )
۶
دنبال کردن این شاعر
۷۵۳
  ۲
میزنه زانو به درگاه شما شاه و گدا
میخونم تو شادی و غم یا امام مجتبی

ای بهشت مصطفی و حیدر و زهرا حسن
تا نفس در سینه دارم گویم از دل یا حسن

ای حسن جان ۳ ای حسن

اومد امشب پسر اول حیدر و بتول
اشک شادی می ریزه به روی رخسار رسول

پریده مرغ دلم از توی سینه یاحسن
چو کبوتر میزنه پر تا مدینه یاحسن

ای حسن جان ۳ ای حسن

برا هر جرم و گناهم تو شفیعی تو شفیع
دلم امشب سر گذاشته روی دیوار بقیع

ذکر لالائیِ زهرا شده لالا گل من
لالایی غریب مادر لالایی حسن حسن

ای حسن جان ۳ ای حسن
یکشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۹ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
حسین رئوفی

سرود زیبای ولادت امام حسن مجتبی(ع)، حاج حسین سیب سرخی -(آقام حسن شاه کریمانه...)
۶
۱۲۶۰
  ۳
جانان جانان جانانه
آقام حسن شاه کریمانه
پر زد دلم خونه ی زهرا چون
امشب سر سفره ی احسانه
غوغا شد غوغا شد
باز در بهشت به روی ما وا شد
شاه اومد
خدا با بنده هاش بازم راه اومد
نیمه ی ماه رمضون ماه اومد
پسر بزرگ اسدالله اومد
یا مولا حسن کریم فاطمه

مجنون مجنون مجنونم
تا جون دارم واسه تو میخونم
کاشکی ببینم روز محشر که
تو اجتماع حسنیونم
تو باب جناتی
نسل اول جده ی ساداتی
تر کرده چشایی که لطف تو باور کرده
صلح تو کار فتح خیبر کرده
شاگردیتو علی اکبر کرده
یا مولا حسن کریم فاطمه
انشاء الله که حقیقتاً میشه
دشمن از اونجا ریشه کن میشه
وقتی بقیع رو می سازیم آخر
اسمش مدینة الحسن میشه
آقایی آقایی
صاحب حرم تموم دلهایی
ای بارون ضریح تو تو اشک این چشمامون
بیا به حق قاسمت آقاجون
یه کربلا کن گداهاتو مهمون
یا مولا حسن کریم فاطمه
دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۴ نوشته شده توسط طاهره سادات مدرسی

ولادت امام حسن(ع) -( امشب ز لب ماه خدا خنده بر آمد )
۵
دنبال کردن این شاعر
۱۲۸۵
  ۱
امشب ز لب ماه خدا خنده بر آمد
کز خانه خورشید ولایت قمر آمد
یا از دل دریا نبوت گهر آمد
یا مهر فروزنده ببام سحر آمد
پیغمبر و زهرا و علی را پسر آمد
در ماه خدا ماه خدا جلوه گر آمد
هم آینه حسن خداوند جمالش
هم خلق و خصال نبوی  خلق و خصالش
هم پیر خرد آمده مبهوت جلالش
هم عقل ملک آمده حیران کمالش
هم مفتخر از او شده پیغمبر  و آلش
هم او ز نبی و ز علی مفتخر آمد
در گلشن دین باغ گل یاسمنش بین
در لعل لب بسته عقیق یمنش بین
شادابی جان را ز گلستان تنش بین
آیات خدا در لب شکر شکنش بین
آیینه شو و حسن حسن در حسنش بین
گوئی به جهان باز رسول دگر آمد
ای ختم رسل بوسه بزن بر سر و رویش
ای شیر خدا عطر جنان جوی ز بویش
ای عصمت حق شانه بزن شانه به مویش
ای مهر ، ستان وام ز رخسار نکویش
ای ماه ببر سجده به خاک سر کویش
رشگ ملک است این که به شکل بشر آمد
در شب نفس صبحدمِ عید ببینید
در ماه خدا صورت خورشید ببینید
روئی که نبی دید و علی دید ببینید
حسنی که ورا فاطمه بوسید ببینید
رخسار خداوند درخشید ببینید
کز وصف من و مدح شما خوبتر آمد
با طلعت او ماه خریدار ندارد
مهر است کم از ذره و مقدار ندارد
بی یار بود هر که چو او یار ندارد
بر دشمن او نخل عمل بار ندارد
گر بار دهد بار به جز نار ندارد
مهرش ثمر جنت و بغضش شرر آمد
ای حسن حسن در حسنت حسن خدایی
ای صورت زیبایی هستیت فدایی
عالم به سر کوی تو مشغول گدایی
با مهر تو جان کرده ز تن میل جدایی
از آینۀ دل تو کنی زنگ زدائی
شادی شب میلاد تو باز از سفر آمد
ای باغ گل یاسمن آل محمد
ای قرص مه انجمن آل محمد
اوصاف تو روح سخن آل محمد
گفتار تو نقل دهن آل محمد
ای حسن خدا ای حسن آل محمد
روح تو در آینه حق جلوه گر آمد
لطف تو خدایی و گدای تو کرامت
در سایه سرو قدت افتاده قیامت
دل آمده و جسته به کوی تو اقامت
نازد به تو توحید و کند فخر امامت
از صبر تو دین نبوی یافت سلامت
با صلح تو از راه سپاه ظفر آمد
نور ابد و جلوۀ حسن ازل از تو است
مقبولی طاعات و جزای عمل از تو است
تو طوری و انوار خدا مشتعل از تو است
رسوایی و نابودی خصم  دغل از تو است
پیروزی اسلام به جنگ جمل از تو است
حقا که علی چون تو پسر را پدر آمد
ای صحن بقیع تو چراغ ره انجم
وی مهر رخت بوسه گه جد و اب و ام
بر فاطمه مانند نبی کرده تکلم
اول پسر شیر خدا حجت دوم
در پاسخ دشنام به لبهات تبسم
از خلق تو گلزار صفا بارور آمد
تو شمع شب تار بقیع دل مایی
هر جا که  کنی جلوه ، گل محفل مایی
گر بحر بلا موج زند ساحل مایی
وز نخل عمل بار دهد حاصل مایی
ما خواب و تو مهمان دل غافل مایی
ویرانۀ دل از تو بهشت دگر آمد
جبرئیل شراب از لب شیرین تو نوشد
کوثر به همه وسعتش از فیض تو جوشد
بی چاره کسی کز کرمت چشم بپوشد
دریاست دلی کز غم عشق تو خروشد
هر کس به کسی فخر و مباهات فروشد
"میثم" به تولای شما مفتخر آمد
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
جمعه ۱۹ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۴۲ نوشته شده توسط ح.فیض  
شاعر:
استاد حاج غلامرضا سازگار

ولادت امام حسن مجتبی (ع)

مدح و میلادیه حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام -(رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن)
۸
دنبال کردن این شاعر
۷۳۵
  ۱
رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن
مه نیمه اختر کوچک و مه نو هلال تو یا حسن
یم علم و حکمت و معرفت نمی از کمال تو یا حسن
دل دشمنان تو را برد نبوی خصال تو یا حسن
صفحات و متن کتاب حق رخ و خطّ و خال تو یا حسن
به خدا رسیده ز بندگی طیران بال تو یا حسن


تو چراغ بزم وصال حق تو بهار خلد مخلّدی
تو خدای حسن و ملاحتی تو یگانه عبد مویّدی
تو به جسم، جان کتاب حق- تو به روح، روح مجرّدی
تو کمال کلّ کمال ها تو جمال خالق سرمدی
تو علی تو فاطمه تو حسن تو حسین یا که محمّدی
که عیان جلالت پنج تن بود از جلال تو یا حسن


تو محیط عالم حکمتی تو مه سپهر امامتی
تو زمامدار مشیّتی تو امام صبر و شهامتی
تو مه سپهر ولایتی تو تمام جود و کرامتی
تو خدای را رخ و جلوه ای، تو رسول را قد و قامتی
تو پناه خلق دو عالمی تو شفیع روز قیامتی
نه عجب که عفو کند خدا، همه را به خال تو یا حسن


نه عجب که فخر کند خدا، به مَلَک ز شوق عبادتت
نه عجب که غنچه به صبحدم، شکفد به عرض ارادتت
همه انبیا شده معترف به جلال و مجد و سیادتت
ز طلوع صبح خجسته تر، شب جانفزای ولادتت
من و لطف و جود و عطای تو که کرم بود همه عادتت
به عطا و حلم و کرم کسی نبود مثال تو یا حسن


به تمام دین خدا قسم که تمام دین خدا تویی
به بهشت و ارض و سما قسم که بهشت و ارض و سما تویی
به مقام و سعی و صفا قسم که مقام و سعی و صفا تویی
به قیام و صبر و رضا قسم که قیام و صبر و رضا تویی
به دعا و روح دعا قسم که دعا و روح دعا تویی
شده اقتدار ستمگران همه پایمال تو یا حسن


ولی خدا ثمر نبی، گهر علی دُر فاطمه
نگهت مسیح و مسیح جان، نفست شِفای دل همه
دهن تو چشمه ی معرفت، سخن تو آیت محکمه
همه را به عشق تو های و هو، همه را به ذکر تو زمزمه
به محبّت تو مرا بود، ز شرار نار چه واهمه
که بهشت لطف خدا شده دلم از خصال تو یا حسن


تو سجود من تو رکوع من، تو سلام من تو نماز من
تو مطاف من تو طواف من، تو عراق من تو حجاز من
تو شرار سوز و گداز من، تو بهار گلبن راز من
تو سرور من تو نوای من، چه به سوز من چه به ساز من
نبود قسم به ولایتت، به گل بهشت نیاز من
اگرم به دست، جوانه ای رسد از نهال تو یا حسن


هله ای تکلّم قدسیان، شب و روز نُقل روایتت
صفحات مصحف جان پر از سُوَر لطیف حکایتت
به محبّتت به مودّتت، به کرامتت به عنایتت
که بود نگاه توسّلم به چراغ راه هدایتت
به خدا قسم خجلم ز تو که به ادّعای ولایتت
به زبان محبّ تو بوده ام، به عمل ملال تو یا حسن


منم آنکه با همه زشتیم سر خود به خاک تو سوده ام
چو دو چشم خویش گشوده ام، به محبّت تو گشوده ام
دل خلق را به فصائل و به مناقب تو ربوده ام
به علی قسم به نبی قسم به خدا محبّ تو بوده ام
به ولای تو به ثنای تو، غزل و قصیده سروده ام
ز تو گفته ام ز تو خوانده ام به زبان حال تو یا حسن

شنبه ۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۵ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
استاد حاج غلامرضا سازگار

سرود میلاد امام حسن مجتبی -(در زمین وآسمان جشن وطرب برپا شده )
۷
دنبال کردن این شاعر
۱۶۷۵
  ۵
در زمین وآسمان جشن وطرب برپا شده

صاحب فرزند در ماه خدا زهرا(س)شده

آمدی خوش آمدی مولا حسن یا مجتبی۲

______________________

ماه روزه نیمه اش ماه تمامی سرزده

کز درخشان روی او رخشان همه دنیا شده

 

اوست فرزند علی(ع)وفاطمه(س)،سبط نبی(ص)

ازبرای سبط اکبر مصطفی شیدا شده

 

آمدی خوش آمدی مولا حسن یا مجتبی ۲

________________________

حامل تبریک حق گردیده جبریل امین

نام مولود علی آورده از بالا شده

 

سر به پایش حسن باشد نام زیبایش حسن(ع)

یوسف گمگشته ی آل علی پیدا شده

آمدی خوش آمدی..مولا حسن یا مجتبی۲

_______________________

آمده آنکس که می گردد کریم اهل بیت

هرکریمی را به دنیا سرور وآقا شده

 

او ولیعهد علی باشد امام دومین

زاد روزش بهر شیعه روز جان افزا شده

آمدی خوش آمدی.......

__________________________

روزه داری می کند هر آنکه در ماه صیام

نیمه مه چون رسد مجنون این لیلا شده

 

هرچه می خواهی طلب کن روز میلاد حسن

چون مضاعف رحمت حق برهمه اعطا شده

آمدی خوش آمدی.....

________________________

حضرت حجت بود شادان به میلاد عمو

عازم شهر مدینه زایر مولا شده

 

ای خوشا وقت ظهورش تا که شیعه بنگرد

بارگاهی بر مزار مجتبی بر پا شده

آمدی خوش آمدی......

 

شاعر : اسماعیل تقوایی
چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۵۰ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی  
شاعر:
اسماعیل تقوایی

سرود ولادت امام مجتبی علیه السلام -(امشب مدینه غرق نور. گشته وادی طور)
۷
دنبال کردن این شاعر
۵۷۵
  ۱
امشب مدینه غرق نور.   گشته وادی طور
 خانه زهرا و علی        غرق شادی و شور
 نیمه ماه خدا       سرزده ماه ولا
ذکر همه عالم است    یا حسن مجتبی
      خوش آمدی یا حسن(۴)

در نیمه ماه خدا       نور رحمت آمد
نور دو چشم مرتضی   جان امت آمد
 گل ولاوا شده        زینت دنیا شده
 فاطمه شد مادر و    مرتضی بابا شده
             خوش آمدی یا حسن

نیمه مه،ماه تمام    گشته است هویدا
دومین امام همام    آمده به دنیا
بر علی و فاطمه.      هدیه زسرمد رسید
دوم گل گلشن        آل محمد رسید
      خوش آمدی یا حسن

حضرت حیدرگشته است.   محوماه رویش
 مادراوخیرالنسا          مست عطرو بویش
اوحسن مجتباست      مظهرصبرورضاست
همچون امیرعرب       برهمگان مقتداست   
             خوش آمدی یاحسن

امشب دوباره این دلم      رفته در مدینه
افتاده ام یاد حسن         یار بی قرینه
کریم آل الله است     دوم ولی الله است
دردانه حیدر و         سبط رسول الله است
           خوش آمدی یاحسن

اوکریم آل الله و.      نور چشم زهراست
جان علی مرتضی       کعبه دل ماست
 ماه رویش احمدی   عطروبویش احمدی صبوریش فاطمی.   خلق وخویش احمدی   
              خوش آمدی یا حسن

باشد این مه فاطمه      نور چشم شیعه
در شب میلاد حسن     شیعه گشته بیمه
اوهادی امت است       سرتابپا رحمت است
 مدینه او بهشت        بقیع او جنت است
             خوش آمدی یاحسن

ای گل باغ فاطمه       سائل تو هستم
 امشب شدم مهمان تو.  تا بگیری دستم
 ای یوسف بی حرم      بر من نمودی کرم
از کودکی تا حالا          من سائل این درم
              خوش آمدی یا حسن
یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۵ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پور
شاعر:
رضا یعقوبیان